دیپلماسی

حمایت بیش از حد خوشبینانه ایالات متحده از نزدیکی اسرائیل و عربستان

سه سال پس از توافق ابراهیم، عربستان سعودی می توانست کشور عربی بعدی ای باشد که پیمان صلح با اسرائیل را امضا می کند. با اینکه واشنگتن به عربستان در این جهت فشار می آورد ، تحقق چنین توافقی که در تناقض با موضع تاریخی ریاض است با دولت کنونی اسرائیل شانس کمی دارد. توافقی که در صورت تحقق طبق معمول فلسطینی ها، بازنده همیشگی آن خواهند بود.

چند ماه است که دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا برای دستیابی به توافقی برای عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل فعال شده داده است. حتی یک نماینده ویژه برای این منظور تعیین شد. واشنگتن این مأموریت را در مرکز اهداف خود تا مارس ۲۰۲۴ قرار داده است، یعنی تاریخ شروع مبارزات انتخاباتی در ایالات متحده، که به نظر می رسد شانس رئیس جمهور فعلی درآن کم است.

در پشت صحنه، دولت کاخ سفید مدعی است که به درخواست محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، این ابتکار عمل را دنبال می کند. بن سلمان بنوبه خود تأیید کرده است که کشورش تصمیمی استراتژیک در مورد صلح با تل آویو گرفته و مذاکرات برای نهایی کردن مفاد این توافق در حال انجام است.

چندین رسانه آمریکایی و اسرائیلی با مطرح کردن این موضوع ، گاه مانند خبر اخیر وال استریت ژورنال اعلام کرده اند که چارچوب کلی برای یک توافق پیدا شده است، و گاه به پیچیده تر بودن و نیاز به زمان داشت آن اشاره می کنند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در مصاحبه با خبرگزاری بلومبرگ اعلام کرد که اوضاع به تدریج پیشرفت خواهد کرد(۲). به عبارت دیگر، پیش از عادی سازی روابط دیپلماتیک و تبادل سفیر، روابط به‌ طور غیررسمی و رسمی به‌ویژه در حوزه اقتصادی، انرژی، زیرساخت‌ها، فناوری، امنیتی و نظامی توسعه می‌یابد.

آنچه عربستان سعودی می خواهد

آنچه عربستان سعودی از واشنگتن می خواهد روشن است: راکتورهای هسته ای غیرنظامی، تسلیحات پیشرفته و تضمین یک چتر نظامی ایمنی. دولت آمریکا باید متعهد شود که در صورت حمله به پادشاهی وهابی ، مانند حمله به یک کشور عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) واکنش نشان دهد. رئیس جمهور آمریکا شخصا اعلام کرد که مذاکرات در مورد این خواست ها در حال پیشرفت است.

با این همه، درخواست‌های عربستان در رابطه با مسئله فلسطین، مبهم است: از یک سو، موضع سنتی ریاض تصریح می‌کند که تا زمانی که اسرائیل طرح « صلح عربی» (۳) را نپذیرد که شامل ایجاد یک کشور فلسطینی است ، نمی‌توان با آن صلح کرد. از سوی دیگر، عربستان در این زمینه هیچ تعهدی در مقابل تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) نگرفته و صرفاً با تکرار اینکه مسئله فلسطین در چارچوب مذاکرات گنجانده خواهد شد، به آن اطمینان داده است.

به نوبه خود، توماس فریدمن، سرمقاله نویس نیویورک تایمز پس از مصاحبه با رئیس جمهور آمریکا نوشت(۴) که عربستان سعودی می تواند حتی به کمتر از این هم بسنده کند، یعنی از اسرائیل بخواهد که کرانه باختری به ویژه منطقه C را ضمیمه نکند؛ از گسترش شهرک سازی و ساخت پایگاه های جدید جلوگیری نماید و شهرک های موجود را قانونی اعلام نکند؛ امکان تشکیل یک کشور فلسطینی را بپذیرد و از فروپاشی تشکیلات خودگردان جلوگیری نماید. در چنین چارچوبی ریاض آماده ارائه حمایت مالی سخاوتمندانه خواهد بود. با این حال، چنین توافقی حتی خطرناک تر از توافق ابراهیم است، زیرا این بار کشوری به وزن عربستان سعودی را به اسرائیل نزدیک می کند.

مسیری پر از تله

رسیدن به چنین توافقی غیرممکن نیست، به شرطی که هر دو طرف بتوانند بر چند مانع فائق آیند. اولی خود دولت اسرائیل است، دولتی افراطی و نژادپرست که حاضر نیست کوچکترین قدمی در قبال فلسطینی ها بردارد، از جمله توقف شهرک ها. اما سعودی ها نمی توانند چنین توافقی را بدون به دست آوردن امتیازی برای فلسطینی ها امضا کنند. در نتیجه، بدون تغییر دولت یا حداقل تغییراتی در داخل آن، با کنار رفتن تندروترین وزرا و ورود بنی گانتس و حزب او کهول لاوان(آبی و سفید)، انعقاد چنین توافقی بسیار بعید به نظر می رسد.

علاوه بر این، یائیر لاپید، رهبر اپوریسیون ، مخالف هرگونه توافقی است که به عربستان سعودی تسلیحات پیشرفته و توانایی غنی‌سازی اورانیوم، حتی برای مقاصد غیرنظامی بدهد. بنابراین، اسرائیلی‌ها به موضع تاریخی خود وفادار می‌مانند و با دادن سلاح‌های پیشرفته به هر کشور عربی ای ، حتی اگر این کشور «دوست» و متحد واشنگتن و اسرائیل باشد، مخالفت می کنند. آنها بر این باورند که رژیم‌های عربی شکننده باقی خواهد ماند و بر روی شن‌های متحرک بنا شده‌اند و سقوط و جایگزینی آن‌ها با قدرت‌های متخاصم با تل آویو غیرممکن نیست.

مانع دوم: کنگره آمریکا، به ویژه سنا است، که شانس کمی برای پذیرش چنین توافقی بدون حمایت قوی اسرائیل دارد. قوانین ایالات متحده مانع از دستیابی هر کشوری در منطقه به قابلیت های هسته ای یا نظامی پیشرفته می شود، حتی اگر متحد ایالات متحده باشد، زیرا انجام این کار می تواند تعهد ایالات متحده برای تضمین برتری هسته ای اسرائیل را زیر سوال ببرد. علاوه بر این، سناتورها و نمایندگان حزب جمهوری خواه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (نوامبر ۲۰۲۴) برای رأی مثبت دادن به چنین توافقی عجله نخواهند کرد. چنین توافقی موجب افزایش شانس نامزد دموکرات به ضرر حزب جمهوری خواه می شود. آنهم در شرائطی که طبق نظرسنجی ها، محبوبیت جو بایدن به ویژه کاهش یافته است. از سوی دیگر، سناتورها و نمایندگان جناح چپ حزب دمکرات نیز به متنی رأی نمی دهند که منجر به پیشرفت قابل توجهی برای فلسطینی ها نشود. از سوی دیگر عربستان سعودی نیز به نوبه خود می‌تواند ترجیح دهد با یک رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه قرارداد منعقد کند، زیرا این اردوگاه بوده که همیشه روابط بهتری را با ریاض حفظ کرده است.

در نهایت، فراموش نکنیم که در میان خاندان سلطنتی عربستان درباره عادی سازی روابط با اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد، موضع تاریخی ملک سلمان بن عبدالعزیز مخالف چنین توافقی است. او پیش از این متعهد شده بود که روابط پادشاهی اش با اسرائیل را در طول سلطنت خود عادی نکند. این توافق همچنین می تواند به پروژه های توسعه عربستان آسیب برساند، زیرا ریاض برای حفظ روابط خوب با کشورهای منطقه به ویژه ایران و اجتناب از بحران های جدید به تصویری خوب نیاز دارد. تصویر جدیدی که توافق ایران و عربستان با حمایت پکن را ممکن ساخت. تمام اقداماتی که ریاض از زمان شروع جنگ در اوکراین (فوریه ۲۰۲۲) اتخاذ کرده از جمله سرپیچی از دولت آمریکا و حفظ خودمختاری اش به ریاض اجازه می دهد در هر دو سطح، با اردوگاه های شرق و غرب و همچنین با تضادهای بین المللی ، بازی کند. پادشاهی خلیج فارس روابط خود را با چین از نظر کمی و کیفی گسترش داده و تنوع بخشیده است، آنهم در زمانی که نظم قدیم جهانی در حال فروپاشی و دنیائی چندقطبی ظهور می کند.

سراب های یک توافق

در چنین شرائطی به چه دلیل ، دولت آمریکا این همه تلاش برای انعقاد این توافق می کند، از جمله برگزاری جلسات متعدد آمریکایی-سعودی ؟

اولاً برای افزایش شانس جو بایدن برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری. سپس، نشان دادن اینکه عقب نشینی آمریکا از منطقه پایان یافته و واشنگتن در حال بازپس گیری ابتکار عمل و بستن راه بهبود روابط عربستان با چین، روسیه و ایران است. در نهایت، چنین توافقی نقش تشکیلات خودگردان فلسطین و «راه حل دو دولت» را حفظ می کند، امری که اسرائیل را نیز با توجه به بحران عمیقی که از سر می گذراند، نجات می دهد. در واقع، دستیابی به چنین توافقی به بحران داخلی اسرائیل پایان می دهد و راه را برای عادی سازی روابط با کشورهای مهم عربی و اسلامی باقی مانده مانند پاکستان و اندونزی، بدون دادن هیچ چیز قابل توجهی هموار می کند. اگر توافق منعقد شود، یک الحاق خزنده و پیشرونده جایگزین الحاق سریع و قانونی کنونی خواهد شد و در نهایت تفاوت اساسی در ماهیت امر نمی دهد.

مسلم است که این توافق نه به ثبات منجر می شود و نه به صلح. این تکرار همان چیزی است که بیش از صد سال است برای دستیابی به صلح بدون عدالت و به ضرر حقوق و آرمان های فلسطینی ها انجام گرفته. می توان شرط بست که فلسطینی ها چیزی بیش از انتصاب یک سفیر فوق العاده سعودی و یک کنسول غیرمقیم در اورشلیم به دست نخواهند آورد. در چنین دورنمائی آنها به مقاومت خود ادامه خواهند داد و همچنان آرمان خود را زنده نگه می دارند.

خبرگزاری ها اشاره کردند که یک هیئت فلسطینی در ۵ سپتامبر ۲۰۲۳ به عربستان سعودی سفر کرد تا در مورد خواسته های فلسطینی ها که از پیش به ریاض ارائه شده و شامل دو مولفه است، گفتگو کند: مولفه اول بر اصول و یک دورنمای ایده آل تاکید دارد و تل آویو را ملزم می کند قبل از عادی سازی به ابتکار عربی بپیوندد ؛ مولفه دیگر که «واقع بینانه» توصیف می شود، تلاش برای بازتولید گذشته دارد و تکرار تجربه ضعیف توافقنامه اسلو در شرایطی حتی بدتر از قبل است.

مدافعان چنین توافقی همیشه می توانند استدلال کنند که باید آنچه را که هنوز می توان نجات داد، حفظ کرد: توقف الحاق، توقف شهرک سازی ها و داشتن حمایت مالی سخاوتمندانه که به هر حال بهتر از وضعیت فعلی فلسطینی ها است که چاره ای در نهایت جز پذیرش آن ندارند. باید در پاسخ به آنها فقط این موضوع را یادآوری کرد که هیچیک از دولت های اسرائیل - حتی دولت‌هایی که «دولت‌های صلح» نامیده می‌شوند - ساخت شهرک‌ها را متوقف نکرده است. همچنین تجربه به ما آموخته است که ذکر توقف شهرک سازی و عدم الحاق در متن یک توافقنامه - در صورت تحقق – ضامن اجرای واقعی آن نیست و فقط به چنین توافقی مشروعیت می بخشد. این امر اسرائیل را تقویت کرده و هیچ محدودیتی به آن تحمیل نمی کند و در راستای خودداری نتانیاهو از صلح با اعراب عمل می نماید. پس از چنین توافقی تحمیل الحاق و ادامه استعمار فلسطینی‌هایی که کاملاً تضعیف و از محیط عربی خود منزوی شده اند، آسان تر خواهد بود.

به عبارت دیگر، تنها چیزی که از این توافق باقی می ماند، حمایت مالی سخاوتمندانه است و رهبران فلسطینی با تصویب آن، آرمان خود را به چند درهم فروخته اند.

۱- « Saudis Agree With U.S. on Path to Normalize Kingdom’s Ties With Israel », 9 août 2023.

۲- « Netanyahu Says Bet on Israel and Saudi Arabia Deepening Ties », Bloomberg, 7 août 2023.

۳- طرح پیشنهادی ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی در اجلاس اتحادیه عرب در سال ۲۰۰۲ مطرح و در سال ۲۰۰۷ مجددا تایید شد. بر اساس این طرح در صورت خروج کامل اسرائیل از اراضی اشغالی و در ازای یافتن راه حلی مناسب برای پناهندگان، می توان ایجاد صلح را بین کشورهای عربی و اسرائیل متصور شد.

۴- « Biden Is Weighing a Big Middle East Deal », 27 juillet 2023.