آيا اسرائيل با کشور هاي خليج فارس بر ضد ايران هم پيمان ميشود؟

برغم محکوميت تصميم دنالد ترامپ در به رسميت شناختن اورشليم (بيت المقدس) به عنوان پايتخت اسرائيل از جانب کشور هاي خليج فارس، بسياري از کشور ها به خصوص عربستان سعودي و بحرين در هاي گفتگو با اسرائيل را باز کرده اند. ادعا ميشود اين موضوع به منظور مقابله با تهديد هاي ايران ميباشد وليکن آيا مردم آنها آماده پذيرش گذشتن از موضوع فلسطين ميباشند؟

اظهارات اخير وزير انرژي اسرائيل در مورد روابط پنهاني کشورش و عربستان سعودي و نگراني مشترکشان در مورد ايران، واکنشي را از سوي مقامات کشورهاي عربي خليج فارس در پي نداشت. او در مصاحبه با راديو ارتش اسرائيل اعلام کرد:« ما داراي روابط در حال پيشرفت و نسبتا پنهاني با کشورهاي عربي و اسلامي ميباشيم. بطور کلي اين موضوع باعث شرمساري ما نيست بلکه اين طرف مقابل است که تمايل به مخفي نگهداشتن آن دارد. در حاليکه ما معمولا مشکلي با رابطه با عربستان سعودي و يا کشورهاي عربي اسلامي نداريم، زماني که آنها واقعا به اين مساله اهميت ميدهند، نظرات طرف مقابل براي ما قابل احترام ميباشد. بسياري از اين توافقات کاملا پيشرفت کرده اند وليکن ما آنها را محرمانه تلقي ميکنيم.»

براي اولين بار مقامات اسرائيلي به اين تماسها اشاره کرده اند. روزنامه نگار تبعيدي عربستان سعودي جمال خساکجي در يک مصاحبه در واشينگتن در راديو Monte-Carlo Doualiya (١) ضمن صحبت از اشتباه استراتژيک رياض از تعجيل پادشاهي عربستان در موضوعي که هيچ سودي برايش ندارد انتقاد کرد.

اعتراض در شبکه هاي اجتماعي

از طرف ديگر، شبکه اجتماعي نگراني خود را در مورد سفر وبلاگ نويس اسرائيلي بن تيزون به عربستان و ارسال يک ويدئو از مسجد پيامبر محمد در مدينه با اين مضمون « نماز صلح در کنار برادران عرب. صلح براي همه هر جا در خاورميانه، صلح ميان يهوديان، مسلمانان، مسيحيان، قبطيان، دروزيان و بوداييان و همه فرستادگان ابراهيم-آبراهام. سلام، شالوم.» ابراز کردند.

ويديو بطور گسترده اي دست به دست شد و واکنش هاي عمدتا خشمگينانه اي را بر انگيخت. بسياري از کاربران، رياض را متهم به عادي سازي روابط به اسرائيل کرده و از اينکه اين وبلاگ نوس به عربستان رفته و اجازه ورود به مسجد پيامبر را پيدا کرده ابراز تعجب کردند.

در ماه نوامبر، يک راننده اسرائيلي که در يک مسابقه اتومبيل راني بين المللي در منامه بحرين شرکت کرد- اگرچه به دليل درخواست برگزار کننده براي جلو گيري از برانگيخته شدن افکار عمومي، پرچم اسرائيل روي اتومبيل وي به نمايش در نيامد- همزمان قطر ميزبان يک هيئت اسرائيلي در کنفرانس چشم انداز اقتصادي خاورميانه بود. در هر دو نمونه مذکور، قطر و بحرين در موجي از اعتراضات در شبکه هاي اجتماعي، متهم به عادي سازي روابط شدند.

از طرف ديگر، اين حوادث هيچ واکنشي رسمي را در کشورهاي خليج فارس جايي که مسئولين متهم به ارتباط دوستانه با دشمن بودند در پي نداشت. در خصوص رسانه ها - رسمي يا غير رسمي- آنها مشغول اظهار نظر در مورد خطر توسعه طلبي و برنامه اتمي ايران بوده اند.

دکتر ظفر علاجمي مدير گروه Gulf Monitoring در برنامه راديويي Saa Khalijia اعلام کرد:« صهيونيسم در حال روي خلق فضاي مصالحه و عادي سازي روابط با کشورهاي عرب خليج فارس ميباشد، اما ما آماده تشخيص حقيقت از دزدي که در حال دزدين خانه برادرانمان است نيستيم] کنايه به فلسطين[».جمال خساکجي اضافه مينماي:« کشور هاي خليج فارس به خصوص عربستان سعودي در حال آماده کردن افکار عمومي براي عادي سازي روابط با اسرائيل ميباشد و بدين منظور در حال متقاعد کردن تعدادي نويسنده و تحليلگر براي کمک ميباشد.»

بنيامين ناتانياهو نخست وزير اسرائيل در حساب توييتر عربي خود در تاريخ ٢١ نوامبر نوشت « مشکل اصلي در راه صلح رهبران کشور هاي اطراف ما نيستند بلکه افکار عمومي جهان عرب است که سالها تحت تاثير تبليغات جهت داراي که چهره غلط از اسرائيل نشان ميدهد بوده.»

روزنامه نگار عبدالله الحدق در شبکه کويتي Al-Rai که نشانه اي از حمايت جمال خشاکجي است مدعي شد:« زماني که دولت اسرائيل در سال ١٩٤٧ به وجود آمد دولتي به نام فلسطين وجود نداشت. آن ملت هرگز وجود نداشتند آنها فقط جوامعي پراکنده بودند (...) کنعانيان، عماليق يا جبارين.»

در اقدامي مشابه روزنامه نگار بحريني عبدالله الجونيد در کانال ١٠ اسرائيل ظاهر شد و مدعي شد «ايران به همان اندازه اي که براي اسرائيل تهديد ميباشد براي کشور هاي خليج فارس تبديل به تهديد شده». وي اضافه کرد« سفر رئيس جمهور ترامپ از رياض به تلاويو از اهميت تاريخي برخوردار بود».

برسميت شناختن دولت اسرائيل در منطقه اي که معروف به داشتن خصومت عليه صهيونيسم ميباشد و جايي که ايده تاييد موجوديت اسرائيل و همکاري با آن کاملا غير قابل تصور است، پيشرفت جديدي ميباشد. پس از کنفرانس صلح مادريد در ١٩٩٦، قطر و عمان به اسرائيل اجازه دادند که در سرزمينشان دفاتر تجاري باز کنند، اما آنها پس از شکست انتفاضه دوم در سال ٢٠٠٠ بسته شدند. اما اينکار مانع حضور کالاهاي ساخت اسرائيل در کشور هاي حوزه خليج فارس نشد. زماني که مردم شکايت ميکردند مقامات به سادگي دستور حذف اين محصولات از قفسه فروشگاه ها را ميدادند. در غير اين صورت آنها به سادگي از شکايات صرفنظر ميکردند.

اين مراودات حسنه رسمي براي طرفداران عادي سازي روابط روزنه هايي را گشود و اين ايده که اسرائيل ميتواند تبديل به يک شريک يا متحد شود جايگاهي در اذهان برخي بدست آورد. و بقيه در کشور هاي حوزه خليج فارس اقدام به کاهش خصومت عليه اسرائيل و تمرکز روي خطر ايران (که گاهي پارس يا صفويه توصيف ميشود) کرده اند.

عادي سازي بسياري از اوقات به صورت روابط ورزشي ظاهر ميشود. بنابراين در ماه مي گذشته که فدراسيون فوتبال بحرين ميزبان مجمع عمومي فيفا بود فدراسيون فوتبال اسرائيل به همراه فدراسيون ٢٠٧ کشور عضو ديگر شرکت داشت. علي الخليفه رئيس فدراسيون فوتبال بحرين تاکيد داشت « ميزباني کنگره فيفا اهميت بسيار بالاتري نسبت به حضور سه عضو اسرائيلي آن دارد. ما هميشه تمايل به نگاه به نيمه پر ليوان داريم، در اين مورد، برنامه هاي توريستي، فعاليت هتل ها و رستوران ها و حضور رسانه هاي بين المللي پيام فوتبال را از بحرين به جهان مخابره ميکنند.»

علي الخليفه در پاسخ به محکوميت انجمن مخالف عادي سازي روابط با دشمن صهيونيستي و حضور اسرائيل اعلام کرد « ما تنها کشوري نيستيم که ورزش را از سياست جدا ميکند. کنگره فيفا که ٢٠٩ کشور در آن شرکت ميکنند در هر کشوري برگزار ميشود و بحرين دومين کشور حوزه خليج فارس است که پس از قطر، آن را ميزباني ميکند». انجمن در مخالفت با فرايند آشکار عادي سازي و ترک موقعيت ملت هاي عرب در مسئله فلسطين، آرمان مشترک همه اعراب، اعلام کرد« پرستيژ ورزشي از خون مردم ما با ارزش تر نيست و به هيچ عنوان قابل پذيرش نيست که به منظور جدايي ورزش از سياست به هيئت صهيونيست اشغالگر اجازه کم ارزش کردن سرزمينمان و تعظيم براي عادي سازي در چهار چوب ميزباني رويدادي در کلاس جهاني به مهمي کنگره فيفا داده شود.»

به نام « تهديد ايران »

خالد بن احمد الخليفه وزير خارجه بحرين در ياداشتي پس از درگذشت رئيس جمهور سابق اسرائيل نوشت « استراحت در صلح، رئيس جمهور شيمون پرز، مرد جنگ و مرد صلح، صلحي که هنوز يک آرزوي دست نيافتني در خاورميانه است». همين وزير است که هرروز تويت هائي بر عليه ايران مي نويسد، از جمله در ٦ نوامبر گذشته نوشت « ما به اين حقيقت کاملا آگاه هستيم که خطر واقعي براي کل منطقه جمهوري اسلامي ايران، همفکران، طرفداران و جنگجويانش است. تمام اين تحرکات مويد اين موضوع است که ما نياز به مقابله و حذف اين خطر داريم.»

همچنين در ٢٠١٣، معاون وزير خارجه بحرين، حما العامر، به وضوح اشاره کرده بود « امکان توافق و عادي سازي روابط با اسرائيل». بعدا در يک مصاحبه در شبکه ماهواره اي بريتانيايي Sky News ، تاييد کرده بود که بحرين و ساير کشور هاي حوزه خليج فارس در حال مذاکره براي دريافت سپر موشکي گنبد آهنين اسرائيل، با کمک ايالات متحده، ميباشند. و نهايتا تعداد زيادي بازديد، به صورت مخفيانه يا عادي، از اورشليم و اطراف آن براي امور ورزشي با اعضاي پارلمان و کنگره صورت گرفت. نهايتا خبر اين سفر ها در اسرائيل و ساير مناطق به مطبوعات درز کرد و باعث ناراحتي افکار عمومي شد، اما به سرعت همه چيز به حالت عادي بازگشت.

محوريت آرمان فلسطين

جوانان در اقصي نقاط کشور هاي حوزه خليج فارس که مخالف عادي سازي روابط هستند و احساس ميکنند که نياز به هشدار به افکار عمومي در مورد وخامت اوضاع وجود دارد، تصميم به سازمان دهي کنفرانسي در کويت براي گفتگو در مورد چگونگي تقويت و موثر نمودن کمپين هاي بايکوت گرفته اند. همچنين هدف از آن درجريان قراردادن جوانان منطقه در مورد اهميت مبارزه در حمايت از آرمان فلسطين و سازمان دهي تجمعات و درجريان قراردادن مطبوعات ميباشد.

مراد الحکيمي مسئول روابط عمومي کميته سازمان دهي کننده ميگويد « ما بايد کاري کنيم که صداي مردم شنيده شود و مخالف هرگونه تلاش براي عادي سازي، مستقيم يا غير مستقيم، ميباشيم. ما مسئوليت سنگيني در حفاظت از وطنمان در مقابل پروژه صهيونيستي و همچنين دفاع از مردم فلسطين، به خصوص با افزايش آگاهي نسل آينده در مورد آرمانهاي بشر دوستانه، تا آنها به مبارزه به پيوندند داريم.»

مريم الحجيري عضو گروه قطري جوانان مخالف عادي سازي ميگويد « ما از آرمان فلسطين حمايت ميکنيم و به مردم در مورد خطر عادي سازي روابط باصهيونيست ظالم که وجودش تهديدي براي زن و مرد ساکن خاک فلسطين و ثبات کل منطقه است هشدار ميدهيم.»

در مقاله اي در روزنامه القدس العربي، نويسنده ملي گراي بحريني علي فخر، رابطه کشورهاي حوزه خليج فارس با اسرائيل به بهانه مقابله با ايران را زير سوال ميبرد : « تفاوت عقايد مساله اي واضح ميباشد، آيا قانون و مقرراتي که بايستي الزاما رعايت بشود و بپذيرد که هيچ فريبي به نام ظلم گذشته با کشورهاي ديگه مجاز نيست وجود دارد؟ تاريخچه اين تفکر و لفاظي جنبش صهيونيسم، اظهارات رهبرانش در قرن گذشته، بسياري از جنگهاي ستيزه جويانه، قتل صد ها سياستمدار، نخبه، نيروهاي نظامي و رزمندگان مقاومت عرب توسط موساد، نقشه اسرائيل بزرگ از نيل تا فرات، آيا همه مواردي که ذکر شده صحنه گرداني فقط براي مردم عرب فلسطين و دزديدن سرزمين تاريخي فلسطين نيست ؟ يا برضد همه ملت هاي عرب و همه سرزمين هاي عربي است؟ به راستي آيا ميتوان به دشمن بي توجه به اصول اخلاقي، نژاد پرست، تحقير کننده و زياده طلب که هيچ ترديدي در کشتن کودکان، زنان و افراد مسن ندارد اعتماد کرد؟ آيا ما ميتوانيم روي آنها به عنوان متحد استراتژيک اعراب حساب کنيم؟ اين نادان ها چه کساني هستند که ادعاي واقع بيني و منطق دارند؟ آيا درماندگي و سستي، رفتار برخي اعراب را که آماده پذيرش زندگي توام با حقارت و خشونت هستند را توجيه ميکند؟ و يا اين رهبران نبايد از ملت ها يشان بپرسند که آيا کاري که در حال انجامش هستند را تاييد ميکنند؟»

فعال بحريني خليل بو حزا اعلام کرد:« ابتکار عمل هاي عادي سازي روابط اخير آشکارا به وسيله برخي دولت هاي خليج فارس که چشم خود را روي بازديد هاي انجام شده از سرزمين هاي اشغالي توسط اشخاص مهم تحت عناوين فرهنگي و ورزشي انجام شده بسته اند، که هدف اصلي آن خاموش کردن موقعيت ما در آرمان فلسطين و وجود صهيونيسم اشغالگر به عنوان موجوديتي عادي که بايستي با آن معامله کنيم ميباشد. دلايل زيادي براي زير سوال بردن اساس اشتياق در برقراري رابطه با موجوديت نژاد پرستي که تمامي قوانين بين المللي را به سخره گرفته وجود دارد.»

بنابراين چقدر زمان ميبرد تا ارتباطات قبلي منجر به برقراري روابط بين اسرائيل و کشور هاي خليج گردد؟ قبل از آن دفاتر ارتباطي، يا حتي سفارتخانه و کنسول گري ها باز خواهند شد ؟

١- يک شبکه همگاني راديويي فرانسوي که در شمال آفريقا و خاورميانه برنامه پخش ميکند.