غزه ۲۰۲۳

ترکیه. حمایت پرمخاطره اردوغان از حماس

حملات ۷ اکتبر حماس در اسرائیل، اکثر کشورهای منطقه را به بازنگری روابط خود با تل آویو واداشت. ترکیه از جمله آنهاست و سیاست نزدیکی با اسرائیل آنکارا، با همبستگی رئیس جمهور اردوغان با فلسطین، زیر سوال رفته است.

در ۸ اکتبر، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه با خویشتن داری و اعتدال به حملات حماس واکنش نشان داده بود و دو طرف را به گفت و گو برای یافتن راه حل دیپلماتیک دعوت کرد،اما خشونت انتقام جویانه اسرائیل، ترکیه را مجبور به اتخاذ رویکرد انتقادی تر کرد. در همانحالی که جاه طلبی های میانجی گری رئیس جمهور ترکیه ناکام می ماند، او جنبش حماس را «سازمان آزادیبخش ملی» ای خواند « که برای آزادی مردم فلسطین می جنگد». چگونه می توان این چرخش را توضیح داد ؟

از زمان بن بست ترکیه در سوریه، آنکارا در تلاش است تا با عادی سازی روابط با تعدادی از همسایگان و کشورهای منطقه مانند ارمنستان، مصر و همچنین اسرائیل،خود را از انزوا خارج کند. اقتصاد ترکیه نیازی اساسی به همکاری با تل آویو داشت. در واقع، حجم تجارت بین دو کشور در سال ۲۰۲۲ کمی بیش از ۱۰ میلیارد یورو بود.پرونده گاز مدیترانه در مرکز همکاری آنها قرار دارد. آنکارا قصد داشت در ساخت یک خط لوله دریایی برای انتقال گاز اسرائیل از میدان لویاتان به خاک ترکیه مشارکت و بخشی از آنرا برای استفاده محلی بخرد و بخشی را به اروپا صادر کند. به همین ترتیب، در حوزه گردشگری نیز، تعداد گردشگران اسرائیلی از چند سال پیش رو به افزایش بوده و در سال ۲۰۲۲ به ۵۶۰ هزار نفر رسید که باعث رونق کار شرکت ترکیش ایرلاینز شد که در آستانه حملات ۷ اکتبر روزانه ۱۰ پرواز بین تل آویو و ترکیه انجام می داد. موفقیت این سیاست نزدیکی استانبول با اسرائیل توضیح دهنده خودداری ای است که در واکنش های اولیه دیده می شد. مگر نه آنکه رئیس جمهور اردوغان در سپتامبر ۲۰۲۳ برای اولین بار در نیویورک با نخست وزیر بنیامین نتانیاهو ملاقات کرد و سفر وی به آنکارا برای سپتامبر یا اکتبر برنامه ریزی شده بود ؟ همه این تلاش ها نابود شد.

ترکیه در چارچوب سیاست عادی سازی منطقه ای خود، از اخوان المسلمین مصر و دیگر پناهندگان مورد حمایتش - از جمله حماس – خواسته بود تا جانب احتیاط را در فعالیت های خود در خاک ترکیه رعایت کنند. در ابتدا حیرت ناشی از ناگهانی حمله و خشونت آن به آنکارا اجازه داد تا مواضع متعادلانه ای اتخاذ کند . اردوغان با در نظر گرفتن منافع عالی ترکیه که وابسته به روابط صلح آمیز با اسرائیل است، در آغاز اعتدال و میانجیگری را انتخاب کرد. او حتی از برخی رهبران حماس خواست ترکیه را ترک کنند.

استاندارد دوگانه غربی ها

اما با شکست تمام درخواست‌های مماشات و تلاش ترکیه برای آزاد سازی گروگان‌ها به همراه تشدید بی سابقه خشونت اسرائیل ، موضع آنکارا به‌ویژه با دو اعلامیه قاطع رئیس جمهور اردوغان، تغییر پیدا کرد. او در ۲۴ اکتبر در سخنرانی خود در کنگره حزب عدالت و توسعه (AKP) تاکید کرد که «حماس یک سازمان تروریستی نیست، بلکه گروهی از مجاهدین است که از سرزمین خود دفاع می کنند». سخنانی که تشویق پرشور نمایندگان حاضر در کنگره را به همراه داشت و به زبان آوردن آن به هیچ وجه عادی و بی طنین نیست. ارتقاء مبارزان حماس به درجه «مجاهدین»، یعنی کسانی که در جنگ مقدس شرکت می کنند، نشان دهنده وزن پیام نمادین اردوغان است.

چهار روز بعد، رئیس‌جمهور با سخت تر کردن موضعش به غربی‌ها نیز حمله و آنها را متهم به داشتن «معیارهای دوگانه و همدستی در جنایات اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی» کرد. با این حال، اتخاذ داشتن چنین موضع روشنی در کوتاه‌ و میان‌مدت پیامدهای منفی برای ترکیه به همراه خواهد داشت و عادی‌سازی با اسرائیل را زیر سؤال می‌برد و موجب رنجش غرب می شود. تغییر موضع غیر قابل پیش بینی اردوغان چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی هرگز روشن و قابل ارزیابی نبوده است.

توضیح اول این است که دفاع آشکارا اردوغان از حماس ، ریشه در ستیزه جویی اسلام گرایانه سرکوب شده ای وی دارد. غالباً او را شخصیتی پیچیده و دوگانه توصیف می کنند، از یک سو، باز و عمل‌گرا و از سوی دیگر ایدئولوژیک و جزم‌گرا. اردوغان که بین جاه طلبی های شخصی و ارزش های ایدئولوژیک خود گرفتار شده، بین این دو افراط در نوسان است. او که به دنبال رهبری منطقه بود، در نهایت تسلیم ماهیت عمیق خود شد. اما این تحلیل روانی-سیاسی بسیار ناکافی است.

محاسبات سیاسی داخلی

توضیح دیگر بر منطق ژئوپلیتیک تکیه می کند. اردوغان بین روزهای ۷ تا ۲۴ اکتبر، با مشاهده تحولات میدانی و واکنش‌هایی که در منطقه و فراتر از آن برانگیخت، بر انتقاد شدید از اقدامات تلافی جویانه اسرائیل که می توانست به نفع کشورش تمام شود شرط بندی کرد. هدف این بود که ترکیه جایگاهی بمثابه قطب جهان اسلام پیدا کند. این تحلیل نیز چندان قانع کننده به نظر نمی رسد.

توضیح سومی که توسط روزنامه‌نگاران مختلف در ترکیه ارائه می‌شود، مبتنی بر این روایت است که نقش میانجی ای که به اردوغان داده نشد وی را از سر ناامیدی یا حسادت، به واژگون کردن میز کشاند تا با جلب توجه در مرکز صحنه بین‌المللی قرار گیرد. این تحلیل متمرکز شده حول خود بزرگ بینی اردوغان، به تنهایی نمی تواند رفتار رئیس جمهور را توضیح دهد.

در نهایت، توضیح چهارم که بر محاسبات سیاسی داخلی و ملاحظات انتخاباتی متکی است (موضوعی که اردوغان در آن استاد ارشد است) بیشتر شایسته توجه است. انتخابات شهرداری، پیش بینی شده برای بهار ۲۰۲۴ نزدیک است، و او به همان اندازه انتخابات ملی به آن اهمیت می دهد، به خصوص که امسال خطرات زیاد وجود دارد و بحث فتح مجدد دو شهر استانبول و آنکارا مطرح است. در سال ۲۰۱۹ او این دو شهر را به مخالفانش باخت. تقویت وجهه بین‌المللی وی می‌تواند تعدادی رای برای وی تضمین کند، زیرا می‌دانیم که مردم ترکیه به شدت نسبت به موضوع فلسطین حساس هستند. با این حال، باید توجه داشت که اگرچه این مردم قطعاً با فلسطین همبستگی دارند، اما همچنین نگران شکنندگی اقتصادی هستند که به داشتن روابط خوب با اسرائیل و کشورهای غربی وابسته است و از تنش‌های جدید صدمه خواهد دید.

افراط گرایی اسرائیل

همانطور که اغلب اتفاق می‌افتد، تحلیلگران در بررسی نگرش‌ها و مواضع اردوغان سعی می‌کنند او در موقعیتی بیش از حد مرکزی قرار دهند ، یعنی با جدا کردن وی از شرایطی که در آن قرار دارد و فراموش کردن ارزیابی اقداماتش در برابر رقبا یا در ارتباط با شرکا، یا به سادگی با دست کم گرفتن تمایل رئیس جمهور ترکیه برای اقدام و واکنش در ارتباط با تحول یک وضعیت سیاسی معین.

بنابراین، اگر همه این فرضیه ها تنها جنبه ای پراکنده از استراتژی سیاسی اردوغان را روشن کند، چگونه می توانیم تغییر موضع رئیس جمهور ترکیه را درک کنیم ؟ توضیحاتی که در قبل به آنها اشاره شد بدون اینکه کاملاً نادرست باشد، انعکاس رفتار اسرائیل پس از حملات حماس و افراط گرایی سیاست این رژیم در غزه را نادیده می گیرد. اسرائیل با دریافت نوعی چک سفید انتقام جویانه از غرب، بیش از حد و نامتناسب واکنش نشان داد.در مقابل بهت و حیرت جهانیان فقط محکومیت های نرم صورت گرفت که بیشتر بی عملانه و « ببینیم چه می شود» بود. به نظر می رسد اسرائیل بین تهاجم، اشغال و استعمار نوار غزه تردید دارد و سرنوشت غزه و اهالی غزه همچنان نامشخص است. شدت بمباران ها و تعداد بالای کشته‌های غیرنظامی بی‌گناه، شوک عاطفی جهانی را به وجود آورد که موجب ترکیبی از درماندگی و خشم، به‌ویژه در جهان اسلام شد و به همراه خود وحدت و همبستگی را تحکیم کرد . حمایت تقریبا بی قید و شرط غرب از اسرائیل، که در آگاهی جمعی جهان اسلام به عنوان اتحاد یهودی-مسیحی علیه فلسطینیان و جهان اسلام تلقی می شود، بسیاری از رهبران مسلمان را وادار کرد تا به شکلی تعهد و وفاداری خود را نشان دهند.

دره ای فاصله بین دو برداشت

همچنین این واقعیت که اکثر رسانه ها و روشنفکران جهان غرب به دفاع از اسرائیل پرداخته اند، هر روز شکاف بین دو برداشت از درگیری و واکنش جهانی را بیشتر می کند. نباید فراموش کرد که اردوغان همواره تظاهر به دفاع از منافع جهان اسلام کرده است و بمباران های وحشیانه و بی رویه ارتش اسرائیل او را لاجرم به اردوگاه فلسطینی ها کشاند.

اما این انتخاب ها بدون عواقب نیست. وجهه اردوغان با شرکای غربی خود به لطف جنگ در اوکراین که در آن نقش میانجی داشت، به ویژه به لطف توافق غلات، تا حدودی بهبود یافته بود. او عملگرا و دیپلماتیک به نظر می رسید و خود را تقریباً ضروری ساخته بود. موقعیت جدید او در طرفداری از فلسطین باعث می شود که او بخش زیادی از این اعتبار بازیافته را از دست بدهد و بار دیگر در نظر غربی ها آتشی مزاج، غیرقابل پیش بینی و پوپولیست به نظرآید. سفر رسمی او در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۳ به آلمان، جایی که او نظرات خود را تکرار کرد، فقط موجب تقویت این تصور شد.

از اینها جدی تر، تمام ترکیه از یک بحران جدید با غرب رنج خواهد برد. موضوع عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا (EU) بازهم کمی دورتر شده است. در ۸ نوامبر، کمیسیون اروپا گزارش سالانه خود را در مورد گسترش اتحادیه اروپا به چندین کشور نامزد منتشر کرد. همه نگاه ها به سوی اوکراین، مولداوی و حتی گرجستان متمرکز بود و هیچ اشاره ای به ترکیه نشد. در نهایت، بحران با ایالات متحده حتی حادتر خواهد شد و بدون شک سیاست بهبود روابط با آنکارا را کند و متوقف خواهد کرد. بنابراین، لغو تحریم فروش تسلیحات، به ویژه تحویل F-16 با خطر طولانی شدن مواجه است، در حالی که ترکیه از نظر نیروی هوائی اش به آن نیاز اساسی دارد. هرچند ترکیه در این موضوع همچنان شانس دریافت چراغ سبز کنگره را دارد. در واقع، ورود سوئد به باشگاه ناتو هنوز توسط پارلمان ترکیه که در باره آن تعلل دارد، تصویب نشده است، امری که به اردوغان آزادی عمل بیشتری در سیاست خود در قبال غرب می دهد. بدون تحویل F-16، بعید به نظر می رسد که پارلمان ترکیه در برنامه خود جلسه ای را به بحث درباره ورود سوئد به ناتو اختصاص دهد.

نظم نوین جهانی

در عمل، مخرب ترین عارضه، توقف کامل روند عادی سازی با اسرائیل است. در حالی که سال ها تلاش دو طرف در نهایت باعث نزدیک شدن دو کشور شده بود، موضع اردوغان بار دیگر روند را مختل کرد و این اقتصاد ترکیه است که از آن آسیب خواهد دید. البته قطع روابط دیپلماتیک باعث توقف تجارت نخواهد شد، اما می تواند به طور جدی جلوی رشد آنرا بگیرد. پروژه بزرگ همکاری برای انتقال گاز میادین جدید اسرائیل از طریق ترکیه به اروپا در خطر قطع مذاکره و یا لااقل دشوار شدن آن قرار دارد.

با این حال، حتی اگر در کوتاه‌مدت آثار این موضع گیری زیان بار باشد، نشان از گسست هائی در نظم بین‌المللی دارد که غرب طرفدار اسرائیل دیگر آن را رهبری نمی کند. حمایت یکپارچه غرب از اسرائیل مورد اعتراض « جهان جنوب » است و به نظر می رسد در این شکل جدید جهان دوقطبی، غرب در اقلیت باشد. بنابراین انتخاب عدم اعتماد به غربی در حال افول در عین حال نشان‌دهنده ترجیح ترکیه به جنوبی در حال ظهور است . جنوبی که مشتاق حاکمیت و استقلال اساسی است و ترکیه می‌تواند جایگاه مهمی را در آن اشغال کند.