یادداشت های روزانه غزه (۱۹)

«جابجا شده ها می خواهند به خانه هایشان برگردند»

رامی ابو جموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را ترک نماید و اکنون به طور مشترک با یک خانواده دیگر، در آپارتمان ۲ اتاق خوابه ای سکونت دارد. او رویداد های روزانه خود و غزه ای های رفح، که در این منطقه بینوا و پرجمعیت گیرافتاده اند را برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد:

سه شنبه ۱۶ آوریل ۲۰۲۴

همه تصویرهای هزاران تن رانده شده ها به جنوب را دیده اند که یکشنبه گذشته می خواستند به خانه های خود در شمال نوار غزه بازگردند. ارتش اسرائیل آنها را با خشونت زیاد به عقب راند.

شایعه از صبح یکشنبه رواج یافت. من هم مانند روزنامه نگاران دیگر از نخستین کسانی بودم که خبر را شنیدم. به همسرم صباح گفتم: «در حال حاضر این یک شایعه است، اما باید آماده بود». ۲ کوله پشتی، همان هایی که هنگام ترک شهر غزه برداشته بودیم را آماده کردیم. در یکی داروها و لباس های ولید را گذاشتیم و در دیگری همه چیزهای ضروری برای خودمان، فرزندان صباح و مدارکمان جا گرفت. شروع به خداحافظی با دوستان و همه اطرافیان کردیم، چون امکان رفتن در هر لحظه وجود داشت. من منتظر تأیید همکارانی بودم که در منطقه وادی غزه بودند که رودخانه ای است که از غزه شرقی به غربی عبور می کند.

در این حین، دهها تماس تلفنی داشتم، چون کسی هستم که مرا به عنوان «روزنامه نگاری که همه را می شناسد» می دانند که «با اسرائیلی ها در تماس است». همه دوستان و خانواده همسرم به من تلفن کردند. فکر می کردند من می توانم به آنها بگویم بروند یا نروند. به آنها گفتم که یک شایعه است و باید صبر کرد. در سوی دیگر نیز دوستانی بخصوص برادران صباح را داشتم که در میدان نابلوسی بودند. آیا آنها می توانستند به ما بگویند که مردم عبور کرده اند ؟ من مطلقا قصد برگشت داشتم، اما پیش از پذیرش خطر می خواستم مطمئن شوم که امکان پذیر است. حدود ۴ ساعت بعد، سخنگوی عرب ارتش اسرائیل بیانیه ای منتشر کرد که می گفت خبرهای بازگشت به سوی شمال چیزی جز شایعه نبوده و این ناحیه همچنان یک منطقه نظامی بسته بوده و سعی در رفتن به آن خطرناک است.

فقط چیزهای ضروری

اما هزاران تن قبلا به سوی شمال رفته بودند. اکثریت آنها پیاده بودند. برخی سوار گاری یا خودرو بودند اما ناگزیر شدند وسیله نقلیه خود را در وادی غزه بگذارند. مثل زمانی نبود که ارتش اسرائیل فرمان داد که همه به سوی جنوب بروند. در آن زمان، بسیاری از مردم توانسته بودند با خودرو، گاری و حتی اتوبوس بروند. آنها تشک، لحاف و حتی لوازم آشپزخانه را هم با خود برده بودند.

امروز خیلی متفاوت است. از ایستگاه بازرسی فقط پیاده می توان گذشت. اسرائیلی ها دکه هایی مجهز به دوربین برای شناسایی مردم برپا کرده اند که همه یک به یک از برابر آنها می گذرند. جابجا شده ها فقط حق دارند کوله پشتی های کوچکی حاوی چیزهای ضروری با خود داشته باشند.

هیچ کار ارتش اسرائیل تصادفی نیست

مردم درحالی قصد بازگشت داشتند که حتی نمی دانستند خانه یا آپارتمانشان در شهر غزه، بیت لاهیا، بیت حانون و جبلیه، یا در مناطق مرزی که درباره شان اطلاعاتی در دست نیست، سالم باقی مانده یا نه.

عموزاده های صباح کوشیدند بخت خود را بیازمایند ولی شوربختانه دیر رسیدند. ارتش اسرئیل شروع به بمباران و تیراندازی به سوی مردم کرد و از آنها خواست که برگردند. ارتش از همه ابزارهایی که در اختیار داشت، از جمله تانک، خودروهای آب فشان و هواپیماهای اف-۱۶، که برای ایجاد وحشت به پرواز در می آمدند، استفاده می کرد. یک تن کشته شد و تعداد زیادی مجروح گردیدند. اطلاع دقیقی از آنچه گذشته در دست نیست. آیا پیام هایی از سوی ارتش وجود داشته که گفته باشد مردم می توانند به شمال برگردند ؟ اگر آری، چه کسی آنها را فرستاده ؟ شایعات بسیاری رواج دارد. گفته می شود که روز شنبه، جابجا شده های مستقر در یک مدرسه تماس های تلفنی و پیامک هایی از سوی ارتش اسرائیل داشته اند که به آنها گفته شده بود فردای آن روز زنان و کودکان کمتر از ۱۴ سال می توانند بازگردند. روایت دوم، این است که مردم گمان کردند که اسرائیلی ها از نوار غزه عقب نشینی کرده اند تا نیروی خود را در جایی دیگر بکار برند و بتوانند دربرابر پرتاب موشک و پهپادهای حکومت ایران دفاع کنند. البته، برای کسی که در اروپا زندگی می کند، فرض اول می تواند مسخره به نظر برسد، اما چنان که پیشتر هم گفته ام، کسی که در غزه زندگی کند و با روش های اسرائیلی ها اشنایی داشته باشد، نظریه های توطئه را باور می کند. در ارتش اسرائیل هیچ کاری را تصادفی انجام نمی دهد.

این امکان هم هست که این کار، کار نظامی های ناراضی اسرائیلی باشد. کسی در ارتش که خواسته باشد با گفتن این که در خان یونس عقب نشینی کرده ایم، امتیازهایی کسب کند و نتیجه این که همه را به برگشتن واداشته است. یا شاید هم وسیله ای برای محک زدن واکنش مردم در حالت اعلام بازگشت زنان و کودکان باشد تا بداند در صورتی که اسرائیل به صورت یک جانبه و جدا از مذاکرات، چنین تصمیمی بگیرد، چه واکنشی ایجاد می شود. ما نمی دانستیم که زمانی که هزاران تن به طرف شمال رفتند، ارتش در کجا بوده است. در آغاز تانک و چیزهای دیگر وجود نداشت و به این سبب بود که مردم شجاعت ادامه دادن به راه را پیدا کردند.

این سرزمین به ما تعلق دارد

اگر اسرائیلی ها در جستجوی یک پاسخ یا واکنش بودند، آن را دریافت کردند. جابجا شده ها با آن که می دانستند امکانات زندگی در شمال وجود ندارد، خواستند که برگردند. بامداد دوشنبه کسانی بار دیگر این را آزمودند، اسرائیلی ها تیراندازی کردند و یک دختر کوچک را کشتند.

مردم می خواهند که این زندگی تحقیرآمیز در اردوگاه های فاقد امکاناتی که آنها را بر روی هم انباشته پایان یابد. آنها ترجیح می دهند بر روی خرابه های خانه های خود چادر بزنند تا این که در رفح بمانند. بخت با من یار بوده است. می دانم که آپارتمانم در طبقه نهم یک ساختمان در شهر غزه هنوز قابل سکونت است. البته شیشه ها شکسته اما به زودی تابستان فرا می رسد و می توان بدون شیشه زندگی کرد. مبل ها آسیب دیده، برق نیست و نمی توان آب را با پمپ بالا کشید، اما خانه خودم است. ما شهر غزه را برای این ترک کردیم چون یک تانک گلوله خود را به سوی ما نشانه گرفته بود. ما می خواهیم برگردیم، این شیوه مقاومت ما است که هیچ ربطی به مقاومت نظامی ندارد. می دانم که در شمال هم تحقیر پرتاب کمک های غذایی با چتر نجات وجود دارد، اگرچه تعداد کامیون هایی که می رسد هم کمی افزایش یافته است، اما این سرزمین به ما تعلق دارد. حتی با آن که چیزی باقی نمانده، می توان همه را از نو ساخت. ما مدرسه ها، دانشگاه ها و زیرساخت ها را از نو خواهیم ساخت. درست است که اسرائیلی ها همه چیز، حتی تاریخ نوار غزه، را نابود کرده اند. آنها محل های باستانی، موزه ها و حتی یک حمام که قدمتی نزدیک به هزار سال داشت و اداره آن در خانواده الوزیر از پدر به پسر انتقال یافته بود را ویران کرده اند.

اسراییلی ها می خواهند حتی نام این سرزمین را از بین ببرند. می خواهند تاریخ ما را از بین ببرند، اما تاریخ همیشه باقی می ماند و ما به نوشتن آن ادامه خواهیم داد.