
ژنرال یهودا واچ، فرماندهی لشگر ۲۵۲ ارتش اسرائیل را به عهده دارد. بین ماه دسامبر ۲۰۲۴ تا ماه ژانویه ۲۰۲۵ ، روزنامه اسرائیلی هاآرتس دو مقاله تحقیقی و یک سرمقاله خود را به وی اختصاص داده است، (۱) و طی آن اقداماتی که توسط سربازان تحت فرمان وی در غزه، از جمله شهرهای بیت حانون و جبالیه، و همچنین اردوگاه های پناهندگان مجاور این شهر ها صورت گرفته است، را برملا می کند. در مجموع این اقدامات چیزی چون رفتار بر مبنای دستور العمل های آموزشی نسبت به « حیوانات آدم نمایی» که فلسطینی ها باشند، را تدائی می کند . بخش اصلی آن « خط خیالی» است که توسط ارتش اسرائیل جاده منتهی به نتزاریم ( شهرک اسرائیلی که درابتدا یک کیبوتس بود، در سال ۱۹۸۴در نوار غزه تآسیس شد، و در سال ۲۰۰۵ به دنبال عقب نشینی اسرآئیل تخلیه شد م) را به دو بخش تقسیم می کند. حدود و سیر این خط فرضی مشخص نیست. هیچ یک از فلسطینی ها از وجود این خط خیالی مطلع نشده است. با وجود این هر مرد، زن یا کودک فلسطینی که از این خط بگذرد بدون هیچ اخطاری کشته می شود. فرمان ژنرال واچ به سربازان تحت فرمانش این است : « اینجا فرد غیر نظامی وجود ندارد. هر کدام از آنها یک تروریست است». تقریبآ همه افسران و سربازان از فرمان وی اطاعت می کنند، جز چند نفر که با بیزاری و احساس نفرت از این رفتار، مدتها بعد، ۵ ماه پس از وقوع این فاجعه تصمیم گرفتند آن را افشا کنند.
« ناپلئون کوچک »
اولین مقاله به اجساد قربانیانی که در مسیر این خط فاصل فرضی روی زمین رها شده اند، اشاره می کند. سگهای ولگرد گرسنه گروه گروه برای بلعیدن آنها هجوم می آورند. سربازان این فاصله گذاری را « خط جنازه ها » نامیده اند. پس از آین که سخنگوی ارتش اعلام کرد که در این منطقه « بیش از ۲۰۰ تروریست کشته شده اند» فرمانده یکی از گردان ها به خبرنگار هاآرتس می گوید « در میان قربانیان تنها ده نفر وابسته به حماس شناسایی شدند». یانیف کوبوویچ روزنامه نگار، اشاره می کند که این برآورد « به تیپ ۲۵۲ محدود نمی شود». وی ازیک سرباز وظیفه ذخیره تیپ ۹۰ نقل قول می کند، که گفته است شاهد اقداماتی بوده که او را منقلب کرده است : در حالی که پدری همراه با ۲ فرزندش از « خط ممنوعه» نا مشخص عبور می کردند ، هدف موشک هلیکوپتر نظامی قرار گرفتند. او با عصبانیت می گوید « آنها هیچ خطری برای ما نداشتند. ما ملاک شر مطلق هستیم ». گزارش ها و توصیفات مشابه فراوان است. هنگامی که معاون فرمانده یکی از گردان ها به شلیک کردن به سوی فلسطینی هایی که پرچم سفیدی را ( به نشانه تسلیم شدن) بلند کرده اند، اعتراض می کند، فرمانده گردان پاسخ می دهد « من نمی دانم پرچم سفید چه مفهومی دارد، ما برای کشتن شلیک می کنیم.»
یهودا واچ کسی است که در حوزه مآموریت خود در ارتشی فوق العاده مجهز، هزاران غیر نظامی را بدون رعایت هیچ تمایزی به قتل رساند. برخی از سربازان تحت فرمان وی او را « ناپلئون کوچک» می نامیدند، او پس از کشته شدن یحیی سٍنوار رهبر حماس در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴، در مقابل دستیاران خود از این که جسد وی را متلاشی شده ندیده بود، تا در برابر دیدگان هوادارانش «بی حرمت » شده باشد، ابراز تآسف کرده بود. یکی از افسران به یاد می آورد « این یک شوخی نبود، در یک جلسه رسمی که به منظور ارزیابی عملی اقدامات برگزار شده بود، عنوان کرده بود». واچ در اواخر ماه دسامبر ۲۰۲۴، وقتی که مآموریت دیگری به وی محول شد، اعلام کرد: « ما به اهداف خود دست نیافتیم» او به نزدیکان خود گفته بود، هدف ما اخراج ۲۵۰ هزار غزه ای دیگری بود که در حوزه مآموریت من هنوز زنده بودند.
بنا بر دومین گزارش روزنامه هاآرتس ، واچ تردیدی به خود راه نمی دهد تا برای نیل به اهداف خود، ابتکار عمل شخصی، بدون هیچ بحث و تبادل نظری با مقام های ما فوق خود را به کار گیرد. به این منظور « ارتش خصوصی» کوچکی متشکل از سربازان تحت فرمان خود، به خصوص مذهبی های افراطی موعودگرا و غیر نظامی هایی که برادرش گولان واچ به غزه آورده است، را سازمان دهی می کند. هدف این شبه نظامیان نابود کردن و تخریب هر چیزی بود که هنوز سالم مانده است، بی آن که الزامی برای مطلع کردن و کسب اجازه از هیچ مقامی وجود داشته باشد. وقتی این حقایق توسط روزنامه هآرٍتس فاش شد، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که این عملیات « در همه سطوح مورد تایید قرار گرفته بود. .... تصمیمات فرمانده این گردان حرفه ای و منطقی بوده است». تیم مهندسی گرد آوری شده توسط برادران واچ « یک نیروی نظامی مجاز متشکل از نیروهای ذخیره ارتش بود» و « ادعاهای مبنی بر ورود غیر نظامیان و وسایل نقلیه غیر نظامی به نوار غزه توسط فرمانده لشکر ۲۵۲فاقد اعتبار است». خلاصه این که ارتش دروغ می گوید. این اطلاعات و داده ها می بایست به طور دقیق مورد تحقیق قرار گرفته و در نهایت تآیید می شد. تا به امروز هیچ مجازاتی بر علیه ژنرال موعودگرا اعلام و ابلاغ نشده است.
گرایشی بیش از پیش قدرتمند
چه توجیهی برای عقب نشینی های ستاد فرماندهی (ارتش اسرائیل) در برابر رفتار غیر قابل دفاع و بر خلاف استانداردهای رسمی، از سوی چنین فرمانده هایی می توان یافت ؟ پاسخ این سؤال دقیقآ در هویت سیاسی کسانی چون ژنرال واچ نهفته است. او در پیوند و همدلی با عقاید و اعتقادات بخش های استعماری و موعودگرای فاشیست است که از سه دهه پیش تا به حال نقش بیش از پیش مؤثری در ارتش اسرائیل ایفا می کنند. هنگامی که در ماه ژوئیه ۲۰۲۴ واحد پلیس نظامی برای بازداشت ۹ نظامی محافظ زندان که به اعمال شکنجه های مهلک نسبت به اسرای فلسطینی بازداشتگاه Sde Teiman۰( واقع در نزدیکی شهر بٍرشٍبا در نوار غزه م) مظنون بودند، قصد ورود به این بازداشتگاه را داشتند، با ممانعت همراه با خشونت اعضای جنبش استعماری آخرالزمانی که با اعمال زور به آنجا وارد شده بودند، مواجه شدند. هیچ کدام از آنها تحت تعقیب قرار نگرفتند. بنابر این ژنرال واچ با اعتماد به نفس کامل، احساس می کند که در پیشبرد مقاصد سیاسی شخصی خویش، به قدر کافی از حمایت ستاد فرماندهی برخوردار خواهد بود.
در تاریخ اسرائیل، فرقه گرایی هرگز در ارتش وجود نداشته است. اما یک گرایش فرقه ای استعماری و موعودگرا (مٍسیانیک) امروزه اراده خود را بر ارتش تحمیل می کند. این روند را چگونه می توان توضیح داد ؟ بررسی های یانیف کوبوویچ نشان می دهد که مقام ما فوق واچ با اقدامات وی مخالف بود، اما برا ی ممانعت وی از آنجام آنها هیچ اقدامی نکرد، یا نتوانست بکند. دقیقآ مثل در مورد زندان Sde Teiman . در هر دو مورد نماینده های موعودگرای فرقه ای، خود را قوی تر از عدالت نشان دادند. آیا این امرغیر طبیعی به نظر می رسد ؟ از مدت ها پیش مستعمره نشینان موعود گرای کرانه باختری با تحمیل اراده خود به مآموران، آنها را به خدمتکاران خویش برای به اجرا در آوردن اهداف شنیع خود نسبت به فلسطینی ها تبدیل کرده اند.
از سی سال پیش، زمانی که در ۲۵ فوریه ۱۹۹۴ باروخ گلُدشتن یکی از مستعمره نشینان کاهانیست ( یکی از نژاد پرست ترین گروهها در اسرائیل) ۲۹ نفر را در مقبره پدر سالاران ( مکان مقدس برای ادیان ابراهیمی یهودی، مسیحی و اسلام م» واقع در شهر قدیمی هبرون (الخلیل ) در کرانه باختری، به قتل رساند و ۲۵۰ نفر را مجروح کرد، و یک سال پس از آن ایگال امیر که او نیز تحت تآثیر خاخام های موعود گرا قرار داشت، اسحاق رابین نخست وزیر و رهبر حزب کارگر اسرائیل را ترور کرد، دامنه فعالیت ها و اقدامات اردوگاه موعودگراها در صهیونیسم همچنان در حال تقویت شدن است، در حالی که مدتها نقش ثانویه ای در صهیونیسم داشتند.
«خرعیسی»
اولین کسی که بین صهیونیسم و موعود گرائي بر آمده از کتاب مقدس ارتباط برقرار کرد، خاخام بزرگ فلسطین ابراهیم اسحاق کؤک ( ۱۸۶۵-۱۹۳۵) بود، که ایده مشهوری را مطرح کرد. بر اساس آن، صهیونیسم که در اصل یک ایدئولوژی ملی گرا و سکولار بود، به «حمار عیسی» تغییر هویت داده است. چیزی که امروزه مصداق « احمق مفید» تلقی می شود. در کتاب مقدس آمده است که مسیح سوار بر پشت یک الاغ خواهد آمد. به نظر کوک صهیونیسم با ساختن یک دولت یهودی در سرزمین مقدس، بی آن که بداند بردوش خود زمینه را برای آمدن مسیح نجات بخش فراهم می کند. کوک مدرسه تَلمودیک (تورات پژوهی ) Merkaz HaRav (مرکز هاراو) را در سال ۱۹۲۴ به منظور ترویج ایده های خود تآسیس کرد.
جنبش وی تا مدتها در حاشیه ایدئولوژی صهیونیسم قرار داشت، حتی در میان مذهبی ها، گرایش سیاسی مشهور به Mizrahi، نسبت به حزب کارگر یا جریان موسوم به « رویزیونیست ها» که با گرایش های راست و راست افراطی ائتلاف کرده بودند، بسیار کمتر ملی گرا و ستیزه جو بودند. اما پیروزی معجزه آسا در جنگ ۱۹۶۷، روند تحول را رقم زد. این امر باعث پدید آمدن دیدگاه خود محور مذهبی شد که ایده اسرائیل بزرگ ( فلسطین تاریخی) به آن دامن می زد. تسی یهودا ها کوهٍن کوک ( فرزند ابراهیم اسحاق کوک) بینش برتری طلبانه یهودی به ارث رسیده از پدرش را به شدت تقویت می کند، و موعود گرایی ریشه می گیرد. مکتب خاخامی وی به Goush Emounim « ستون ایمان»، و موتور سیاسی موعود گرایی یهودی تبدیل می شود. این جنبش بنیاد گرای سیاسی از آن زمان ناپدید شده است، اما وارثان زیادی را که در گروه های گوناگونی پراکنده اند، باقی گذاشته است : در حزب فاشیستی ایتمار بن گویر و بٍزالٍل اسموتریچ، و همین طور (حزب) لیکود و احزاب مذهبی ارتدوکس. آنها در مجموع تجسم ظهور ملی گرایی افراطی موعود گرا یی هستند که بسیار فراتر از هویت صهیونیسم مذهبی شناخته شده، و به عنوان بازیگر عمده ای در حوزه سیاست و به ویژه امور اجتماعی ارتقا یافته اند.
این روند چگونه رخ داد ؟ قبل از هر چیز، این اردوگاه بیش از بقیه بر منطق استعماری استوار بوده است. بنیاد گرایان یهودی وابسته به گرایش مذهبی افراطی، مانند همه بنیاد گرایان، تنها بخش هایی از متون مقدس را مورد توجه و خوانش قرار می دهند که به هویت آنها ارتباط دارد. همه چیز از قبل نوشته شده است، و اگر بتوانیم درست بخوانیم، خدا در کنار ما خواهد بود. در سفر تازه ای که به اسرائیل داشتم، یک خاخام به من گفت حمله حماس در هفتم اکتبر (۲۰۲۳) « یک معجزه الهی » بود. خدا راه را به ما نشان داد. زمان آن فرا رسیده است که به خواسته های او احترام بگذاریم : تمام « سرزمین اسرائیل» را به تصرف خود در آوریم، چون این سرزمین « به ما تعلق دارد» و فلسطینی ها همگی باز تولید عمالیق، دشمنان ابدی یهودیان محسوب می شوند، چرا دچار شک و تردید شویم ؟ چنین گفتمانی ساده به نظر می رسد، اما از آنجایی که این درگیری و بحران به علت ماهیت عینی خود، رام نشدنی و غیر قابل حل به نظر می رسد، بهتر است به سرعت و به طور اساسی به آن پایان دهیم.
از سوی دیگر، هیچ یک از دولت های اسرائیل چه راست و چه چپ، نتوانست و یا نخواست آتش افروزی مذهبی های افراطی را مهار کند. زمانی که در سال ۱۹۹۴ قتل عام در هبرون (الخلیل) رخ داد، مشاوران اسحاق رابین، نخست وزیر آن زمان اسرائيل، به وی پیشنهاد دادند که از فرصت استفاده کند و ۸۰ شهرکی که مذهبی های افراطی موعود گرا در مرکز شهر، به تسلط خود در آورده بودند، را تخلیه کند. در آن شرایط چه کسی می توانست با این کار مخالفت کند؟ رابین دچار تردید شد و در نهایت از انجام آن منصرف شد. از آن زمان شهرک سازی ها در الخلیل و مناطق دیگر سه برابر شده است. و همزمان با آن نفوذ و قدرت مذهبی های افراطی موعود گرا افزایش یافته است.
در نهایت ، و مهم تر از همه مذهبی های موعود گرا توانسته اند شیوه لجستیکی را برنامه ریزی کنند، که تآثیر گذاری آن در طی زمان افزایش یافته است. شارل اندٍرلَن ( روزنامه نگار فرانسوی-اسرائیلی، خبرنگار ویژه اسبق کانال تلویزیونی ۲ فرانسه م) در کتاب خود Au nom du Temple« به نام معابد» (۲)، نشان می دهد که چگونه جریان راست افراطی استعمارگر موعودگرا، با استفاده از استراتژی بسیار دقیقی که مبارزه فرهنگی و کسب مواضع کاربردی را در بر می گرفت، موفق به کسب موقعیت های کلیدی سیاسی و تآثیر گذاری اجتماعی به ویژه در میان جوانان شد، چیزی که ۵۰ سال پیش از این تصور آن دشوار به نظر می رسید. هنگامی که در شب اشغال میدان مساجد ( در بیت المقدس) در ماه ژوئن۱۹۶۷، خاخام ارشد ارتش اسرائیل خواستار تخریب مسجد الاقصی برای باز سازی معابد ( اشاره به بناهای قدیمی مقدس یهودیان در بیت المقدس که درطول قرون ویران شده اند م) بر خاکستر به جای مانده از آن شد، ۹۹ در صد اسرائیلی ها او را یک دیوانه خطرناک می پنداشتند. امروز اما، بسیاری از سازمان ها ایده « باز سازی معابد » را ترویج و تبلیغ می کنند. مدافعین آنها در حکومت مستقر شده اند.
هیتلر در انتخاب هدف اشتباه کرده بود
اردوگاه آخرالزمانی ها تنها در حوزه های آموزشی و مذهبی گسترش نیافته است، بلکه اکنون به طور گسترده ای در بخش های عمومی نیز تآثیر می گذارد. آنها رسانه های متعدد نوشتاری، تلویزیون و رادیو را در اختیار دارند، و به طور فزاینده ای از حمایت مالی و پارلمانی برخوردارند. و در نهایت موقعیت های بسیار مهمی را در ارتش به دست آورده اند. این روند در سال ۱۹۵۳، زمانی که اولین Yechivat Hesder ( آکادمی نظامی مذهبی ) تاسیس گردید، آغاز شد،. هدف از آن این بود که جوانانی که کیپا بر سر دارند ( کلاه مخصوصی که بخشی از سر را می پوشاند و نماد یهودیان مؤمن محسوب می شود م) در حین گذراندن خدمت نظامی خود، ضمن فرا گیری کاربرد تسلیحات، با آموزه های کلیمی آشنا شوند. در سال ۱۹۶۷ تعداد این آکادمی ها سه عدد بود. در سال ۱۹۹۰ این تعداد به ۱۳ افزایش یافت، و امروزه به ۹۰ رسیده است. MerKaz Ha Rav « مٍرقاز حاراف » و پیروان آن، بر این مدارس که اکثرآ در کرانه باختری تآسیس شده اند، مسلط شده است.
آموزشی که در این آکادمی ها ارائه می شود، بر برتری یهودیان به ویژه نسبت به عرب ها و مسلمانان تآکید می کند. در سال ۲۰۰۰اسحاق گنزبورگ خاخام معروف این گروه، آنچنان که در صفحه اول ضمیمه هفتگی روزنامه Maariv« معاریف» آمده است، می گوید « عرب از یک خوی حیوانی برخوردار است» (۳). ۲۰ سال پس از آن خاخام گیورا رٍدٍل یکی از مدیران Yechivat Hesder Bnei David به کار آموزان خود توضیح می دهد : « ایدئولوژی هیتلر صد در صد درست بود، اما هدف را اشتباه تشخیص داده بود» (۴). الیزٍر کاشتی یٍل، همتای وی در همان آکادمی، در کانال تلویزیونی ۱۳ اعلام می کند : « من به نژاد پرستی معتقدم »، و می افزاید، « عرب ها یک مشکل ژنتیکی دارند» (۵). این خاخام ها هرگز با هیچ توبیخ و محکومیتی روبرو نشدند.
در« مشکل ساز ترین » واحد های نظامی ارتش اسرائیل، بسیاری از آنهایی که بدون هیچگونه ابراز ندامت، غیر نظامیان، کودکان، زنان و مردان را قتل عام می کنند، و بعد از آن با شادمانی و آواز خوانی آن را در فضای عمومی اسرائیل بازتاب می دهند، آموزش دیده های این گونه آکادمی های نظامی موعودگرا هستند. امروزه ۴۰ در صد افسران پیاده نظام، که از آکادمی های آموزش نظامی افسران فاغ التحصیل می شوند، عضو جمعیت ملی مذهبی هستند (۶). در حالی که فقط ۱۳ نماینده از میان ۱۲۰ نماینده پارلمان، در این جمعیت عضویت دارند. پیش از هر درگیری مسلحانه، بسیاری از این افسران سخنرانی هایی را ترتیب می دهند و طی آن از سربازان می خواهند با خداوند نیایش کنند و از او بخواهند آنها را قادر سازد تا دشمنان خود را نابود کنند.
یک نمونه از میان بسیاری دیگر : ۶۰ در صد نیروهای لشکر نتزه یهودا َ (ابدیت یهودا) را دانش آموختگان قدیمی آکادمی های نظامی آخرالزمانی تشکیل می دهند. سربازان این واحد نظامی بارها به جنایت بر علیه فلسطینی ها متهم شده اند. یکی از آنها به دلیل به کار گیری شوک الکتریکی بر علیه آنها زندانی شده است، و چهار سرباز دیگر به اتهام اٍعمال آزار جنسی نسبت به یک مظنون و برخی دیگر به خاطر ضرب و شتم یک فلسطینی ۷۸ ساله. آنها تحت تعقیب قرار نگرفتند. حدس بزنید به چه دلیل ؟ یهودا واچ هنگامی که هنوز جوان بود آموزش نظامی خود را در همان آکادمی Beni David گذرانده بود، جایی که تعلیم می دهند هیتلر در انتخاب هدف اشتباه کرده بود. چند سال پس از آن، وقتی فرماندهی آکادمی نظامی ارتش آسرائیل را به عهده گرفت، توانست دیگران را از آموزش های فرا گرفته خود بهره مند کند.
پی نوشت ها :
۱ – Yanik Kubovich, « No civilans. Everyone’s a terroriste ». : IDF soldersexpose arbitrary killings and rampant lawlessness in Gaza’s Netzarimcoridor “, 18 déczmbre 2024. “Flatten “ Gaza. Halt aid : the Israeli division commander overseeing Gaza’s brutal Netzarim corridor “, 1er janvier 2025; “ Editprial : Vach’s private army : the growing gap between the IDF and rogue commander “, 2 janvier 2025. نقل قول های این پاراگراف ، و چهار نقل قول دیگر از این سه مقاله استخراج شده است.
۲ - @Charles Enderlin. Au nom du Temple. Israël et l’arrivée au pouvoir des juifs messianiques. Le Seuil. 2013. Édition augmentée en 2023
۳ – Maariv. Supplement du vendredi, 20 octobre 2000.
۴ – Amir Tibon : « Trump envoy Greenblatt condemns Israeli rabbis’remarks that endorsed racism,Hitler “. Haaretz, 1er mai 2019.
۵ – همان
۶ – Peter Beaumont et Quique Kierszenbaum, « Nationalreligious recruit challenge values of IDF once dominated by secular elite “. The Guardian. 18 juillet 2024.