فلسطین - اسرائیل

استراتژی همه یا هیچ حماس

۷ سپتامبر ۲۰۲۳ ، اسماعیل هنیه در دفتر خود واقع در دوحه، در تلویزیون قطری الجزیره ظاهر شد. او طی یک سخنرانی بیست دقیقه ای علل و اهداف عملیات « طوفان الاقصی» را که همان روز از غزه آغاز شد بیان کرد. متن این سخنرانی شایسته ی بررسی دقیق است. متنی که از نظر سیاسی بسیار آموزنده و در نهایت نسبتآ سنجیده است. این سخنرانی که قبل از قتل عام غیر نظامیان در غزه ، در یوتوب پخش شد، پس از آن سانسور شد.

رئیس دفتر سیاسی حماس طبق معمول با پیراهنی سفید و کتی که سنجاقی به شکل پرچم فلسطین روی آن تزئین شده بود، نمایان شد. او با متانت و آرامی به دور از شیوه ی برخی از واعظان یا فرماندهان جنگی، سخنان خود را ابراز کرد، هرچند لحن بیان وی در پایان تندتر بود. او در سخنرانی خود زبان عربی کلاسیک را که بخش عمده ی سخنان او را شامل می شد، و نیز گویش فلسطینی را که در بیان درد و رنج مردم غزه و یا وضعیت زندانیان از بار عاطفی و احساسی خاصی برخوردار است، به کار برد. در پس زمینه، نمایی از اورشلیم با قبه الصخره ، ابعاد دوگانه ی ملی و مذهبی درگیری را نشان می داد.

ما به آنها هشدار دادیم

در این سخنرانی بارها به ریشه های تشدید تنش کنونی اشاره شده است، که هم به نگرش تهاجمی اسرائیل و هم به بی تفاوتی جامعه ی بین المللی در برابر تراژدی که فلسطینی ها در گیر آن هستند، می پردازد. حماس خواستار این جنگ نبود، اما مجبور به انجام آن شد. این متن به قریب الوقوع بودن خطر و آنچه موجودیت فلسطین را به مخاطره می اندازد، اشاره می کند. چنین شرایطی است که حماس را به اقدام وا می دارد و اسرائیل به هشدارهای مکرر او گوش شنوایی ندارد. حماس با صراحت اسرائیل، جامعه ی بین المللی و به شکل غیر مستقیم حکومت های عرب منطقه را مسئول این حمله می داند.

برای نشان دادن این که« کاسه ی صبر لبریز شده » و « بیش از حد، گذر از حد است»، فرمول « بارها و بارها...» برای ریتم سخنرانی تکرار می شود.

هراس از انزوا

عملیات صورت گرفته توسط حماس، با آشکار کردن ضعف و نا کامی اسرائیلی ها، نشان می دهد که اتحاد با تل آویو چه محدودیت هایی دارد. چیزی که به وضوح به توافق نامه ی ابراهیم اشاره دارد که توسط امارات متحده ی عربی و بحرین در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ با حمایت آمریکا، منعقد شد. به دنبال آن راه برای گسترش این توافق به مراکش و سودان که با توجه به ملاحظات دیگری به این مسیر کشیده شده بودند هموار شد.

اسرائیل که قادر به تامین حمایت از خویش نیست، توان کمتری خواهد داشت تا امنیت متحدان جدید خود را تظمین کند. هنیه – ونه تنها او - به شکست دستگاه امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل اشاره می کند :

باید بدانید موجودیتی که قادر به محافظت از خود در برابر رزمندگان ما نیست ، قادر به تآمین امنیت یا محافظت شما نخواهد بود. تمام روند عادی سازی و به رسمیت شناختن ها، همه ی توافق نامه هایی که با اسرائیل امضا شده است ، هرگز نمی توانند به این نبرد پایان دهند.

خطری که کشورهای عربی با نزدیک شدن به اسرائیل، به دنبال محافظت از خود در برابر آن هستند، به طور بدیهی ایران است. پیام رهبر حماس به ویژه عربستان سعودی را هدف قرار داده است، که به نظر می رسد این اواخر قدم های بزرگی در مسیر عادی سازی با اسرائیل برداشته است. در واقع واضح است که پیوستن وزنه ی سنگین جدید منطقه ای به توافق نامه ی ابراهیم، ضربه ی مهلکی به حمایت بسیار معتدل اعراب از آرمان فلسطین وارد می کند. لحن کلام در برابر این بی تفاوتی متهم کننده است : « امروز غزه شرم شکست، شرم پذیرش و انفعال را از دامن جامعه ی عرب – مسلمان پاک می کند».

مسئله عادی سازی روابط بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی، خیلی زود در جریان سخنرانی مطرح می شود. سخنران در پایان سخنان خود دوباره به این موضوع اشاره می کند، چیزی که اهمیت آن را بازتاب می دهد. این اصرار در واقع می تواند همان طور که در مقاله ی وال استریت ژورنال مورخ ۸ اکتبر ۲۰۲۳ عنوان شده (۱)، این سؤال را مطرح کند که ایرانی ها تا چه اندازه در راه اندازی این عملیات دخیل بوده اند. بدیهی است که نزدیکی ریاض و تل آویو، ضربه ی سنگینی به ایران وارد می کند و به تشدید انزوای آن کشور منجر می شود.

در خواستی از جامعه ی عرب و مسلمان

هنیه در نطق خود به موضوع تحریم های غیرقابل تحملی که به مردم غزه تحمیل شده است اشاره می کند :

غزه نزدیک بیست سال است (۲) تحت محاصره قرار گرفته، طی این مدت چهار یا پنج جنگ رخ داده (۳)، که دهها هزار نفر شهید و زخمی به جا گذاشته، خانه ها ویران شده اند. غزه ای که این فاجعه ی انسانی را تجربه می کند، زندانی غول آسا ست که بیش از ۲ میلیون نفر از مردم و خانواده های ما در آن محبوس شده اند.

او به وخیم تر شدن وضعیت فلسطینی ها در ماههای اخیر اشاره می کند : حملات اسرائیل به کرانه ی باختری، کشته شدن غیر نظامیان بی گناه، هتک حرمت از اماکن مقدس، محدودیت های اعمال شده بر فلسطینی ها در انجام عبادت در مسجد الاقصی، در اورشلیم، مقابر مقدسان دینی در الخلیل ( مسجد ابراهیم)، و خشونت های اعمال شده توسط کلونی های مناطق اشغالی. او از تهدید های جدی در مورد کرانه ی باختری خبر می دهد ، جایی که « دو میلیون » شهرک نشین اسرائیلی آماده اند تا در مکان های مقدس مسمانان که دولت اسرائیل مصمم به کنترل بر آن مناطق است، اسکان داده شوند.

جنبش اسلامی موظف می کند : سخنرانی با فرمول های معمول مذهبی آغاز می شود. لحن عمومی همانی است که معمولآ توسط سازمان های مبارز اسلامی با توسل به شعارهای اغراق آمیز و سخنان غرور آفرین و پیروزمندانه مورد استفاده قرار می گیرد. هشت ارجاع به متن قرآن در آن دیده می شود. مسئله ی اماکن مقدس بارها به دلیل هتک حرمت نسبت به آنها یا خطر تخریب و محروم شدن مسلمانان از اماکن عبادتی شان مورد اشاره قرار گرفته است. چیزی که چرایی انتخاب نام عملیات انجام شده علیه اسرائیل « طغیان الاقصی»، را که دارای دو مفهوم مذهبی است، آشکار می کند. انتخاب تصویر پس زمینه نیز در راستای این هدف است.

هنیه مردم عرب و مسلمان را به حمایت از فلسطینی ها ترغیب می کند:

غزه پیش قراول مقاومت است و این نبرد را آغاز کرده است، ، اما از آنجایی که این مبارزه به سرزمین فلسطین، بیت المقدس و الاقصی ارتباط دارد، مبارزه ی امت اسلامی به طور کامل، به شمار می رود. به این دلیل از تمام فرزندان امت اسلامی در هر کجای دنیا که باشند، می خواهم هر کدام به هر طریقی که میتوانند، بدون تآخیر یا رویگردانی، در این نبرد ما را همراهی کنند.

البته با این درخواست (دستور؟) او قصد دارد دامنه ی حمله را تقویت کند. یکی دیگر از اهداف او این است که رهبران کشورهای عرب را در تعارض با مردم خود قرار دهد، ونشان دهد که نزدیکی با اسرائیل به طور گسترده ای با مخالفت روبرو شده است.

سرنوشت زندانیان

این متن همچنین به بعد جهانی توجه دارد: سخنران خواستار همبستگی با فلسطینی ها و بسیج عمومی است. به طور طبیعی همه ی فلسطینی ها، در هر کجا که باشند ( در فلسطین، اسرائیل، یا در مهاجرت) وظیفه دارند از سرزمین خود دفاع کنند، ومشمول این بسیج وهمبستگی می شوند. گردان های القسام و بقیه ی شاخه های مقاومت و در نهایت همه ی فلسطینی ها در گیر این نبردند. جنگ حاضر منحصرآ جنگ حماس ( با اسرائیل) نیست ، هرچند حماس آن را رهبری می کند. در اینجا بر وحدت تآکید شده است. این عملیات بخشی از چرخه ی انتفاضه محسوب می شود و آن را کامل می کند. این نبرد همچنین فراتر از مردم عرب و مسلمان ، به همه ی افراد خیر خواهی که خواستار مبارزه با بی عدالتی هستند ، مربوط می شود.

سرنوشت بازداشت شدگانی که رهبر حماس تعداد آنها ر ا۶۰۰۰ نفر برآورد می کند، و انسدادی که در مذاکرات برای آزادی آنها به وجود آمده است، بخش عمده ای از سخنرانی را به خود اختصاص داده است. برای مردم فلسطین این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و عامل مشروعیت حماس به شمار می رود. هنیه از وزیر امنیت ملی ( اسرائیل) ایتامار بن گویر، به عنوان یکی از عوامل اصلی تنش در ارتباط با این موضوع و همچنین تشدید شرایط بازداشت شدگان نام می برد. او تنها شخصیت اسرائیلی است که در این سخنرانی از او نام برده شده است. علاوه بر این، برتری طلبی اسرائیلی ها به عنوان عامل ناکامی نیروهای امنیتی اسرائیلی در نوار غزه مورد انتقاد قرار گرفته است، چرا که آنها با انتقال نیروهای خود به کرانه ی باختری برای حمایت از کلونی نشین ها (درمناطق اشغالی م) ، خود را تضعیف و در معرض خطر قرار دادند. اما این اتهامات متقاطع الزامآ تآثیری بر زندگی سیاسی او نخواهد گذاشت.

امتناع اسرائیل از پذیرش درخواست های آزادی ( زندانیان فلسطینی)، دستگیری و گروگان گیری اسرائیلی ها توسط حماس و مجبور کردن اسرائیلی ها به از سر گیری گفتگو ها، را توجیه می کند. در این زمینه نیز چندین بار هشدار داده شده بود.

امکان پذیر بودن یک راه حل سیاسی

اگر با دقت به سخنرانی گوش بدهیم، متوجه می شویم که اسماعیل هنیه راه را به روی یک توافق سیاسی احتمالی نمی بندد. اول این که دشمن به عنوان یک «غیر مسلمان» معرفی نمی شود، او به عنوان یک «یهودی» نیز شناخته نمی شود بلکه از او به عنوان یک «اسرائیلی» نام برده می شود. بنابراین موجودیت اسرائیل مورد سؤال قرار نگرفته است، چیزی که نشان دهنده ی تحول حماس نسبت به متن منشور سال ۱۹۸۸ این تشکیلات است، که خواستار جایگزینی اسرائیل با یک دولت اسلامی بود، و جهاد بر علیه یهودیان را مطرح می کرد. متن جدیدی که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، موضع واقع بینانه تری را اتخاذ کرده است.

هنیه مثل آنچه به عنوان مثال محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در سال ۲۰۰۵ اعلام داشت، خواستار نابودی اسرائیل نیست. در حالی که وی در سال ۲۰۱۲ در تهران اعلام کرده بود که حماس هرگز اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت، در اینجا فقط خواستار خروج اسرائیلی ها از سرزمین های فلسطینی شده است. همان سرنوشتی که آنها برای فلسطینی ها تعیین کرده بودند. اما در ارتباط با دیدگاهش در مورد آینده ی فلسطین کاملآ مبهم باقی می ماند و عملآ درها را به روی راه حل دو کشور باز می گذارد. زمانی که جنبش باز سازی فلسطین « از مدیترانه تا اردن» را هدف قرار می داد، به سر آمده است. وقتی رهبر حماس به سرزمین هال اشغالی در سال ۱۹۴۸ اشاره می کند، بیشتر برای محکوم کردن تبعیض هایی است که علیه فلسطینی ها در داخل این اراضی اعمال می شود : چند بار در مورد آنچه که شما در سرزمین های اشغال شده در سال ۱۹۴۸ مرتکب می شوید، و تلاش های شما برای منزوی کردن فلسطینی ها هشدار داده ایم؟ »

به همین ترتیب، آیات قرآنی که برگزیده شده اند آنهلیی نیستند که ( مؤمنان) را به مبارزه با کافران دعوت می کنند، بلکه آنها را به قیام بر علیه بی عدالتی می خواند و به شجاعت و کرامت مؤمنان شهادت می دهد. حتی در آن به سه کتاب مقدس اشاره شده است : تورات، انجیل و قرآن. موضوع عزت نفس بسیار با اهمیت است و بارها مطرح می شود. و این که شرمندگی را از وجود خود پاک کنیم، و در برابر « فرهنگ درماندگی و نا امیدی » ایستادگی کنیم.

هیچ کس نمی تواند در این شک داشته باشد که این سخنان نسبتآ متین، تکراری است و به طور قطع به هیچ وجه بازتاب دهنده ی مواضع محمد دیف، رهبر گردان های عزالدین قاسم ، که هنیه همبستگی خود با وی را مورد تآیید قرار می دهد، نیست. دیف که مسئول عملیات زمینی بوده است، احتمالآ بخشی از مسئولیت خشونت های اعمال شده علیه غیر نظامیان را بر عهده دارد، اگر چه او در سخنرانی خود خواستار خودداری از بدرفتاری نسبت به سالمندان و کودکان شده است. با این حال بخشی از جامعه ی بین المللی با قرار دادن حماس در فهرست سازمان های تروریستی همچون شاخه ی مسلحانه ی آن که پیش از این در این لیست قرار داده شده بود، همه ی آنها را به عنوان گروههای غیر قابل مذاکره محسوب کرد. در سال ۲۰۰۳ ، زمانی که این مسئله مطرح شد، فرانسه مردد بود و معتقد بود می باید گفتگو ها با حماس ادامه یابد. اما با توجه به شرایط پیچیده ای که در پی انتفاضه ی دوم وجود داشت، در نهایت تسلیم فشار شرکای اروپایی خویش شد.

باز گشایی مذاکرات

تحلیل این سخنرانی دو نکته ی مهم را آشکار می کند. اولین نکته این است که خواستار آن است که کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی را از نزدیکی با اسرائیل باز دارد. انتخاب رسانه نیز بی اهمیت نیست : تلویزیون الجزیره در حمایت از آرمان فلسطین تخصص دارد. در حالی که قطر به خاطر نزدیکی اش با اخوان المسلمین، و شور و شوقی که نسبت به « بهار عربی» ابراز داشته بود، پس از چندین سال انزوا در سال ۲۰۲۱ کم و بیش به « خانواده ی خلیج» بازگشت. با باز نشر دادن سخنان هنیه که در سال ۲۰۱۶ دفاتر حماس را در دوحه تآسیس کرد، امیر نشین کوچک همچنان پایدار است و نشان می دهد که صدای مردم عرب در مقابل رهبران آنهاست. رفتاری که به ویژه از سوی سعودی ها می باید آزار دهنده تلقی شود. آنها به درستی متوجه این موضوع شدند : شاهزاده محمد بن سلمان در واکنش به حوادث اخیر، اظهار داشت که پادشاهی عربستان « در کنار مردم فلسطین ایستاده است تا حق مشروع خود را برای زندگی با عزت، تحقق امیدها وآرزوهای خویش و صلحی عادلانه کسب کنند». بیانیه ی وزارت امور خارجه عربستان سعودی مجددآ – هر چند با احتیاط- - از راه حل دو کشور صحبت به میان می آورد. یک یاد آوری تقریبآ اجباری که امارات عربی متحده نیز در زمان آغاز توافقات ابراهیم زیر لب آن را مطرح کرده بود. با این حال اطمینانی وجود ندارد که پس از فروکش کردن بحران، ریاض به تل آویو بر نگردد.

بر عکس، و نکته ی دوم در این است، حمله ای که حماس آغاز کرده است ، ممکن است با هدف باز گشایی مذاکرات صورت گرفته باشد. بی اهمیت نیست که این حمله در فردای سالروز جنگ سال ۱۹۷۳ صورت گرفته است. هنیه با به کار بردن کلمه ی « عبور»، اصطلاحی که در آن زمان به معنی پیشرفت نیروهای مصری در کانال سوئز بود، برای توصیف شکستن خطوط اسرائیل استفاده کرد. رئیس جمهور سادات، با حمله به اسرائیل نوعی توازن قوا با دشمن را برقرار کرد، چیزی که به او اجازه داد تا با اسرائیل به مذاکره بنشیند و روند عادی سازی را بی آن که در موقعیت خیلی پایین تری قرار گرفته باشد و وجهه ی خود را از دست بدهد ، دنبال کند. رهبر اسلام گرا صریحآ می گوید : اسرائیلی ها فلسطینی ها را دست کم گرفته اند. این ها هنوز هم طرف های مذاکره کننده ی مهمی هستند، که نمی توان نادیده شان گرفت. فراهم کردن زمینه ی راه حلی برای آینده ی فلسطین، پیش شرط ضروری برای برقراری صلح در منطقه و پایان دادن به چرخه ی خشونت و ماتم است.

بر خلاف آنچه انتظار می رفت، رویدادهای اخیر- به ویژه قتل عام غیر نظامیان اسرائیلی -، به طور جدی حمایت از فلسطین را دز جهان غرب تضعیف کرده است. باید دید که آیا جنگ کنونی منطقه را به آتش می کشد، و مردم را به خیابان ها می کشاند، یا این که پس از فروکش کردن احساسات، و شمارش قربانیان، تاریخ مسیر خود را از سر خواهد گرفت و مسئله ی فلسطین را باز هم بیشتر به حاشیه خواهد برد.

اسماعیل هنیه در سال ۱۹۶۳ در غزه به دنیا آمد، او همزمان با پیدایش حماس در سال ۱۹۸۷ که مقارن با اولین انتفاضه بود، به عضویت این جنبش مقاومت اسلامی در آمد. وی زندانی و سپس به لبنان تبعید شد. او در سال ۱۹۹۳ همزمان با قراردادهای اسلو که با مخالفت جنبش روبرو شد به غزه بازگشت. پس از خروج نیروهای اسرائیلی از باریکه ی غزه و پیروزی اسلام گرایان در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶، برای مدت کوتاهی عهده دار پست نخست وزیری شد، قبل از آن که توسط رئیس دولت خود گردان، محمود عباس از این پست برکنار شود. حماس به دنبال آن کنترل باریگه ی غزه که از کرانه ی باختری تحت کنترل حکومت خود کردان فلسطین جدا شده بود، را در دست گرفت . در ماه مه ۲۰۱۷، اسماعیل هنیه به عنوان رئیس اداره سیاسی جنبش انتخاب شد. این مرد که عملگرا تلقی می شود، در حقیقت یک سیاستمدار است. سخنرانی که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ انجام داد گواه بر این است، نه تنها به خاطر آنچه که می گوید، بلکه به دلیل آنچه می توان در بین کلماتش خواند.