یادداشت های غزه (۱۱۴)
«خط زرد منطقه ای حائل برای قراردادن دیگران دربرابر عمل انجام شده است»
رامی ابو جاموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد. رامی برای این گزارشهای محلی، جایزه مطبوعات نوشتاری و جایزه Ouest-France را در کادر جایزه Bayeux برای خبرنگاران جنگ دریافت کرد. این فضا از ۲۸ فوریه ۲۰۲۴ به او اختصاص یافته است.
پنجشنبه ۲۷ نوامبر ۲۰۲۵
از خط زرد حرف زده می شود، بدون آن که کسی بداند چیست. درواقع، این خطی است که توسط اسرائیل ایجاد شده تا نشان دهد که ارتش آن در آنجا حضور دارد. مرزی است مجازی چون دیده نمی شود. فقط خود آنها حدود آن را می دانند. با این حال، می توان گفت که این خط از شمال به جنوب نوار غزه است و ۵۳ درصد از مساحت آن یعنی حدود ۲۰۰ کیلومتر مربع است را دربر می گیرد.
این منطقه بخشی از بیت لحیه، کل بیت هانون، همه نوار غزه تا خود شهر رفح را دربر می گیرد. نتیجه این که ۲.۳ میلیون تن جمعیت نوار غزه فقط در ۱۵۰ کیلومتر مربع آن متراکم می شوند و بقیه سرزمین در اشغال ارتش اسرائیل است. علامت و نشانه ای برای این که نشان دهد که خطی هست که نباید از آن عبور کرد وجود ندارد. مردم با نزدیک شدن به این خط های مجازی شروع به فهمیدن وجود آنها کرده اند. ارتش اشغالگر به جای ترسیم خطوط هشدار دهنده، مستقیما به سوی مردم تیراندازی می کند. به خاطر این کشته شده ها است که مردم می دانند این منطقه از کجا شروع می شود.
بعد اسرائیلی ها اعلام کردند که تابلوهای زردی برای نشان دادن خط زرد درست می کنند تا مردم از آنها عبور ننمایند، اما کسی هرگز این تابلوها را ندید چون حتی پیش از دیدن آنها به سوی مردم تیراندازی می شود. تصویرهایی از این «تابلو» ها که به صورت سنگ هایی است ک زرد رنگ شده، در رسانه های اسرائیلی دیده شده اما در غزه کسی آنها را ندیده و با نگاه کردن به نقشه هایی که اسرائیلی ها در همه جا منتشر کرده اند، به خوبی دیده می شود که منطقه داخل خط زرد، کمی بیش از نصف نوار غزه است. آنچه که برای ما مانده، فقط سمت غرب و منطقه ساحلی است.
منطقه ای محصور برای فلسطینی ها
بسیاری از خود می پرسند که در آنجا چه می گذرد. درحال حاضر فقط یک ویرانه است. اکثر خانه های این منطقه با خاک یکسان شده و صدای تخریب و انفجار هر روز، حتی پس از اعلام آتش بس به گوش می رسد... دیده می شود که اسرائیلی ها می خواسته اند همه چیز را تخریب و نابود کنند تا دیگر چیزی باقی نماند. ارتش اشغالگر با پایگاه های متعدد نظامی در بسیاری از مناطق در شمال، شرق، همه شهرها از جمله شهر رفح که کاملا تحت اشغال است حضور دارد.
از این حرف زده شده که غزه با برنامه آمریکایی- اسرائیلی به دو قسمت غزه جدید و غزه قدیمی تقسیم شود. غزه جدید درست همان قسمتی است که در منطقه داخل خط زرد قرارگرفته و تحت اشغال اسرائیلی ها است. غزه قدیمی هم منطقه ای است که همه فلسطینی های غزه در آن هستند.
اسرائیلی ها و آمریکایی ها می گویند که می خواهند در این ۵۳ درصد تحت اشغال شروع به بازسازی کنند تا مردم بتوانند با کسب یک «مجوز امنیتی» در آن اقامت نمایند چون برای زندگی در این منطقه می باید از نظر امنیتی «پاک» بود. در این منطقه خبری از حماس، جهاد اسلامی یا هر فرد وابسته به یک ساختار سیاسی نیست. به افرادی که موفق به کسب «مجوز امنیتی» شوند، خانه هایی مدرن برای زندگی در یک منطقه محصور فلسطینی داده خواهد شد.
ایجاد رقابت توسط اسرائیل
خانواده ها و عشیره هایی هستند که در این منطقه اقامت می کنند، اما وقتی من از «عشیره» حرف می زنم منظورم نه هزاران تن، بلکه حداکثر چند ده تن است. برخی شاید اعضای خانواده های خود را نیز آورده باشند. آنها در میان خرابه ها تحت حمایت ارتش اشغالگر بسر می برند. ارتش است که به آنها غذا و آب می دهد و حتی اگر چند خانه قابل سکونت باقی نمانده باشد چادر در اختیارشان می گذارد.
رییس های این عشیره ها خود را در شبکه های اجتماعی نشان می دهند و ویدیوهایی به اشتراک می گذارند. یاسر ابوشهاب معروف، که من قبلا در اینجا درباره اش حرف زده ام، در منطقه جنوب یعنی رفح مستقر شده است. او مرتبا ویدیوهایی منتشر می کند تا حضور خود را با دهها تن افراد مسلح در اطرافش نشان دهد. آنها خود را «نیروهای ملی» می نامند. در شمال رفح، به سوی خان یونس، حُسام الاسطال حضور دارد که گروه خود را «نیروهای مبارزه با تروریسم» می نامد. او نیز ویدیوهایی به اشتراک می گذارد که در آنها دهها مرد مسلح دیده می شوند. همه می گویند که علیه حماس هستند. در شرق شهر غزه هم رامی هللس و در شمال اشرف منزی و «ارتش مردمی»اش حضور دارند. اخیرا در شرق خان یونس هم گروه جدیدی ظاهر شده که رییس آن شائوکی ابونصیره نام دارد. این گروه نیز در ویدیوهایش تأکید می کند که مخالف حماس است. با شنیدن نام این عشیره ها، این تصور ایجاد می شود که صدها هزار تن را تشکیل می دهند، درحالی که تعداد افراد هریک از آنها از ۵۰ تن بیشتر نیست.
اسرائیلی ها با حمایت از افراد معدود این گروه ها می کوشند بین این عشیره ها و حماس تفرقه ایجاد نمایند. آنها می خواهند این فکر را جا بیاندازند که این عشیره ها می توانند در زمانی که بازسازی در این منطقه آغاز می شود نقش حماس را بازی کنند و بگویند که اینها در تأمین امنیت در غزه جدید مشارکت خواهند کرد. درحالی که به خوبی معلوم و بدیهی است که این عشیره ها توسط اسرائیل آموزش دیده اند و به خصوص ابوشهاب، که کمک انسان دوستانه را در مقابل چشم اسرائیلی ها و پهپادهایشان دزدیده و آنها کارش را تسهیل کرده اند.
کسی نمی خواهد با این همدست های اسرائیل زندگی کند
هنگامی که ارتش اسرائیل همه شهر رفح را اشغال کرد و اولین آتش بس (ژانویه ۲۰۲۵) برقرار شد، ابوشهاب به رفح رفت. او هم مانند همه عشیره های دیگردر مناطقی اقامت کرد که هیچ اثری از حضور حماس نبود. آنها در مطالبی که منتشر می کردند مردم را ترغیب می کردند که نزدشان بروند و به انها می گفتند به شما خوشامد می گوییم! اما کسی به طرف آنها نرفت چون به این عشیره ها به عنوان همدست اسرائیل نگاه می شود و کسی نمی خواهد با آنها زندگی کند یا جزء آنها باشد.
بعد، برخی از مردم به آنجا رفتند تا از چادر و دیگر مزایای آن استفاده کنند. آنها شاید هر روز آب و غذا از اسرائیلی ها دریافت کنند و زندگی شان بسیار راحت تر از اینجا باشد، اما کمتر کسی می خواهد با ارتش اشغالگر زندگی کند. به این دلیل است که اسرائیل این همه تبلیغات می کند و از رقابت و اختلاف بین حماس و مردمی که می خواهد علیه آن برانگیزاند حرف می زند.
در ابتدا نقش این رییس عشیره ها این بود که مقداری از کارهای کثیف در غزه را به جای اشغالگر انجام دهند. کارهایی مثل ربودن افراد در آن زمان یا ایجاد اختلال در شهر غزه. برخی از این کارها توسط گروه ابوشهاب انجام می شد. مثل ربودن تسنیم الحمس در ۲ ماه پیش که امروز آزاد شده است. ایده این بود که از این که اسرائیلی ها این کارها را انجام دهند اجتناب شده و خطر این که در این کارها مجروح یا کشته شوند کاهش یابد. اسرائیلی ها ترجیح می دهند که در انجام این گونه کارهای کثیف یک فلسطینی فدا شود.
در عوض انجام این کارها، اسرائیل به این گروه ها وعده داده که در غزه به قدرت دست یابند. وضعی مشابه نیروهای آنتوان لحد در جنوب لبنان که عده ای از مردم در منطقه ای که ارتش اشغالگر حضور داشت زندگی می کردند.
خط سبز جدید
اسرائیل می خواهد که گفته شود انشقاق و تفرقه ای وجود دارد و این گروه ها به جان یکدیگر بیفتند. این امر حضور اسرائیل در منطقه را توجیه می کند چون گفته می شود که برای جلوگیری از رودررویی است. این امر بهانه جدیدی برای ماندن، تفرقه افکنی و اشغالگری می دهد. کاری که همه استعمارگران در دنیا کرده اند و می کنند. این گروه ها برای انجام این کار آموزش دیده اند.
درمورد تقسیم نوار غزه به جدید و قدیم، اسرائیل می خواهد به سراسر دنیا نشان دهد که در آنجا نیروها و مردم زیادی هستند که می خواهند در این غزه جدید زندگی کنند و باید بازسازی آن شروع شود چون حماس در آن وجود ندارد. اسرائیل همواره از مترسک حماس استفاده می کند تا در مورد صلح یا آتش بس تعهدی به عهده نگیرد.
از زمان برقراری آتش بس، بیش از ۳۰۰ فلسطینی توسط اسرائیلی ها کشته شده اند و همیشه هم ادعا شده که حماس در رفح به آنها تیراندازی کرده است. این بهانه ای برای ازسرگیری جنگ است و درمورد همه کسانی که به این منطقه یا خط زرد نزدیک می شوند به کار می رود. دیروز، اسرائیل بیت لحیه را بمباران کرد. این در حالی بود که در آنجا خط زردی نیست ولی عده زیادی کشته شدند.
اکنون ۵۳ درصد نوار غزه تحت اشغال است. این اشغال مدتی طولانی ادامه خواهد یافت و آنچه که «خط زرد» نامیده می شود مرزی جدید بین غزه و اسرائیل می شود. این منطقه اشغالی بی تردید به خاک اسرائیل الحاق خواهد شد تا چنان که اسرائیل در آغاز جنگ اعلام کرد، منطقه حائل را بزرگ تر کند و در آن شهرک های یهودی نشین بسازد.
من فکر نمی کنم که اسرائیلی ها یک «غزه جدید» بسازند یا ساختمان هایی نو بنا کنند. به خصوص در کنار مرزهای اسرائیل چنین کاری نمی کنند. این یک منطقه حائل خواهد بود که برمبنای قرار دادن طرف مقابل دربرابر عمل انجام شده ایجاد می شود. مثل دوران جنگ ۱۹۶۷، که درباره چیزی به نام «خط سبز» حرف زده می شد. این یک مرز جدید خواهد بود و باز هم سازمان ملل متحد قطعنامه هایی صادر خواهد کرد و در آنها از ضرورت عقب نشینی اسرائیل به پشت این خط حرف خواهد زد. در این حین، اسرائیل به تشدید شرایط زندگی شهروندان فلسطینی ادامه می دهد تا برنامه اخراج آنها اجرا گردد و نبود امکانات زندگی در غزه باعث شود که مردم تصمیم به ترک آن بگیرند.

