قفقاز

ناگورنو قره باغ (کوهستانی)، از جنگی بی پایان تا درگیری نیابتی

درگیری بین ارمنستان و آذربایجان در ناگورنو قره باغ(کوهستانی) در سپتامبر ۲۰۲۲ از سر گرفته شد. این درگیری مبارزه مرگ و زندگی بین دو قومی را به تصویر می کشد که در منطقه ای از قفقاز حضور دارند که مرزهایش توسط قدرت های امپراتوری سابق مشخص شده است. روسیه، اسرائیل و ایالات متحده از نزدیک این جنگ صد ساله بین ارامنه مسیحی و آذربایجانی های مسلمان را دنبال می کنند. خطر شعله ورشدن خطرناک منطقه جدی است.

اگر جنگ دوم قره باغ که توسط آذربایجان در سال ۲۰۲۰ آغاز شد در محدوده سرزمین مورد مناقشه باقی مانده داده بود، جنگی که در ۱۳ و ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲ رخ داد به قلمرو جمهوری ارمنستان کشیده شد. هزینه این حمله سنگین بود: ۳۰۰ زخمی، ۲۰ سرباز بازداشتی و تقریباً ۷۶۰۰ نفر آواره. مقامات ارمنستان نشان داده اند که شواهدی دال بر اعمال شکنجه (مثله کردن، قطع عضو، تجاوز به سربازان کشته یا بازداشت شده) دارند. ما نتیجه پیروزمندانه اولین جنگ قره باغ کوهستانی توسط نیروهای این جمهوری کوچک ناشناخته را به یاد می آوریم که مدتی پس از لغو وضعیت خودمختاری توسط آذربایجان در پی همه پرسی در سال ۱۹۹۱ استقلال خود را اعلام کرده بود. ایجاد «منطقه امنیتی» باعث فرار دسته جمعی نزدیک به ۸۰۰ هزار آذری از خانه های خود شد.

رهبران ارمنی آرتساخ (به زبان ارمنی قره‌باغ) که در پشت خط مرزی چند صد کیلومتری مستقر شده‌اند، بدون ثبات قدم، با اطمینان واهی به یک درگیری منجمد شده ، ساده‌لوحانه فکر می‌کردند که بیمه‌ عمری که مسکو به ایروان اهدا کرده ، از آنها محافظت خواهد کرد. آنهم در حالیکه جنگ دوم ۲۰۲۰ به رهبری آذربایجان و با کمک ترکیه وضعیت و توازن قوا را در قلمرو آنها کاملاً معکوس کرد.

بر اساس توافقنامه آتش بس سه جانبه با میانجیگری روسیه، ارمنی ها مجبور به واگذاری ۷۵ درصد از مناطق تحت کنترل خود شدند. همه کسانی که در مناطقی تحت کنترل آذری‌ها زندگی می‌کردند، مجبور به فرار شدند و برخی از آنها مرده‌های شان را حفاری کردند و با خود بردند تا از سرنوشت تخریب سیستماتیک کلیساها و گورستان‌هایشان، جلوگیری کنند. از آن زمان تا کنون،توافق روسی(Pax russica) با حضور یک نیروی میانجی متشکل از ۱۹۶۰ سرباز مستقر در قره باغ کوهستانی ایجاد شده است و مأموریت آنها در سال ۲۰۲۵ به پایان می رسد. پس از این تاریخ، ناشناخته ها غالب می شوند، زیرا آذربایجان حضور روسیه را ارتشی اشتغال گر می داند.

Le Haut-Karabakh en 2020

ادامه جنگ با ابزارهای دیگر

از نوامبر ۲۰۲۰، ارتش باکو بی امان به حملات خود علیه ارمنی هایی باقی مانده در ناگورنو قره باغی که تبدیل به تحت الحمایه روسیه شده، ادامه داده است. اما همچنین علیه ارمنستان. جنگ پایان نیافته است چرا که باکو تلاش می کند مزیت نظامی خود را به مزیت سیاسی تبدیل کند. باکو از ارمنستان می خواهد که اصل تمامیت ارضی خود را بدون تضمین حقوق و امنیت ارامنه قره باغ بپذیرد. آذربایجان همچنین خواستار ایجاد یک «دالان» فراسرزمینی در جنوب ارمنستان است که آذربایجان را به نخجوان متصل می کند، دالانی که خود از طریق یک نوار باریک ۱۵ کیلومتری به ترکیه متصل است.

تاکنون، ایروان با از دست دادن تمام اهرم‌های (جمعیتی ، نظامی و سرزمینی) دنبال خریدن وقت است و تلاش می‌کند با تنظیم یک «برنامه صلح»، از جمله با روند عادی‌سازی روابط با ترکیه ای که محاصره کاملی را از سال ۱۹۹۳ به ارمنستان تحمیل کرده و انعقاد توافقنامه صلح جامع با آذربایجان، سیطره آذری‌ها را سست کند. اما برای اینکه این توافق منعقد شود، ارمنستان همچنان باید تصمیم بگیرد که بین دو موضع آشتی ناپذیر انتخاب کند: از یک سو احترام به تمامیت ارضی آذربایجان، از سوی دیگر تعیین سرنوشت ارامنه ناگورنو قره باغ.

آذربایجان به نوبه خود تصریح کرده است که هیچ وضعیت ویژه یا خودمختاری ای برای جمعیت ارمنی منطقه وجود نخواهد داشت. موضع غیرقابل دفاع ارمنستان، اتحادیه اروپا را وا داشت که خواستار «پایین آوردن سطح ادعاها» در پرونده قره باغ باشد تا بتوان از کشوری که با یک تهدید وجودی مواجه است، محافظت کرد. زیرا نیروهای آذربایجان توانستند مواضع استراتژیک سودمندی را به دست آورند که امکان فتح جنوب ارمنستان را در چند ساعت و ایروان پایتخت ارمنستان را در چند روز به آنها می دهد.

تعارضاتی در چندین سطح

اگر جنگ اول قره باغ ظاهر یک درگیری سرزمینی و استعمار زدایی را داشت (قره باغ به دنبال رهایی از یوغ مضاعف آذربایجان و شوروی بود)، دلایل آن اساساً ارمنی-آذربایجانی بود و مذهب فقط در پس زمینه حضور داشت. از سال ۲۰۲۰، وضعیت پیچیده تر شده است. علاوه بر درگیری ارمنستان و آذربایجان، دو درگیری به صورت نیابتی بین روس ها و ترک ها و بین اسرائیلی ها و ایرانی ها وجود دارد.

اسرائيل و آذربايجان از اوايل دهه ۲۰۰۰ با يك شراكت راهبردي به هم مرتبط بوده اند. آذربایجان به عنوان حیاط خلوت اسرائیل در برابر ایران تبدیل شده است. تل آویو که نسل کشی ۱۹۱۵ را به رسمیت نمی شناسد، یک سوم نفت مصرفی خود را از باکو وارد می کند و به طور خاص هواپیماهای بدون سرنشین هاروپ را به آن می فروشد که در درگیری سال ۲۰۲۰ برتری نظامی باکو را سبب شد. اسرائیل در واقع بزرگترین تامین کننده تسلیحات آذربایجان است.

بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم، حدود ۶۰ درصد از واردات دفاعی آذربایجان در دوره ۲۰۱۵-۲۰۱۹ از سوی دولت یهود بوده است، در حالی که در سال ۲۰۲۰ این حجم به تقریبا ۷۰ درصد افزایش یافته است. در ماه مه ۲۰۲۲، گزارش هایی مبنی بر خرید تجهیزات دفاع موشکی گنبد آهنین توسط آذربایجان منتشر شد. در شرایط بحران انرژی و غذا، آویگدور لیبرمن، وزیر دارایی اسرائیل سپس به آذربایجان رفت تا افزایش واردات هیدروکربن‌ها را درخواست کند.

تل آویو یک طرح اضطراری را با هدف استقبال از یهودیان فراری از روسیه که از کشورهای مرزی مانند فنلاند و همچنین آذربایجان عبور می کنند، اتخاذ کرده است(۱).. این طرح شامل ایجاد مراکز اقامت انتقالی است. در ماه اکتبر، نوبت وزیر دفاع بنی گانتز بود که به باکو سفر کند و در آنجا با رهبران آذربایجان راه‌های تقویت همکاری استراتژیک را مورد بحث و بررسی قرار دهد(۲).

از منظر ایران، خطر محاصره وجود دارد

جمهوری اسلامی در جنگ اول ۱۹۹۱-۱۹۹۴ از ارمنستان حمایت سیاسی کرده ، اما در سال ۲۰۲۰ پشت استدلال های آذربایجان سنگر گرفته بود. تهران نگرانی خود را پنهان نمی کند، اما درمانده به نظر نمی رسد. وب‌سایت‌های آذربایجانی مرتباً این احتمال را مطرح می‌کنند که باکو می‌تواند حریم هوایی خود را به جت‌های اسرائیلی برای ورود به خاک ایران یا اعزام یگان‌های ویژه اسرائیل به ایران پیشنهاد دهد. جنگ گذشته موقعیت آذربایجانی را تقویت کرد که بخشی از طبقه سیاسی آن تمایلات الحاق گرائی به آذربایجان ایران را دارندکه جمعیت زیادی از قومیت آذری در آن زندگی می‌کنند.

ایران هر از گاهی به آذربایجان هشدار داده و تکرار کرده که مرزش با ارمنستان خط قرمز آن است. دغدغه های آن هم ژئوپلیتیک و هم اقتصادی است. پروژه کریدور فراسرزمینی زنگزور که باکو را به آنکارا، و آسیا را به اروپا متصل می کند، از سوی تهران یک تهدید جدی تلقی می شود. این کریدور همچنین با خطر جایگزینی خطوط لوله گاز ایران به نخجوان با خطوط لوله گازی که از آذربایجان و آسیای مرکزی می گذرد، ایران را از نقش حیاتی خود در تجارت و ترانزیت انرژی در منطقه محروم می کند.

در پی تجاوز نظامی آذربایجان به ارمنستان در ۲۲ شهریور، ایران رزمایش‌های نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در نزدیکی مرزش با دو کشور برگزار کرد تا بر مواضع خود و لزوم حفظ مرز مشترک و خطوط مواصلاتی خود با ارمنستان تاکید کند. اگر مرز ایران با ارمنستان از دست برود، تجارت این کشور با اروپا و اوراسیا در اختیار راه های تجاری ترکیه و آذربایجان قرار خواهد گرفت. این امر به نوبه خود باعث تقویت نفوذ اقتصادی و سیاسی آنکارا و باکو بر تهران و فعال شدن مجدد الحاق گرائی پان ترکیستی خواهد شد.

روسیه، متحدی با رفتار دلالانه

با وجود رضایت از داشتن حامیان دست راستی محافظه کار و طرفدار روسیه (روسوفیل) در ارمنستان، مسکو حاضر نیست به نام دفاع از مسیحیان شرق به کمک ارامنه بیاید. معاهده دوستی، همکاری و کمک متقابل به سال ۱۹۹۷ بازمی گردد. به عنوان داور مناقشه، روسیه بیشتر نقش میانجی را به جای حمایت از متحد خود، ارمنستان، بازی می کند و به درخواست مداخله ایروان از متحدانش در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) پاسخ داده است. سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) قرار است گزارش ارزیابی خود را تا پایان سال ۲۰۲۲ ارائه دهد.

روسیه نمی خواهد آذربایجان را که با آن مرز زمینی مشترک دارد و از پروژه های راه های ارتباطی جدید حمایت می کند، از خود براند. همچنین ۳۰ درصد از سهام شرکت دولتی سوکار(Socar) آذربایجان را از طریق شرکت لوک اویل(Lukoil) خود در اختیار دارد. جمهوری آذربایجان و روسیه در ۱۸ فوریه ۲۰۲۲ توافقنامه ای را با هدف دور زدن تحریم های غرب امضا کردند که بر اساس آن باکو یک مسیر جایگزین برای صادرات گاز مسکو به اروپا را پیشنهاد می کند. در همین چارچوب می توان توضیح داد که صادرات نفت آذربایجان چگونه از ژانویه تا مارس ۲۰۲۲ با ۵۰ درصد افزایش به ۶۱۰ هزار بشکه در روز رسیده است، در حالی که به طور عجیبی تولید آن ۴۵ هزار بشکه در روز کاهش یافته است ؟

در حالی که درک خط قرمز کرملین دشوار است، اما شکی وجود ندارد که روسیه با کوتاهی در اقدام به افزایش ناامنی کمک کرده است. یکی از انگیزه های او در این بخش از «دور نزدیک» خود در «طرح لاوروف ۲» است که شامل ایجاد کریدور معروف در جنوب ارمنستان است. فضایی فوق استراتژیک که مسکو آن را فراسرزمینی می داند، بنابراین در واقع خارج از حاکمیت ارمنستان است.

با توجه به اینکه روسیه در حال حاضر به دلیل تحریم های بین المللی در مرزهای غربی خود دارای مشکل است، راه اصلی خروج در اختیار آن از طریق ترکیه با گذر از آذربایجان است. در این راستا، روسیه می تواند به واسطه آذربایجان از طریق این کریدور به ترکیه و مدیترانه دسترسی داشته باشد ، کیردوری که مسکو می خواهد تحت کنترل خود داشته باشد. بنابراین باید درک کرد که بند ۹ توافق آتش بس سه جانبه ۹ نوامبر ۲۰۲۰ با در نظر گرفتن این موضوع تحمیل شده است.

درک بازی آمریکا

ارمنستان به ریاست نخست وزیری که در سال ۲۰۱۸ به واسطه یک «انقلاب مخملی» به قدرت رسید، از وخامت روابط خود با روسیه رنج می برد، زیرا در آنجا دیگر اعتماد عمیقی وجود ندارد. تلاش نیکول پاشینیان برای نزدیک شدن به اتحادیه اروپا (EU) و اجرای یک برنامه دموکراتیک با منافع ژئواستراتژیک روسیه ناسازگار است. اگرچه روسیه ضعیف شده است، اما اهرم های جدی در ارمنستان دارد که در حال حاضر هیچ جایگزینی از نظر امنیتی برای آنها وجود ندارد. در حال حاضر احساسات ضد روسی در میان جمعیتی که احساس می کنند توسط مسکو رها شده است، در حال افزایش است.

سفر تاریخی نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده به ایروان در ۱۷ سپتامبر در حالی انجام می شود که واشنگتن به دنبال سوء استفاده از موقعیت با فشار آوردن به ایروان و باکو برای دستیابی به یک توافق صلح است که به غرب امکان دسترسی از طریق ترکیه به دریای خزر را بدهد. در حالی که پلوسی از ارمنستان، بمثابه کشوری مورد حمله قرار گرفته و تنها دموکراسی در منطقه ستایش کرد، ایالات متحده جزئیاتی را ارائه نکرد که مایل است از ارمنیان حمایت کند.

در حالی که ایالات متحده به تلاش های خود برای مهار و تضعیف روسیه ادامه می دهد، دولت بایدن در تلاش است تا حضور سیاسی، اقتصادی و نظامی روسیه در قفقاز جنوبی را کاهش دهد. این بدان معناست که ایالات متحده از تجاوزات هریک از آنها استفاده خواهد کرد تا مشارکتش در روند مذاکرات ارمنستان و آذربایجان را افزایش دهد و بدین ترتیب شرایط برای خروج نیروهای حافظ صلح روسی از قره باغ کوهستانی را آماده کند. در عین حال واشنگتن می کوشد با استفاده از روند عادی سازی روابط ایروان با آذربایجان و ترکیه ، زمینه ای برای پیشبرد خروج پایگاه نظامی روسیه از ارمنستان بوجود آورد. کاهش حضور روسیه در قفقاز جنوبی خلایی ایجاد خواهد کرد که ترکیه به احتمال زیاد به عنوان یک قدرت منطقه ای و متحد استراتژیک ایالات متحده آن را پر خواهد کرد.

ارمنستان قربانی ژئوپلیتیک امپراتوری ها

ارمنستان قربانی ژئوپلیتیک امپراتوری ها، در شرایطی که روس ها و ترک ها سعی در دور نگه داشتن غربی ها دارند، چیزی بیش از یک ابزار چانه زنی نیست. رهبران ارمنستان حق این را داشته باشند که خود را با منافع غرب همسو نکنند که مصمم به ابزاری کردن این موضوع برای سوق دادن روس ها به سمت سنگرهای خودشان است.ارمنستان که توسط روسیه ای ضعیف و بدبین خفه شده نمی تواند انتظار زیادی از غرب گورکن داشته باشد، تنها راه نجات آنها در جستجوی اتحادهای جدید با کشورهایی است که منافع ژئواستراتژیک یکسانی دارند: هند، ایران، و تا حدی چین.

بدیهی است که آنچه از مسئله قره باغ ارمنستان باقی مانده است تحت تاثیر اختلال در سیستم بین المللی در سایه قرار گرفته است. ما اغلب فراموش می کنیم که این بیش از هر چیز یک مسئله ملی است، مردمی که از زمان پیوستن به کشور دیگری در سال ۱۹۲۱، همواره خواستار حق تعیین سرنوشت خود بوده اند.

۱- Zvika Klein, « Israel to open refugee camps in Finland, Azerbaijan for Russian Jews », The Jerusalem Post, 2 octobre 2022.

۲- Rina Bassist, « Israeli defense minister fosters security ties in Azerbaijan », Al-Monitor, 5 octobre 2022.