« COP28» - مدلی منسوخ

تبعیض آبی و استعمار سبز در فلسطین

خبرهای غم انگیز مربوط به جنگ غزه و برگزاری همایش «کاپ 28» (COP28) در دوبی، با هم تداخل می یابد. این خبرها بازگو کننده ساز و کارهایی است که به وسیله آنها سیاست های سوخت و نیروهایی که «سبز» خوانده می شود نیز در خدمت استعمارگری اسرائیل قرار می گیرد. به این ترتیب، مسئله آب و نیروهای تجدیدپذیر به صورت اهرمی برای عادی سازی محیط زیستی ای به کار گرفته می شود که بجا است با آن به شکلی انتقادی برخورد شود.

نفتالی بنت، نخست وزیر راست افراطی پیشین اسرائیل در پاسخ به پرسش مجری تلویزیون «اسکای نیوز» درباره سرنوشت نوزادانی که به دستگاه رشد نیاز دارند و بیمارانی که نیازمند دستگاه کمک به تنفس هستند و این که اگر اسرائیل به طور قطع برق و سوخت غزه را قطع کند چه رخ خواهد داد، پاسخ می دهد: «من به دشمنانم برق و آب نمی دهم».

پرسش از بنت، صهیونیست سرسختی که خواستار الحاق، با زیر پا نهادن حقوق بین المللی، ساحل غربی رود اردن است، زمانی در ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳ مطرح شد که مجری تلویزیون بر تلفات سنگین در جبهه فلسطینی ها تأکید کرد. در آن زمان، بنت پرسید: آیا لندن در جریان جنگ با نازی ها در جنگ جهانی دوم، هنگام بمباران شهر آلمانی درسدن، به فکر تلفات غیرنظامیان آلمانی بود ؟ با آن که مصاحبه یک بار دیگر به بنت امکان داد که نفرت درونی خود نسبت به فلسطینی ها را نشان دهد و آنها را با نازی ها مقایسه کند، ولی این را نیز نشان داد که آب و نیرو هم مانند بمب سلاحی مرگبار است. درواقع، از زمان «نکبه» در سال ۱۹۴۸ و تأسیس اسرائیل ، اینها ابزارهایی برای سرکوب و سلب مالکیت از فلسطینی ها بوده است.

سبزشویی اسرائیلی

گفتمان عمومی در اسرائیل ، عامدانه فلسطین پیش از سال ۱۹۴۸ را یک بیابان خشک و بایر توصیف می کند که پس از تشکیل دولت اسرائیل به صورت یک واحه آباد و مرفه درآمده است. با این کار، اسرائیل جنایات جنگی ارتکابی خود علیه مردم فلسطین را می پوشاند، خود را یک کشور سرسبز و پیشرفته می نمایاند که در وسط خاور نزدیک خشک و دستخوش خشونت قرار گرفته است. از تخصص آن در عرصه کشاورزی- غذایی، ایجاد جنگل، راه حل های مربوط به آب و فناوری های نیروهای تجدیدپذیر به عنوان عامل کلیدی تلاش هایش یاد می شود و مبنای گفتمان «سبزشویی» آن در سطح جهانی می شود.

از زمان امضای «توافق های ابراهیم» با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان در سال ۲۰۲۰، تأکید بر برتری فناوری اسرائیل نسبت به بقیه خاور نزدیک (و آفریقای شمالی) افزایش یافته است. این توافق های عادی سازی روابط، که با هدایت ایالات متحده انجام شده، با هدف تقویت روابط از - پیش موجود- با کشورهای دیگری است که رسما بخشی از این توافق نیستند، به ویژه آنهایی که هنوز روابط رسمی دراز مدت با اسرائیل ندارند، مانند عربستان سعودی و عمان، و آنهایی که از پیش با اسرائیل رابطه طولانی داشته اند مانند مصر و اردن. این ائتلاف کشورهای عرب که گرد محور توافق های ابراهیم شکل گرفته، این تعهد را دارد که در مورد برخی از مسائل، از جمله مربوط به امنیت و محیط زیست با اسرائیل همکاری کند. در طول ۲ سال گذشته، در چهارچوب این توافق ها، اسرائیل و حکومت های عرب مربوطه تعدادی تفاهم نامه برای اجرای برنامه های محیط زیستی مشترک در عرصه هایی مانند نیروهای تجدید پذیر، کشاورزی- صنعتی و آب امضاء کرده اند.

این تفاهم نامه های موسوم به برنامه های همکاری احترام آمیز محیط زیستی بین اسرائیل و حکومت های عرب به نوعی عادی سازی محیط زیستی شکل داده است. این امر در صحنه خاور نزدیک می تواند به عنوان پرداختن به «محیط زیست گرایی» برای عادی جلوه دادن ستمگری های اسرائیل و بی عدالتی های محیط زیستی ناشی از آن در دنیای عرب و جاهای دیگر محسوب شود. درواقع، عادی سازی رابط بین مراکش و اسرائیل در دسامبر ۲۰۲۰، حاصل یک توافق بین دو قدرت اشغالگر بود که تحت هدایت اربابی سلطه جو (ایالات متحده دوران ترامپ) صورت گرفت و طی آن اسرائیل و ایالات متحده نیز حاکمیت مراکش بر سرزمین مورد منازعه صحرای غربی را به رسمیت شناختند. از آن زمان، سرمایه گذاری های اسرائیلی و توافق های اعلام شده در مراکش در عرصه های گوناگون ، به ویژه کشاورزی- غذایی و نیروهای تجدید پذیر گسترش یافته است.

تخریب بخش کشاورزی در غزه

۸ نوامبر ۲۰۲۲، هنگام برگزاری «کنفرانس سازمان ملل متحد درباره وضعیت اقلیمی» (COP28) در شرم الشیخ مصر، اردن و اسرائیل تفاهم نامه ای را با حمایت امارات متحده عربی برای انجام یک مطالعه عملی بودن ۲ برنامه متصل بهم به نام های «رفاه آبی» و «رفاه سبز» امضاء کردند. بنابر مفاد این توافق، اردن می باید در سال ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از یک مرکز شیرین کردن آب دریا از اسرائیل بخرد. این مرکز در ساحل مدیترانه ساخته می شود (رفاه آبی) و نیروی مورد نیاز خود را نیز از یک نیروگاه تولید برق خورشیدی فتوولتاتیک ۶۰۰ مگاواتی تأمین می کند که در خاک اردن (رفاه سبز) توسط «ماسدر»، یک موسسه دولتی اماراتی متخصص نیروهای تجدید پذیر ساخته خواهد شد. طرفین توافق قصد دارند در هنگام برگزاری همایش (COP28) که در امارات متحده عربی برگزار می شود، اقدامات مشخص تری در زمینه اجرای این دو برنامه انجام دهند.

در پس حرف های خیرخواهانه درباره «رفاه آبی»، اسرائیل نقش فعال خود در غارت آب های فلسطینی ها و عرب ها را پنهان می کند. اسرائیل به جای تصاحب و کالاسازی آب با فروش آن به اردن، می باید دست از به انحصار خود درآوردن منابع موجود آب بردارد و آنچه که سهم اردن است را به آن بدهد. این درحالی است که از طریق «رفاه آبی»، اسرائیل در کمبود آبی که اردن دچار آن است مسئولیت خود را انکار می کند و با نمایاندن خود به عنوان قدرت منطقه ای در عرصه مدیریت آب و حفاظت از محیط زیست، مدعی ارائه راه حل هایی است.

«مکوروت»، موسسه ای که بازیگری بزرگ در عرصه شیرین کردن آب دریا در اسرائیل است، خود را به عنوان پیشرو جهانی در زمینه راه حل های محیط زیستی معرفی می کند و این امر تا حدی بخاطر گفتمان «سبزشویی» اسرائیل صورت می گیرد. پولی که «مکوروت» و نیز دولت اسرائیل از این کار به دست می آورند، صرف اِعمال تبعیض آبی علیه مردم فلسطین می شود. «مکوروت» علاوه بر تصاحب سهم آب اردن، نقش مهمی هم در ایجاد زیرساخت های آبی اِعمال تبعیض اسرائیل بازی می کند چون کنترل بیشتر منابع آب فلسطین در کرانه باختری رود اردن را در دست دارد و آنها را به سوی شهرک های غیر قانونی اسرائیل هدایت می کند.

همین داستان در نوار غزه هم برقرار و چندین دهه است که اسرائیل بخش کشاورزی آن را تخریب می کند. از سال ۲۰۰۷، تحریم غزه باعث ایجاد محدودیت در دسترسی کشاورزان فلسطینی به زمین های کشاورزی شان شده و بحران وخیم آب در این منطقه را تشدید کرده است.

ابزاری برای سلب مالکیت

چند ماه پیش از برگزاری همایش COP27 در اوت ۲۰۲۲، اردن به مراکش، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، مصر، بحرین و عمان پیوست و تفاهم نامه ای با ۲ موسسه اسرائیلی در بخش نیرو امضاء کرد تا برنامه های نیروهای تجدید پذیر در این کشور ها اجرا شود. «آنلایت گرین انرژِی» (ENLT) و «نیو مد انرژی» ۲ موسسه اسرائیلی دست اندرکار در اجرای این برنامه عظیم هستند که کار به پیش بردن برنامه، تأمین مالی، ساخت، توسعه و بهره برداری از مراکز تولید نیروی تجدید پذیر در کشورهای عرب مربوطه را به عهده خواهند داشت.

این برنامه های سبز قرار بود نیروی ناشی از باد و خورشید و ذخیره سازی برق را عملی کنند. آنها مستقیما برای اسرائیل گفتمان های تبلیغاتی به عنوان یک کشور برتر در زمینه فناوری و نیروی تجدید پذیر را تدارک می بینند، اما این را از نظر دور می دارند که مبنای این نوآوری ها استعمارگری درمورد نیروی سبز در فلسطین و منطقه جولان است. آنها این را درنظر نمی گیرند که در نوار غزه، که در فاصله کمی از حوزه های گازی لِویاتان و تامار قرار دارد، سال ها است که به دلیل ممنوعیت ساکنان آن در دسترسی به برق در خاموشی به سر می برد.

از دید کلی تر، اسرائیل تجسم استعمارگری سبز، یعنی گسترش روابط استعماری و غارتگرانه و سلب مالکیت (و نیز تضعیف انسانی طرف دیگر) در عصر نیروهای تجدید پذیر است. این روند همراه با تحمیل هزینه های اجتماعی و محیط زیستی به کشورها و جوامع حاشیه ای است که اولویت را به تأمین نیازهای سوختی یک منطقه به جای منطقه ای دیگر می دهد. حفظ وضعیت موجود با منابع نیروی مختلف، از سوخت های فسیلی گرفته تا نیروی سبز تداوم می یابد. شیوه های جهانی تولید و مصرف بسیار زیاد نیرو، اکنون مبنای ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ای است که نابرابری، فقر و سلب مالکیت را مستمر می کند.

این ساز و کار در برنامه هایی مانند «دزرتک»( Desertec)، «ایکس لینکز»( Xlinks)، «تونور»( TuNur) و هیدروژن سبز پیش بینی شده در آفریقای شمالی، که رو به سوی صادرات دارد، آشکارا به چشم می خورد. اینها چهره ای از استعمارگری اسرائیل که ابزاری برای سلب مالکیت شده را نشان می دهد. با تشدید بحران های اقلیمی و سوختی، این روند بی طرف نیست و منجر به نوعی وابستگی نیرو، فناوری و آبی کشورهای عرب می شود که مسئله فلسطینی ها از عوارض آن است و در راه انتقال درست کشاورزی و سوخت به فلسطین مانع ایجاد می کند و به طور اجتناب ناپذیر مرتبط با مبارزه فلسطین برای خودگردانی است.