یادداشت های غزه (۱۱۲)
«با جنگ در غزه، نقاب از چهره ها افتاد»
رامی ابو جاموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد. رامی برای این گزارشهای محلی، جایزه مطبوعات نوشتاری و جایزه Ouest-France را در کادر جایزه Bayeux برای خبرنگاران جنگ دریافت کرد. این فضا از ۲۸ فوریه ۲۰۲۴ به او اختصاص یافته است.
پنجشنبه ۱۳ نوامبر ۲۰۲۵
غزه در سراسر دنیا به صورت موضوعی سیاسی و اخلاقی درآمده است. مردمانی در هواداری از فلسطینی ها بسیج شده و علیه جنگ و نسل کشی موضع می گیرند. دنیا دارد متوجه گستردگی اشغال و تجاوزگری ارتش اسرائیل و شهرک نشین ها و زندگی ای که فلسطینی ها چه در غزه و چه در ساحل غربی رود اردن و بیت المقدس شرقی دارند می شود. شهرک نشین های یهودی به مردم حمله، زمین های کشاورزی آنها را تصاحب و خانه ها و باغ های زیتونشان را تخریب می نمایند. همه اینها قبلا هم وجود داشته اما حالا بیش از پیش در چشم دنیا روشن می شود.
فلسطینی ها از سال ۱۹۴۸ تحت اشغال زندگی می کنند و این کار با چراغ سبز برخی از حکومت ها صورت می گیرد. اما، جوامع تحول می یابند و ملاحظات اخلاقی آنها را بسیج می کند. البته، وزن اسرائیل و هوادارانش همواره مهم است. وقتی کسی بخواهد از نتانیاهو انتقاد کند باید بهای آن را هم بپردازد. از نسل کشی حرف نزند یا فقط درمورد عدالت برای فلسطینی ها سخن بگوید وگرنه می تواند به قیمت سابقه و اعتبار هنری، سیاسی یا روشنفکری فرد تمام شود. در این عرصه ها، بسیاری خوب می دانند که برای داشتن آرامش، بهتر است تکرار کنند که «اسرائیل حق دارد که از خود دفاع کند» و نیز از عوامل دیگری که در زبان اسرائیلی ها رایج است استفاده نمایند. برای پرداختن به سیاست و دعوت شدن به مهمانی شام «شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه» (CRIF)، باید از توصیف جنگ غزه به عنوان نسل کشی خودداری نمود.
آغاز یک تغییر واقعی
اما، در ایالات متحده یک مرد سیاسی که جرئت کرد و واژه نسل کشی را به کار برد، در انتخابات پیروز شد. زُهران ممدانی، شهردار جدید نیویورک به روشنی گفت که آری در غزه یک نسل کشی رخ داده است. او همچنین گفت که اگر نتانیاهو به نیویورک بیاید، پلیس حکم بازداشت بین المللی او، که توسط دادگاه کیفری بین المللی صادر شده، را اجرا خواهد کرد و هنگامی که از او پرسشی شد که از همه نامزدها می شود: «آیا از اسرائیل دیدار می کنید؟»، پاسخ داد که او شهردار نیویورک و کارش بهبود شرایط زندگی مردم آن است.
ممدانی دلیلی نمی بیند که شهردار نیویورک می باید الزاما نسبت به اسرائیل تمایل و علاقه داشته باشد و این یکی از دلایلی است که باعث انتخاب شدن او شده است. بنابر آمار، اکثر جوانان بین ۲۰ تا ۴۰ ساله به او رأی داده اند. من فکر می کنم که ما شاهد یک تغییر واقعی هستیم.
شاید بسیاری از دیگر مردان و زنان سیاسی دنیا درک کنند که می توانند با صراحت و اخلاق مداری موضع خود را علیه اقدامات دولت اسرائیل اعلام نمایند. مردم در همه جا متوجه این می شوند که نه تنها در غزه، بلکه در ساحل غربی رود اردن چه رخ داده و دارد همچنان رخ می دهد. آنها از دولت های خود می خواهند که از ادامه حمایت، تأمین مالی و تسلیحاتی اسرائیل خودداری کنند.
به خصوص، مردم علیه ریاکاری رهبرانی شورش می کنند که بی وقفه از «ارزش های غربی»، حقوق بین المللی، حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان – جز زمانی که به اسرائیل مربوط می شود- حرف می زنند. حقوقی که ظاهرا دیگر معتبر نیستند.
فرانسه ارزش های خود را زیرپا می گذارد
آزادی بیان و آزادی دانشگاهی به محض آن که حرف از «فلسطین» زده می شود متوقف می گردد. این را می توان (حتی در غزه) با زیرپا گذاشتن این حقوق در کالج معتبر فرانسه دید که در آن نشستی درباره تاریخ فلسطین و اروپا برگزار شد.
واقعا موجب تأسف شدید است که دیده می شود فرانسه ارزش های خود را زیرپا می گذارد. شاید این فشارها پیشتر هم وجود داشت، اما با جنگ غزه بسیاری از چیزها خیلی روشن شده و نقاب ها فروافتاده است. هنگامی که موضوع برسر فلسطین است، قانون حق با قویتر است اجرا می گردد. کالج فرانسه چگونه می تواند در آینده مدافع آزادی اندیشه و بیان باشد؟ چنان که می دانید، من در فرانسه دانشجو بوده ام، لذا این زیرپا گذاشتن مرا متأثر می کند.
اما، پویایی جوامع به همین جا پایان نمی یابد. در «غرب»، مردم و به ویژه جوانان بیش از پیش درخواهند یافت که مسئله فلسطین یک مسئله عدالت است و انتقاد از اسرائیل الزاما به معنی «هوادار فلسطین» بودن نیست بلکه در درجه اول «هواداری از عدالت» است. بسیج نیرو علیه حکومتی است که از همه امکانات برای کشتن و اخراج افراد یک ملت استفاده کرده، جدید و مجهزترین زرادخانه را دارد و از قحطی، نابودسازی همه زیرساخت ها از جمله آموزشی، بخش سلامت، محیط زیستی و اقتصادی بهره می برد و فزون بر همه اینها در بین فلسطینی ها نیز تفرقه می افکند.
این بسیج مهم است زیرا تاریخ در اینجا متوقف نمی شود. هدف اسرائیل همچنان این است که زندگی را در غزه غیرممکن سازد تا مردم از آن بروند. اسرائیلی ها درحال حاضر درصدد الحاق غیررسمی بیش از نیمی از منطقه که تنگ و کوچک است هستند. برنامه نتانیاهو ساحل غربی رود اردن را نیز دربر می گیرد که شهرک نشین ها با حمایت ارتش در حال بلعیدن آن هستند. اما، رهبران اسرائیل چشم به چیزی بیش از فلسطین اشغال شده دارند. نتانیاهو از «اسرائیل بزرگ» حرف می زند که به معنی اشغال بخشی از ۳ یا ۴ کشور عرب است.
به نظر نمی آید که این امر کسی را در «غرب» شوکه کرده باشد. به عکس، اگر یک فلسطینی بگوید: «من همه فلسطین را آزاد خواهم کرد»، این یک شوک کامل خواهد بود. درچنین صورتی خواسته می شود که محتوای اموزشی فلسطین تغییر یافته و مانع از آن شوند که در کتاب های درسی از اشغال حرفی زده شود... اما هیچ کس درخواست نمی کند که آموزش نفرت به دانش اموزان اسرائیلی متوقف و از «عرب» نامیده شدن ما خودداری شود. این عرب خواندن به معنی این است که «فلسطین» وجود ندارد. به نفرتی که در میان فرزندان شهرک نشین ها وجود دارد نگاه کنید، فکر می کنید چه چیزی به آنها یاد داده می شود؟ آیا گزارش های تلویزیونی از مدارس آنها را دیده اید؟ آیا شنیده اید که مردم دغدغه محتوای کتاب های درسی اسرائیل را داشته باشند؟
جنگ غزه هر حد و مرزی را پشت سر گذاشت و مردم دنیا بیدار شدند. آنهایی که شاید علاقه ای به مسئله فلسطین نداشتند، کسانی که حتی به سیاست داخلی کشور خود هم علاقه نداشتند، به رنج مردم فلسطین از سال ۱۹۴۸ پی بردند. مردم باهوش هستند و می توانند تفاوت بین خوب و بد را دریابند. چنان که در میان ما گفته می شود: نمی توان با غربال خورشید را پوشاند.

