یادداشت های غزه (۶۶)

«باید صفحه تفرقه را ورق زد»

رامی ابو جموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد:

در این تصویر، دو مرد به یکدیگر در آغوش می‌افتند. پس‌زمینه تصویر نشان‌دهنده یک محل ویران شده است که به نظر می‌رسد دچار آتش‌سوزی یا تخریب شده است. حس ناراحتی و همدردی در چهره‌های آنها مشهود است و فضای کلی تصویر احساساتی و غم‌انگیز به نظر می‌رسد.

شنبه ۷ دسامبر ۲۰۲۴

امروز، در گاری حمل حیوانات که در نوار غزه ویران شده از آن به عنوان وسیله نقلیه عمومی استفاده می شود، صحبت برسر امکان برقراری آتش بس و آشتی بین فتح و حماس بود. مسافرها خوشبین نبودند. بسیاری از آنها حسرت وضعیت لبنانی ها را می خوردند و حزب الله را به خاطر پذیرش آتش بس- درحالی که می توانست به نبرد ادامه دهد- تحسین می کردند. یکی از آنها می گفت:

«با آن که آنها با کشته شدن حسن نصرالله و دیگر اعضای زنجیره فرماندهی حزب الله ضربه های سختی متحمل شده اند، بازهم توانستند تا آخر راه بروند. آنها نشان دادند که راکت هایشان می تواند به تل- آویو برسد، اگرچه خسارت هایی که وارد می کردند، با تخریبی که ارتش اشغالگر اسرائیل ایجاد می کند و موجب کشته شدن ۴ هزار لبنانی شده، قابل قیاس نیست»

به این ترتیب، بسیاری فکر می کردند که حماس باید عملکرد حزب الله را سرمشق قرار دهد که عقب نشینی تدریجی اسرائیل در مدت ۶۰ روز را پذیرفته، بدون آن که خواهان آتش بس قطعی شده باشد. این از آن رو است که تا به حال، حماس خواهان عقب نشینی اسرائیل از نوار غزه و آتش بس کامل بوده است. اکثریت مردمی که در گاری حمل حیوانات همسفرم بودند، فکر می کردند که اولویت در توقف فوری جنگ است. به نظر آنها، عقب نشینی اسرائیل از «محور فیلادلفیا» در مرز مصر و جاده «نتساریم»، که اکنون شمال و جنوب نوار غزه را از هم جدا می کند، می تواند در مرحله بعد انجام شود.

درگیری دیگر پس از آتش بس

من طبق معمول هیچ نمی گفتم. گوش می کردم و دریافتم که نظرها تغییر یافته است. ۳ یا ۴ ماه پیش، در همین گاری، مردم خواهان عقب نشینی فوری و کامل اسرائیلی ها، شروع بازسازی و بازگشت آنها به کشورشان بودند. امروز، آنها تنها می خواهند که کشتارها متوقف شده و به خصوص کمک های انسان دوستانه بتواند ازسر گرفته شود. چون امروز، قحطی که هم اکنون درحدی گسترده در شمال نوار غزه حکمفرما است، دارد به جنوب هم می رسد و این غیرقابل تحمل است.

این نشان می دهد که اسرائیلی ها تا چه حد توانسته اند بر سطح خواسته های ما اثر بگذارند. اکثریت کسانی که سوار گاری بودند، مثل من جابجا شد بوده و برایشان زمان به خانه رسیدن مهم نبود. یکی از آنها می گفت: «حتی اگر بازگشت به خانه یک ماه هم طول بکشد، می خواهم که جنگ همین حالا متوقف شود».

فردی دیگر تأکید می کرد که ترامپ خواهان پایان یافتن درگیری در لبنان و غزه، پیش از آغاز دوره ریاست جمهوری خود است. من با این نظر موافقم اما مردم نمی دانند که پس از یک آتش بس، درگیری دیگری رخ می دهد که همین حالا هم شروع شده یعنی جنگ بین حماس و فتح، که در حال حاضر در قاهره گرد آمده اند. دو راه امکان پذیر است: آشتی بین فتح و حماس با حضور گروه ها، به ویژه «جبهه مردمی آزادی فلسطین» (FPLP)، و راه دوم، که گفتگو درباره آن جریان دارد ایجاد نوعی هیئت اداری است که تابع مقامات حکومت خودگردان فلسطین به نخست وزیری محمد مصطفی باشد. بحث درباره پذیرش پرداخت حقوق حدود ۲۵ هزار تنی است که حماس پس از به قدرت رسیدن در نوار غزه درسال ۲۰۰۷ استخدام کرده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودمختار فلسطین (AP)، از بیم دچار مشکل شدن با دولت راست افراطی اسرائیل از قبول این امر خودداری می کند. درحال حاضر، دولت اسرائیل جلوی پرداخت مالیات هایی که از طرف تشکیلات خودگردان وصول می کند را گرفته که معادل رقمی است که توسط تشکیلات خودگردان به خانواده شهداء و رزمندگان کشته شده توسط ارتش اسرائیل پرداخت می شود.

نتیجه این شده که تشکیلات خودگردان نمی تواند بیش از ۷۰ و گاه ۵۰ درصد از حقوق کارمندان خود را بپردازد ولی مسئولان این تشکیلات امیدوارند که این مسئله پس از جنگ حل شود و اداره نوار غزه هم به تشکیلات خودگردان واگذار گردد و بتواند پایانه های واردات کالا از اسرائیل را هم اداره نموده و از آنها هم مالیات وصول کند. گفتگوها برسر این موضوع و ایجاد هیئتی که ترتیب تقسیم این پول ها را بدهد جریان دارد.

آنها حتی درباره آشتی حرف هم نزده اند. آیا همه این خون هایی که ریخته شده، کشته شده ها، کودکانی که یتیم و کسانی که قطع عضو شده یا از گرسنگی مرده اند، برای این کافی نیست که بین فتح و حماس صلح برقرار شود. کافی نیست که حماس امتیازهایی بدهد و قدرت را به تشکیلات خودگردان که از نظر بین المللی به رسمیت شناخته شده واگذار نماید ؟ چنین آشتی ای جلوی بهانه جویی نتانیاهو برای جلوگیری از ورود کمک های انسان دوستانه به غزه و قدرت دادن به گروه های کم و بیش مافیایی غزه را خواهد گرفت.

اگر بنابر حرف زدن از فردای جنگ باشد، چرا این کار همین امروز انجام نشود ؟ مردم غزه هستند که دارند هزینه آن را می پردازند. من رفتار فتح و نیز حماس را درک نمی کنم. چرا به جای نشستن برسر میز برای گفتگو درباره تفرقه و اختلاف نظرها، برای پایان دادن به اینها گفتگو نمی کنند ؟ چرا گفته نمی شود که به دولت محمد مصطفی برای اداره نوار غزه اختیار داده می شود ؟ پس از آن، همه چیز قابل مذاکره است. اما حماس می خواهد در قدرت بماند. چرا باید همه قدرت را خواست و از تقسیم کردن آن و همکاری ابا کرد.

بیش از ۱۷ سال است که تفرقه بین ما بیش از پیش می شود و به همه سطوح از جمله جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و حتی ذهنی ما رسوخ کرده است. آیا برای ما زمان آشتی فرانرسیده است ؟ حماس براین باور است که می تواند ضربه های وارده را تحمل نموده و به اداره و کنترل غزه ادامه دهد. این درست است که پس از جنگ هم در اینجا خواهند بود و ارتش اسرائیل برای ازبین بردن آنها به ۲ تا ۳ سال زمان نیاز دارد. اما حماس نه فقط در زمینه نظامی، بلکه در عرصه اقتصادی هم تضعیف شده است. حکومت ایران و حزب الله لبنان دیگر امکان کمک کردن به آن را ندارند و حماس نمی تواند روی کمک های معدود انسان دوستانه، که دردی از مردم غزه دوا نمی کند، مالیات وصول کند. من معتقدم که نظر مردم غزه دارد عوض می شود و مثل من فکر می کنند.

حماس و فتح می باید دستکم به یک آشتی دست یابند. باید صفحه تفرقه و اختلاف نظر را ورق زد. باید به نام همه قربانی ها و تخریب ها گذشت کرد و بخشید. باید صفحه جدیدی برای رودررویی با اشغالگری، بازسازی نوار غزه و بازسازی انسانی نوشت. ما از درون تخریب شده ایم و اگر به تفرقه ادامه دهیم، بیش از این هم تخریب خواهیم شد.

من همه اینها را می گویم، اما از دیدن این که حتی بین خودمان یکدیگر را تحمل نمی کنیم قلبم به درد می آید. معتقدم که از هر دو سو مقداری خردمندی و به خصوص تحمل و رواداری لازم است، اگرچه حماس از پختگی سیاسی برخوردار نیست. پس از برقراری آشتی، می توان انتخابات برگزار و بسیاری کارهای دیگر کرد ولی ابتدا باید گام نخست را برداشت. پیام من به هر دو گروه این است که با بغض و کینه نمی توان زندگی کرد. ما نسبت که همه دنیا احساس کینه داریم چون فکر می کنیم همه ما را رها کرده اند، اما باید با توقف این جنگ صفحه جدیدی برای بازسازی انسانی و بازسازی نوار غزه باز کرد.