اکتبر ١٩٩٨ است. پنج سال پس از امضای توافقنامه اسلو در ١٣ سپتامبر ١٩٩٣ ، بیل کلینتون آرزو دارد که دوره دوم ریاست جمهوری خود در ایالات متحده را با یک شاهکار خاتمه دهد: صلح نهایی بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها. اما به نظر می رسد در خاورمیانه هیچ تحرکی در این زمینه وجود ندارد. یا بهتر بگوئیم از زمان به قدرت رسیدن بنیامین نتانیاهو ، سیاستمدار جوان فوق العاده افراطی در اسرائیل ، به نظر می رسد همه چیز رو به عقب رفته است. دیگر مذاکره ای در کار نیست و ساخت شهرک های استعماری در سرزمین های فلسطین هر روز بیشتر می شود. در چنین وضعیتی کلینتون یاسر عرفات و نتانیاهوئی که با او رابطه ای تلخ دارد را در Wye River در مریلند ،در جلسه ای گرد می آورد . این کار پیش از این نیز از سوی سلف وی ، جورج بوش پدر (رئیس جمهور از ١٩٨٩ تا ١٩٩٣) انجام شده بود. وزیر خارجه او ، جیمز بیکر ، نتانیاهو را به شخصیتی نامطلوب برای دایره های اداری واشنگتن تبدیل کرده بود.
عرفات به Wye River می رود با امید امضای توافق نامه ای که اختیارات وی را بیشتر کند و محدوده «منطقه A» که فلسطینیان آنرا به تنهایی در کرانه باختری اداره می کنند ، از ١٣٪ به ٣٠٪ افزایش دهد. اما نتانیاهو انعطاف پذیر نیست. وی پیشنهاد می کند که به فلسطینی ها ... ١٪ سرزمین بیشتر اعطا شود. عرفات می خندد: «این خیلی زیاد است چرا نه ٠.١٪ ؟ » . مذاکره به بن بست کشیده می شود. سرانجام ، در متن امضا شده ، تعهد می شود بدون پیشرفت چشمگیر ، بحث ها ادامه یابد. اما ، پس از امضا ، نتانیاهو به دیدار کلینتون برمی گردمی رود و می گوید: « آقای رئیس جمهور من از شما درخواستی دارم. من آنقدر امتیازات به عرفات داده ام که باید با دستاوردی مثبت برای مردمم به کشور باز گردم. به من امکان بردن جاناتان پولارد با خودم را اعطا کنید».
یک «قهرمان» برای راست افراطی اسرائیل
در سالهای اخیر ، پولارد واقعاً به یک قهرمان محافل راست افراطی اسرائیل تبدیل شده و از نظر آنها زندانی شدن وی بهترین جلوه از یهودستیزی است و مدارک موجود در پروند به سختی می تواند محکومیت او به حبس ابد را توجیه کند. بعلاوه ، بر اساس ادعای راست افراطی ، پولارد با هدف حفاظت از اسرائیل ، متحد ثابت قدم ایالات متحده در منطقه، عمل کرده و خلاصه اینکه او به نوعی زندانی عقیدتی است. نتانیاهو برای کلینتون توضیح می دهد که اگر او بتواند پولارد را در چمدان خود به اسرائیل بازگرداند ، از سوی رادیکال ترین جنبش استعماری اسرائیل بخاطر دست دادن با «رهبر تروریست ها»، یاسر عرفات، بخشیده می شود ». اما کلینتون از پذیرفتن این تقاضا امتناع می کند و پاسخ می دهد: « رئیس سیا و رئیس ستاد نیروی دریایی تهدید کرده اند كه اگر به این درخواست پاسخ مثبت دهم استعفا خواهند کرد.» همه چیز در اینجا پایان می یابد. هیچ کس تاکنون نمی داند که آیا کلینتون در واقع از با دو مقام ارشد امنیتی ایالات متحده مشورت کرده بود یا اینکه خود را در پشت موضع انگشت نما شده آنها مخفی کرده است تا خودداری شخصی خود از این کار را پنهان کند.
اما این پولارد کیست ، که سی سال در زندان لنگر می اندازد ؟ او تحلیلگر سیستم اطلاعاتی نیروی دریایی ایالات متحده است و در هنگام دستگیری در سال ١٩٨٥، ٣١ سال دارد و دو سال بعد به جرم «جاسوسی به نفع یک کشور خارجی» (اسرائیل) محاکمه شد. هسته اصلی اتهامات او پنهان خواهد ماند و به طور رسمی ادعا می شود که دلیل آن آشکار کردن مسائل امنیتی کشور است. با گذشت سالها ، شایعاتی درز کرده است مبنی بر اینکه او عکسهای ماهواره ای آمریکایی ها را از محل دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در تونس در اختیار اسرائیلی ها قرار داده و بدین ترتیب امکان ترور رهبران این سازمان را فراهم کرده است. اتهامی که بنظر زیاد قابل قبول نمی آید: در درجه اول ، صرف افشای این تصاویر به سختی می تواند حبس ابد را توجیه کند. علاوه بر این ، بمباران سازمان آزادیبخش فلسطین توسط اسرائیل یک ماه قبل از زندانی شدن پولارد صورت گرفت ، اقدام اساسی دیگری که ، ترور ابوجهاد، مرد شماره ٢ سازمان آزادیبخش ، در تونس بود ، توسط یک کماندوی اسرائیلی سه سال پس از دستگیری پولارد رخ داد. بالاخره آنکه ، سرویس های اسرائیلی احتمالاً تمام اطلاعات لازم برای عدم نیاز به متحدان آمریکایی خود برای انجام اینکار را داشتند. به طور خلاصه ، سوال در مورد دلایل واقعی ایالات متحده برای امتناع ، به مدت سی سال ، از آزادی این «زندانی عقیدتی» عجیب و غریب ، بی پاسخ باقی مانده است.
پس از آنكه پولارد كاملاً آزادی جابجایی خود را بدست آورد، استیون اسلیک ، رئیس سابق سازمان سیا در مسائل مربوط به اسرائیل ، به واشنگتن پست گفت : «ماجرای پولارد یك عمل بازدارنده موفق علیه متحدانی بود كه وسوسه می شوند از روابط امنیتی دوجانبه شان با ما سوء استفاده كنند»(١). به عبارت دیگر ، دولت ایالات متحده در زمان محاکمه وی ( او مجرم بودن خود را پذیرفته بود) و همه دولت های جانشین آن تا ترامپ ، تصمیم گرفتند که مجازات او باید یک درس عبرت باشد، مستقل از ارزش واقعی اطلاعاتی که پولارد در اختیار اسرائیلی ها قرار داده بود. از ورای پولارد ، نه شخص او ، بلکه در درجه اول سیاست یک کشور ، اسرائیل، مورد هدف قرار گرفت. از این نظر ، پیام ضمنی نگرش انعطاف ناپذیر آمریکا این بود که یک متحد نمی تواند چنین فریبکارانه عمل کند ، هر چقدر هم که اینکار را برای پاسخ به جنایتی جدی انجام داده باشد. البته اینکه متحدان از یکدیگر جاسوسی نمی کنند، موضوعی است که هرکس عقیده خود را درباره آن دارد ...
ماموری با دستمزدی بسیار بالا
اما ممکن است مسائل بیشتری نیز وجود داشته باشد. اولاً ، رفتار پولارد قبل از دستگیری که تز « زندانی عقیدتی» بودن او را تقویت نمی کند. او دستمزد بسیار خوبی توسط موساد دریافت می کرد (حرف دستمزدی در آن زمان برای شش یا هفت سال «کار» در حدود ٥٤٠ هزار دلار است که معادل ١میلیون و ٣٠٧ هزاردلار امروز می شود). اما قبل از فروش خدمات خود به اسرائیلی ها - این او بود که با آنها ارتباط برقرار کرد و نه برعکس - او همچنین با دیگرانی که تصور می کرد به طور بالقوه به اطلاعات وی علاقه مند هستند ،تماس هائی برقرار کرده بود: با آفریقا جنوبی آپارتاید ، چین خلقی ، پاکستان. ستون نویس اسرائیلی هاآرتص با مزاح به یاد می آورد: «پولارد ادعا می کند که فقط برای انگیزه های صهیونیستی عمل کرده است ، اما این همان چیزی است که نماینگر بهای ایمان اوست». در سال ١٩٧٦ ، هفت سال قبل از آنكه پولارد جاسوسی مزد بگیر شود ، او قصد داشت پس از ترك دانشگاه وارد CIA شود. با ورود او به دلیل عدم موفقیت در آزمون ردیاب دروغ مخالفت شد. آزمون کنندگان او را یک وراج (blabbermouth)که بی هیج مناسبتی پرحرفی دل می کند ، ارزیابی کردند.
سپس ، برخلاف آنچه که محافل وسیعی در طی سه دهه گذشته به طور فزاینده ای برای افکار عمومی اسرائیل موعظه می کردند (به پولارد در سال ١٩٩٥ تابعیت اسرائیلی اعطا شد) ، شاید زندانی شدن بدون عفو او (تا زمان ترامپ) نه به دلیل انتقال اطلاعاتی کم اهمیت به طرف معامله خود، بلکه دادن اطلاعاتی بسیار جدی تر بوده است. این نظریه در نشریه نیویورکر در سال ١٩٩٩ توسط سیمور هرش، محقق پرونده او، در مقاله ای تحت عنوان «خائن» مطرح شده است(٢). هرش در آنزمان روزنامه نگار برجسته ای بود. او در سال ١٩٦٩ کشتار قتل عام یک گردان آمریکایی علیه ٣٠٠ غیرنظامی ویتنامی را در روستای مای لای فاش کرد. این محقق آبهای عمیق اقیانوس حوادث، که اغلب موجب جنجال و بحث شده ، ٣٤ سال بعد ، در ماه مه ٢٠٠٤ ، در سه مقاله پی در پی ، با افشای شکنجه های وحشتناک اعمال شده توسط سربازان آمریکایی بر زندانیان عراقی در ابوغریب دوباره به صحنه بازگشت و شهادت های آنان را باتکیه بر عکس های قربانیان انعکاس داد(٢).
هرش در طی فعالیت حرفه ای بسیار طولانی خود ، ارتباطات درجه اولی با سرویس های امنیتی آمریکا ، و در درجه اول CIA ایجاد کرد. نظریه كه او ٢٢ سال پيش ارائه كرد هنوز توسط هيچ منبع رسمي آمريكايي نقض و یا تائيد نشده است. مزیت اصلی آن این است که توسط شهادتهای متعددی تائید می شود و توضیحی قابل قبول تر برای واکنش سخت آمریکا علیه پولارد و همچنین در برابر رفتار عمومی تصمیم گیرندگان اسرائیلی ارائه می دهد. این نظریه ، به طور خلاصه ، این است: پولارد با شروع تزلزل رژیم شوروی ، کمی قبل از به قدرت رسیدن میخائیل گورباچف ، توسط اسرائیلی ها استخدام شد. وی توانست به رافی ایتان (که بعداً رئیس موساد خواهد شد) ، افسر ارتباطی خود در دفتر ارتباط علمی اسرائیل (Lakam به عبری) ، اطلاعاتی با اهمیت ویژه انتقال دهد. اطلاعاتی بخصوص در مورد سیستم ها و کدهای آژانس امنیت ملی (NSA) ، بزرگترین آژانس شنود و ردیابی ارتباطات آمریکا. اسرائیلی ها سپس برای گرفتن اجازه خروج یهودیان از شوروی با این کشور وارد مذاکره شدند. هرش خاطرنشان می کند که اسرائیلی ها ، در ابتدا ، به خصوص به « دانشمندان یهودی که در زمینه فناوری موشکی و هسته ای کار می کردند» علاقه مند بودند.این اطلاعات توسط « یک افسر ارشد که سابقه کار طولانی در CIA داشت و رئیس پایگاه آن در خاورمیانه بود » به هرش انتقال داده شد. به گفته این مقام جاسوسی آمریكا ، اسرائیل « در مقابل اجازه خروج افراد مورد نظرش از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به آنها این اطلاعات را منتقل کرد.»
به نفع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ؟
هرش سخنان ویلیام کیسی ، رئیس وقت سیا و شخصیتی که تا آن زمان بسیار نزدیک به رهبری اسرائیل بود را نقل می کند. یک ماه پس از دستگیری پولارد ، او با تعجب گفت: « اسرائیلی ها از پولارد استفاده کردند تا تمام نقشه های ما برای حمله به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شوروی را به دست آورند - مختصات ، مکان های تیراندازی ، فیلم و همه چیز را ! - و آنها را به چه کسی بدهد؟ حدس بزنید: شوروی ها! » . هرش سپس سخنان یک دریادار بازنشسته را نقل قول می کند که به وی گفت: « شکی نیست که روسها از بسیاری از اطلاعاتی که پولارد ارائه داده بود ، استفاده کردند. تنها سوال این است: چگونه آنها آنرا بدست آوردند؟» به گفته هرش ، این آژانس امنیت ملی (NSA)، بود که بیشترین اطلاعات از آن توسط پولارد «سرقت» شد. کتاب راهنمای کار آن ، Rasin (مخفف « radio-signal notations ») ، قبل از اینکه در یک کشوی KGB قرار گیرد ، به طور کامل توسط پولارد کپی و در اختیار اسرائیلی ها قرار داده شده بود. هرش می گوید كه وزیر دفاع آمریكا در زمان محاكمه در اظهارات محرمانه خود به قضات ، این امر را بعنوان یكی از عناصر اصلی خواستار مجازات حداكثر شدن علیه پولارد عنوان كرد.
در مجموع ، هرش مطرح می کند که نه تنها پولارد به دلیل وجدان بالای اخلاقی- ایمانی اش اینکار را انجام نداده ، بلکه میزان بالای مجازاتی که برایش تعیین شد، تنها به دلیل اعمال وی نبوده است. ویلیام کیسی می گوید ، از طریق او ، اسرائیل به دلیل نقض قوانین معمول بین متحدان و دوستان و دست یازی به شیوه هائی که حتی برای جاسوسان آموزش دیده غیر قابل توصیف اند، هدف قرار گرفت. هرش یادآوری می کند که وقتی کاخ سفید تحت ریاست جمهوری کلینتون ، سیزده سال پس از محاکمه ، از سرویس های اطلاعاتی گزارشی در مورد ماجرای پولارد درخواست کرد ، یکی از نویسندگان این گزارش « به سختی » به او گفت: « اگر دولت اسرائیل به دو درخواست ما پاسخ می داد ، بلافاصله تمام مخالف ها با آزادی پولارد را لغو می کردم: ابتدا لیست کاملی از آنچه [از پولارد] دریافت کرده اند را به ما بدهند ، سپس به ما بگویند که با آنها چه کرده اند». به عبارت دیگر: اعتراف کنید که آنها را به شوروی داده اید.
و مردخای ونوونو ؟
امروز ، ملی گرایان افراطی و استعمارگران اسرائیلی ، آزادی مشروط پولارد را چنان جشن می گیرند که گویا اقدامی عدالتخواهانه انجام گرفته است. اما چند صدای دیگر بلند شده تا موسیقی های دیگری شنیده شود. گیدئون لوی خاطرنشان می کند که در همان حالیکه از پولارد چون «قهرمان صهیون» تجلیل می شد، مردخای ونوونو ، تکنسین سابق نیروگاه اتمی دیمونا ، که تنها جرم اش هشدار دادن درمورد واقعیت تحقیقات هسته ای نظامی اسرائیل بود، زندانی می شود. او که در سال ١٩٨٨ به ١٨ سال زندان محکوم شده بود (١١ سال آنرا در انفرادی طی کرد) ، از زمان آزادی همچنان تحت ممنوعیت های متعدد از جمله صحبت یا ملاقات با خارجی ها قرار دارد وبه همین جرم چندین بار مجددا محکوم شده است. او که از سوی انجمن های دفاع از حقوق بشر، یک زندانی عقیدتی ارزیابی می شود ، بی امان توسط نیروهای امنیتی اسرائیل مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.
١- Ellen Nakashima, « Parole ended for Jonathan Pollard, who spied for Israel, freeing him to leave the United States », The Washington Post, 21 novembre 2020.
٢-تمام نقل قول هائی که در ادامه می آید از همین مقاله گرفته شده است.
٣- Seymour Hersh, « Torture at Abu Ghraib », 10 mai 2004 ; « Chain of Command », 17 mai 2004 ; « The Gray Zone », 24 mai 2004.