جانشين قاسم سليماني کيست؟

اسماعيل قاآني، فرمانده جديد نيروي قدس. · در فرداي حمله آمريکا که منجر به قتل قاسم سليماني شد، رهبر انقلاب، آيت الله علي خامنه اي اسماعيل قاآني را به فرماندهي نيروي قدس، واحد زبده سپاه پاسداران انقلاب و مسئول عمليات برون مرزي منصوب کرد. آيا اين مرد قادر به پرکردن خلاء ناشي از قتل سليماني خواهد بود؟

اسماعيل قاآني در سال ١٩٥٩ ميلادي در بجنورد واقع در استان خراسان شمالي به دنيا آمد. او مدتي طولاني در اين شهر شمال شرقي ايران به خدمت نظامي پرداخت. در آغاز انقلاب در سال ١٩٧٩، او که ٢٠ سال داشت به سپاه پاسداران انقلاب پيوست. در سال ١٩٨٠، در سرکوب کردهاي شورشي در کردستان ايران شرکت کرد و نخستين تجربه نظامي خود را کسب کرد. او سپس به جبهه هاي مختلف فرستاده شد و در جنگ در جنوب غربي کشور تا سال ١٩٨٦ شرکت کرد و فرماندهي تيپ هاي امام رضا و سپس نصر را به عهده داشت.

اسماعيل قاآني مانند قاسم سليماني در ماموريت هايي مخاطره آميز و عمليات نظامي شرکت کرد. او به ويژه در تصرف شبه جزيره فاو، آزادسازي مهران، تصرف شلمچه و عمليات فاجعه بار بيت المقدس، که موجب شکست ايراني ها در شبه جزيره مجنون شد، شرکت داشت.

بلافاصله پس از پايان جنگ ايران- عراق، در اوت ١٩٨٨، او به سمت جانشين فرمانده هشتمين منطقه عمليات سپاه پاسداران انقلاب منصوب شد که مقر آن در مشهد بود. در سال ٢٠٠٦، او توسط يحيي رحيم صفوي، فرمانده وقت سپاه پاسداران به سمت جانشين واحد ضد جاسوسي منصوب شد. در سال ٢٠٠٧، با حفظ سمت به جانشيني فرمانده نيروي قدس گمارده شد.

جنگ در سوريه

در ٢٨ ماه مه ٢٠١٢، او به خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: «نيروهاي ايراني مستقيما در سوريه درگير بوده اند». اين گفته که اعتراف به حساب مي آمد، توجه جامعه بين المللي را به خود جلب کرد. درپي بازتاب رسانه اي پخش اين گفته، ايسنا خبر را از خبرهای خود حذف کرد.

در ماه مارس ٢٠١٩، بشار اسد ديداري ناگهاني از ايران کرد. محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه، نسبت به اين ديدار که بدون اطلاع او سازماندهي شده بود واکنش نشان داد و استعفا کرد ولي استعفايش پذيرفته نشد. به اين مناسبت، اسماعيل قاآني با تاکيد بر تفوق نيروي قدس در دستگاه حکومت، در ٦ مارس به خبرگزاري ايسنا گفت: «بشار اسد توسط نيروي قدس به تهران آورده شد. رئيس جمهوري از اين کار اطلاع داشت. اين که ظريف در جريان نبوده، به خاطر غفلت دولت است».

«فرمانده در سايه»

با آن که اسماعيل قاآني به اندازه قاسم سليماني محبوبيت ندارد، تجربه زيادي در عمليات نظامي داشته و به آيت الله خامنه اي که او هم از استان خراسان است، نزديک است. در يک جزوه يادآوري فعاليت هاي علي خامنه اي درطول جنگ ايران و عراق، قاآني يکي از معدود سپاهيان بازمانده قديمي است که مجاز بوده روايت ديدارش با رهبر در دوران جنگ را نقل کند.

قاسم سليماني که بي ترديد درصدد رسيدن به سمتي در سطح ملي بود، به ويژه پس از آن که نيروي قدس وارد سوريه شد، به طور مداوم با رسانه ها در تماس بود، درحالي که قاآني بيشتر در پس پرده بود. تنها مصاحبه او در سال ٢٠١٥ بوده است. خبرگزاري تسنيم، وابسته به سپاه پاسداران او را به عنوان «فرمانده در سايه» توصيف مي کند.

به خاطر رعايت مسايل امنيتي، به استثناي چند ديدار پس از پايان جنگ ايران و عراق، قاآني و سليماني هرگز به طور همزمان در يک محل حضور نداشته اند. سليماني در عراق، سوريه و لبنان فعال بود، درحالي که محل فعاليت هاي قاآني در افغانستان، پاکستان و آسياي مرکزي بود.

صحنه افغانستان

در زماني که قاآني «مسئوليت» افغانستان را به عهده داشت، اين کشور در فعاليت هاي سپاه پاسداران اهميتي ويژه داشت. اعضاي تيپ پنجم نصر و امام رضا، که او در زمان جنگ ايران- عراق فرماندهي کرده بود، همگي از استان خراسان و قبيله هاي شيعه افغان بودند. او زماني با آن که از ناحيه چشم و پا مجروح شده بود، سرسختانه در راس نيروهاي شيعه افغان با عراقي ها جنگيد و به شهرت خود افزود. او پس از جنگ در مشهد که مکاني مقدس براي شيعيان است خدمت کرد. اين شهر همچنين محلي بود که شيعيان مهاجر افغان بيش از نقاط ديگر در آن وجود داشتند. مشهد براي ايران دروازه ورود به افغانستان و آسياي مرکزي است.

قاآني، به عنوان فرمانده هشتمين منطقه عمليات نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب، عليه قاچاقچيان مواد مخدر افغان که مي کوشيدند در ايران رسوخ کنند اقدام کرد. او همچنين از «جبهه متحد آزادي اسلامي افغان» (اتحاد شمال) که عليه رژيم طالبان مي جنگيد حمايت کرد. آخرين ديدار اسماعيل قاآني از افغانستان در سال ٢٠١٨ بود. او به کابل و باميان رفت وبا والي استان باميان، که شمار زيادي از هزاره هاي شيعي در آن زندگي مي کنند، ديدار کرد.

او همچنين در هيئتي که در سال ٢٠١٨ به افغانستان رفت حضور داشت. در يک عکس، مي توان او را در سمت راست علي شمخاني، دبيرشوراي امنيت ملي ديد که در حال نگاه کردن به نقشه افغانستان، پيش از ديدار از اين کشور هستند.

با آن که از سال ها پيش، جمهوري اسلامي طالبان را دشمن ايديولوژيک خود مي داند، به خاطر سياست عمل گراي خود درنظر دارد که با آنها اتحاد داشته باشد. به علاوه، حکومت ايران افغانستان را بخشي از حوزه طبيعي نفوذ خود مي داند وهرگز نسبت به سرنوشت اين کشور بي تفاوت نبوده است.

از زماني که رئيس جمهوري آمريکا اعلام کرد که درصدد بيرون کشيدن نيروهاي اين کشور از افغانستان است، روابط بين تهران و طالبان گسترده تر شده و علي شمخاني اذعان کرده که با آنها ديدار داشته است. بي ترديد دليل اين که تهران طالبان را وارد بازي خود مي کند، اين است که از آنها عليه ايالات متحده استفاده کند. هزاره ها در جنگ داخلي سوريه توسط حکومت ايران، به عنوان مدافعان حرم هاي مقدس شيعيان به کار گرفته شده اند. تيپ فاطميون، پس از حزب الله لبنان، مهم ترين نيروي حامي رژيم بشار اسد است. يکتا حسيني، يکي از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب، در سال ٢٠١٦ اعلام کرد که شمار افغانها در جنگ سوريه ١٨ هزار تن است. امروز اين تعداد ٣٠ هزار تن برآورد مي شود.

با توجه به تغيير در تناسب نيروها به نفع رژيم اسد، آينده جنگجويان شيعه افغان زير سئوال است. تيپ فاطميون، که نيروي مهمي براي تغيير جمعيتي در سوريه است، همچنين مي تواند براي حمايت از منافع ايران در افغانستان بکار گرفته شود و نيز چنان که در ٢١ نوامبر ٢٠١٧ به خبرگزاري تسنيم بطور ضمني گفته شد : «ما آماده ايم براي پيگيري هدف خود به هرکجا برويم».

علي آلفونه، پژوهشگر در ١١ ژانويه ٢٠١٢ نوشت: «حکومت ايران دربرابر تفرقه هاي فزاينده در ميان نخبگان و رهبران جمهوري اسلامي، تحريم هاي بيش از پيش شديد عليه ايران و تهديد حملات نظامي عليه تاسيسات هسته اي، در جستجوي شخصيتي در سطح ملي است که قادر به ايجاد وحدت ملي باشد». پس از ازبين رفتن خشونت بار قاسم سليماني، که از محبوبيت برخوردار بود، پيگيري مسيري که اسماعيل قاآني طي کرده و اين که چه بُعدي به سمت جديد خود به عنوان فرمانده نيروي قدس خواهد داد، جالب خواهد بود.

١- « Esmail Qaani : the next Revolutionary Guards Quds Force commander ? », American Enterprise Institute.