سودان نه ماه جنگ و هیچ کور سوئی از امید

از آوریل ۲۰۲۳، درگیری بین ارتش دولتی * عبدالفتاح البرهان و شبه نظامیان نیروی پشتیبانی سریع (FSR) محمد حمدان دقلو با نام مستعار حمیدتی، سودان را به آتش کشیده و چندین میلیون نفر از اهالی را مجبور به ترک خانه و کاشانه خود برای پناه بردن به خارج از کشور کرده است. در میان بی تفاوتی جامعه بین المللی، وضعیت رو به وخامت است.

بیایید آنها را نسیم و ابراهیم بنامیم، نامهای کوچک مستعار برای محافظت از آنها. نسیم قبل از جنگ در یکی از محله های کارگری خارطوم زندگی می کرد. او که یک دانش آموز برجسته بود، با والدینش که کارمندان دولتی و جزو طبقه متوسط بودند، زندگی می کرد. کسانی که علیرغم تورم سرسام آور، برای حفظ استاندارد زندگی ای قابل قبول تلاش می کردند. نسیم که دانشجوی کارشناسی ارشد بود، به هسته سخت کمیته مقاومت محله خود، سازمان پایه انقلاب مردمی ۲۰۱۸ - ۲۰۱۹ تعلق داشت. اما پس از دوران سرخوشی قیام، کمی از سیاست دور شده بود، ناامید از بازگشت قدرمند احزاب قدیمی که در نزاع های متقابل و نبردهای خود غرق شده اند.

ابراهیم ، که چند سال بزرگتر از نسیم است، طلاق گرفته. او قبل از جنگ با سازمان‌های بین‌المللی، آژانس‌های سازمان ملل و سازمان‌های غیردولتی بزرگ همکاری می‌کرد و درهای کشورش را که همه گوشه و کنار آنرا خوب می شناسد، به روی آن‌ها باز می کرد. او نیز در انقلاب و در این شتاب فکری که نوید بازسازی سودان و تبدیل آن به کشوری برای همه شهروندانش را می داد، شرکت کرد. او همچنین با یک بحران اقتصادی ویرانگر مبارزه می کرد که خون تمام مردم را می مکید، به استثنای نخبگان چپاولگر رژیم قدیمی: کایزن ها.

فرار از خارطوم

نسیم و ابراهیم در برابر فراز و نشیب های دوران پس از انقلاب محکم ایستادند. آنها همراه با میلیون ها نفر دیگر جان خود را به خطر انداختند تا تسلیم سربازان و شبه نظامیان نشوند. آنها از کودتای اکتبر ۲۰۲۱ که طی آن ارتش دولتی (نیروهای مسلح سودان یا SAF) و شبه نظامیان (نیروی پشتیبانی سریع یا FSR) برای پایان دادن به تجربه دموکراتیک متحد شدند، عقب نشینی نکردند.

با این حال، این متحدان دیروز، امروز در حال جنگ هستند. از ۱۵ آوریل، عبدالفتاح البرهان، فرمانده کل ارتش، رهبر بالفعل کشور، با حمایت اسلام گرایان رژیم قدیم، علیه محمد حمدان دقلو ، ملقب به حمیدتی ، که در راس FSR قرار دارد، وارد جنگ شده است. ، شبه نظامیان آنقدر قدرتمند هستند که به یک ارتش ثانی تبدیل شده اند.

۱۵ آوریل ۲۰۲۳ سرنوشت نسیم و ابراهیم را مانند میلیون ها نفر از همشهری هایشان تغییر داد. ابراهیم با ماشین فرسوده خود سفرهای متعددی انجام داد تا ابتدا خانواده و سپس دوستان نزدیک و سپس آشنایان را جابجا کند. همه آنها از جنگ در خارطوم فرار کردند ، برخی به سمت مرز مصر و برخی به شرق کشور رفتند. نیروهای RSF ژنرال حمیدتی ، جنجویدهای وحشتناک جنگ در دارفور در دهه ۲۰۰۰ و دستیاران رژیم عمر البشیر، همانطور که انتظار می رفت جمعیت پایتخت را غارت و به عده ای تجاوز کردند و گروهی را به قتل رساندند. در همین زمان، ساکنان خارطوم توسط توپخانه سنگین و نیروهای هوائی ارتش دولتی بمباران شدند. بدین ترتیب ابراهیم نیز در نهایت به سمت ود مدنی، مرکز ایالت الجزیره، یک استان کشاورزی وسیع واقع در ۱۸۵ کیلومتری جنوب شرقی خارطوم، رفت.

نسیم و خانواده اش چند هفته در خانه ماندند. و هنگامی که محله آنها به دست نیروهای RSF افتاد، به خانه یکی از بستگانشان در حومه خارطوم نقل مکان کردند. شبه نظامیان سرانجام به آنجا نیز رسیدند. نسیم سپس به سمت جنوب شرقی رفت و با گذار از پست های بازرسی نظامی خود را به کوستی، شهری در ایالت النیل البیض («نیل سفید») رساند. او در آنجا توانست خانه ای برای اجاره با قیمت پایین پیدا کند. سرنوشتی بسیار راحت تر از سرنوشت هزاران آواره ای که در مدارس یا زیر پناهگاه های نامطمئن انباشته شده اند.

بر اساس ارقام دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (OCHA) در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۴، به غیر از ۱۲۰۰۰ کشته، هفت و نیم میلیون نفر در داخل و خارج از کشور آواره شده اند. همه همان وحشت را دارند: یافتن مسکن، بازیابی پول خود پس از غارت و فروپاشی مؤسسات بانکی، جبران عدم تعطیلی مدارس از آوریل، جبران تخریب تقریبا کامل زیرساخت های پزشکی ... خلاصه زنده ماندن در کشوری که پیش از جنگ نیز فقیر و ضعیف بود.

«ویلاهای ارواح»

در دسامبر ۲۰۲۳، چشم انداز تلخ کشور کاملاً واضح است: سودان از شرق به غرب به دو قسمت تقسیم شده است. شبه نظامیان حمیدتی بخش بزرگی از پایتخت را تحت کنترل دارند و حضور ارتش دولتی به چند پایگاه و چند محله در «ام دورمان» محدود شده است. مردان حمیدتی غرب، دارفور و همچنین بخشی از کردفان را نیز در اختیار دارند. امری که تعجب آور نیست: FSR که نیروهایش عمدتاً از قبایل عرب استان بزرگ غربی تشکیل شده ، میدان را کاملاً می شناسد و شهرهای اصلی را بدون مشکل بزرگ تصرف کرده است.

کمیته‌های صلح متشکل از مقامات مذهبی و سکولار تلاش کردند آتش‌بس را حفظ کنند، اما آنها یکی پس از دیگری سقوط کردند. کار FSR به دلیل بی میلی نیروهای ارتش دولتی برای مبارزه با آنها آسانتر شد. آنها ترجیح دادند به محله های خود عقب نشینی کنند.

در همه جا در مناطق تحت کنترل نیروهای RSF، نقض بسیار جدی حقوق بشر گزارش می شود که مستقیماً توسط مردان حمیدتی یا شبه نظامیان محلی عرب انجام گرفته است ، کسان که از طریق خانواده یا قبیله با RSF مرتبط هستند.

ارتش دولتی به فرماندهی ژنرال البرهان که عمدتاً توسط اسلام گرایان رژیم عمر البشیر حمایت می شود به پورت سودان نقل مکان کرده است. این نیروها شرق و شمال کشور را در دست دارند - دره نیل که طبقات اقتصادی، نظامی و سیاسی دولت های متوالی از زمان استقلال کشور از آنجا آمده اند. مانند رژیم قدیم، آنها سیاست سرکوبگرانه را علیه هر مخالفی دنبال می کنند. در این زمینه، خاطره شوم «ویلاهای ارواح»، اماکن مخفی بازداشت، دوباره زنده می شود.

خلود خیر، تحلیلگر سودانی که اکنون در تبعید بسر می برد، می گوید : «تا اواسط دسامبر، به نظر می‌رسید که ما به سمت سناریویی به سبک لیبی حرکت می‌کردیم که کشوری از هم جدا شده تحت تسلط دو نهاد دشمن است، که هر کدام توسط حامیان خارجی حمایت می‌شوند: FSR توسط امارات متحده عربی و FAS ( ارتش دولتی ) توسط مصر. اما این سناریو دیگر منسوخ شده است».

عقب نشینی مشکوک ارتش دولتی

در سحرگاه ۱۵ دسامبر، افراد حمیدتی به حومه ود مدنی، مرکز ایالت الجزیره، که مانند ابراهیم، صدها هزار نفر از ساکنان خارطوم به آنجا هجوم آورده بودند، حمله کردند. این شهر که پناهگاهی برای آوارگان گشته، تبدیل به مرکز نگهداری کمک های غذایی و دارو شده است.

نیروهای ارتش تقریباً بدون درگیری عقب نشینی کردند. در ۱۸ دسامبر، ود مدنی در دستان FSR بود. غارت، تجاوز، تهدید، سوء استفاده ها از همان نوع دارفور است. خلود خیر اطمینان می دهد: «در داخل FAS( ارتش دولتی ) ، افسران میان رده خشمگین هستند، زیرا به آنها دستور داده شد بدون جنگ شهر را ترک کنند».

افسران عالی رتبه همه اسلام گرا هستند، زیرا آنها تحت نظر عمر البشیر استخدام و آموزش دیده اند. بنابراین آنها در مورد شایستگی تصمیمات ستاد کل بحث نمی کنند. اما زیردستان آنها تعجب می کنند: چرا این همه دستوراتی که به نظر می رسد به نفع FSR است، داده می شود ؟ شبهاتی مبنی بر خرید برخی افسران توسط حمیدتی وجود دارد.

سقوط ود مدنی شوکی غیرقابل انکار و یک نقطه عطفی بود. محاصره پورت سودان در شرق و همچنین سنار و کوستی در جنوب شکسته شده است. بر اساس گزارش سازمان ملل، ۳۰۰ هزار نفر از ود مدنی در اولین ساعات حمله RSF و ۲۰۰ هزار نفر دیگر در روزهای بعد فرار کردند.

ابراهیم یکی از آنها بود. او به سمت سنار، در جنوب تر کشور، رفت:

با توجه به پیشروی FSR هیچ مقصد احتمالی دیگری نداشتیم، جاده های دیگر قطع شده بود. هرج و مرج بر همه جا حاکم بود. مردم وحشت زده بودند، همه از جنایات نیروهای RSF در خارطوم و دارفور خبر داشتند. بیش از دو روز طول کشید تا به سنار در ۹۰ کیلومتری رسیدیم!

ابراهیم منتظر ماند تا ببیند آیا نیروهای محمد حمدان دقلو معروف به حمیدتی به حرکت خود به سمت شرق و جنوب ادامه خواهند داد یا خیر. آنها در واقع تلاش کردند، اما این بار توسط نیروی هوایی بمباران شدند. در حال حاضر، آنها در آخرین موقعیت خود باقی مانده اند. ابراهیم به القضارف و سپس پورت سودان رفت و دنبال کار می گردد. او هنوز قصد خروج از کشور را ندارد.

تمام مقاومت های مدنی را سرکوب کنید

نسیم نهایتا تسلیم شد. تسخیر «ود مدنی» قطره ای بود که کوزه صبرش را سرریز کرد. او که مسئول والدین سالخورده و آسیب دیده خود و همچنین برخی از برادران و خواهرانش بود، در نهایت به تبعید رضایت داد. خانواده ابتدا از کوستی در جنوب و سپس به دنقلا در شمال خارطوم رفتند:

ما خیلی می ترسیدیم که نیروهای RSF راه را ببندند و در کوستی به دام بیفتیم. هزاران نفر مثل ما عمل کردند: در حالی که هنوز وقت بود به سمت شمال حرکت کردند.

در دنقلا به قاچاقچیان پول داد. هدف رسیدن به مصر بود. مسیر قانونی گران و حتی بیشتر از مسیر مخفی دشوار بود، زیرا قاهره تصمیم گرفته به طور جدی عبور و مرور را محدود کند. قاچاقچیان به او اطمینان دادند: «فقط کافی است سبیل سربازان مصری را چرب کنی». امروز نسیم در مصر است.

برخی با وجود همه مشکلات در محل مانده اند. در مناطق تحت کنترل FSR و FAS( ارتش دولتی )، سازمان‌های انقلابی، کمیته‌های مقاومت، کمیته‌های محله، سازمان‌های زنان، اتحادیه‌ها، تلاش می‌کنند تا جای دولت اکنون شکست خورده را پُر کنند. اما این سازمان ها در همه جا با سرکوب شدید روبرو هستند. این وجه مشترک ژنرال حمیدتی و البرهان است. آنها علی رغم دشمنی با هم در آرزوی پایان دادن به انقلاب هستند. همانطور که خلود خیر تحلیل می کند:

« هر دو به پیروزی خود متقاعد شده اند. بنابراین هر یک از آنها می خواهد قبل از فتح کشور، تمام مقاومت های مدنی را سرکوب کند. آنها خوب می دانند که این قدرتی که آنقدر به آن دلبسته اند خیلی شکننده خواهد بود. بنابراین هر دو از جنگ برای نابودی آنچه از انقلاب باقی مانده استفاده می کنند. پزشکان، روزنامه نگاران، فعالان ترور، دستگیر، زندانی و شکنجه می شوند. توسط هر دو طرف»

نشانه ای از توافق به سرعت از بین رفت

در این میانه این هرج و مرج، تصویری باعث شگفت زدگی همگان شد: تصویر دست دادن حمیدتی با عبدالله حمدوک، نخست وزیر سابق در پرانتز کوتاه دموکراتیک، بین سپتامبر ۲۰۱۹ تا اکتبر ۲۰۲۱. اکنون، رئیس دولت سابق در راس ائتلاف نیروهای دموکراتیک قرار دارد که تقدم («پیشرفته») نامیده می شود. این ائتلاف که در اکتبر ۲۰۲۳ در آدیس آبابا ایجاد شد، احزاب سیاسی، اتحادیه ها و سازمان های جامعه مدنی را که سهامداران انقلاب بودند، گرد هم می آورد و می‌خواهد بر طرف های درگیری تأثیر بگذارد تا به توقف خصومت‌ها و مهم‌تر از آن، تضمین‌هایی برای دوره پس از جنگ دست یابد.

بنابراین در ۲ ژانویه، «تقدم» با یکی از دو طرف متخاصم قرارداد امضا کرد. در X (تویتر سابق) عبدالله حمدوک با خوشحالی اعلام کرد که « یک آتش بس فوری و بدون قید و شرط با نیروهای RSF در دسترس است که هدف از آن اقداماتی با هدف حفاظت از غیرنظامیان، تسهیل بازگشت شهروندان به خانه های خود، ارسال کمک های بشردوستانه و همکاری با کمیسیون تحقیق است » .

هنوز ساعتی از این اعلام نگذشته بود که از سوی برخی احزاب مانند حزب کمونیست، جناح بعث، شخصیت‌های حزب اتحاد یا حزب امت و فعالان انقلابی یا حتی کمیته‌های مقاومت به «تقدم» حمله شد . در آنسوی صحنه سیاسی، اسلام گرایان خشمگین رژیم قدیم، ژنرال البرهان را تحت فشار قرار دادند تا از هرگونه ملاقات با «تقدم» و حمیدتی امتناع کند. به نظر خلود خیر، این نشان می دهد که غیرنظامیان چقدر تقسیم شده اند:

«تقدم» با امضای قرارداد با حمیدتی اعتبار خود را به دلیل تمام جنایاتی که نیروهای RSF انجام داده اند از دست می دهد. نه تنها حرفی از این جنایات نمی شود ، بلکه حتی از سوی سخنگوی آنها ، وجود آن نیز تکذیب شده است! برخی از درون ائتلاف معتقدند که می توانند پس از آنکه حمیدتی قدرت را به دست گرفت، او را کنترل کنند. این فوق العاده ساده لوحانه است ! و این بدان معناست که این سیاستمداران از سال های اخیر درسی نگرفته اند.

در این میان، هیچ کدام از وعده های بیانیه آدیس آبابا که عبدالله حمدوک مرتب آنرا ستایش می کند، عملی نشده است. شهادت افراد در محل حتی تایید می کند که از سرگیری «زندگی عادی» که توسط نیروهای RSF در «ود مدنی» تبلیغ می شود، با تهدید اسلحه صورت می گیرد. پزشکان در معرض تهدید مجبور به بازگشت به کار خود می شوند و از تاجران اخاذی می شود.

اما این دست دادن با ژنرال حمیدتی، به او اجازه داد تا احترام بیشتری کسب کند. بدین ترتیب ، او به عنوان یک طرف گفتگوی قابل اعتماد و احترام در چندین پایتخت آفریقا مورد استقبال قرار گرفت، و به کشورهای پرتوریا ، نایروبی، کامپالا و کیگالی و جیبوتی سفر نمود، جایی که او از بنای یادبود نسل کشی بازدید کرد.

خلود خیر پیشگویی می کند: «حتی اگر او موفق شود در شرق و شمال پیشروی کند، پورت سودان را بگیرد و کل کشور را تحت کنترل داشته باشد، در جنگ پیروز نخواهد شد. او باید در تمام این مناطق با گروه های مسلح مقابله کند». FAS ( ارتش دولتی ) در میان مردم دره نیل که می خواهند از شهرها و روستاهای خود دفاع کنند، سلاح توزیع می کند. آنها از پذیرش مردی از دارفور که می خواهد بر سودان حکمرانی کند، خودداری خواهد کرد.

شکاف قدیمی بین مرکز و مناطق پیرامونی، به‌ویژه دارفور، در طول درگیری‌های مسلحانه نابود نشده است . شکافی که با اسطوره‌سازی حول دره نیل بمثابه پادشاهی باستانی کوش توسط نخبگانی که از زمان استقلال بر کشور حکومت کرده‌اند، ایجاد شده و آنرا را از بقیه کشور متمایز کرده است. برعکس، این شکاف دوباره زنده و احیا شده است. و در سودان، قاشقی به اندازه کافی بزرگ برای غذا خوردن با تمامی شیاطین وجود ندارد.

* همه جا در متن منظور از ارتش دولتی، ارتشی است که قبل از این وقایع ارتش رسمی کشور بود