صلح بیش ازهمیشه نامحتمل در سوریه

درحالیکه قراراست به دعوت روس ها سه شنبه سی ژانویه کنگره گفت وگوی های ملی سوریه درسوچی برگزار شود، امیدواری به «پیشرفتی سیاسی» بسیارکم است. مخالفین رژیم وکردها این گردهمآئی را تحریم کرده اند، نبرد در سوریه شدت یافته است وترکیه به تهاجم خویش برعلیه کردها ادامه میدهد.

همه چیزازدست رفته بنظرمیرسد. به هنگامی که برخی برقراری صلح ویا حداقل تضعیف درگیری ها را امکان پذیر میدانستند، ورق های جدیدی درسوریه روشده است ، جائی که همدستان قدیمی دیگراتفاق نظرندارند واتحادهای دیروزشکنندگی خویش را برملا میسازند. برای اثبات این نظرکافیست به معرکه حمله نظامی ترکیه درشمال غربی سوریه وبویژه درعفرین و نیز به ازهم پاشی آخرین کنفرانس صلح ژنوتحت هدایت سازمان ملل وگردهم آئی سوچی به دعوت روسیه نگاه کنیم.

در پیش روی ما واحه دمشق قراردارد، مرغزاری که بوستان ها ومزارعش در روزهای خوش پیش ازجنگ با رودخانه بردی آبیاری میشدند واکنون درچنگال شعله های آتش اسیراست. این منطقه که زیرکنترل شورشیان است وتهدیدی برای پایتخت به حساب میاید بی وقفه توسط سوریه وروسیه بمباران میشود. همزمان، درماه دسامبر، ارتش سوریه با حمایت نیروی هوائی روسیه دست به تهاجم وسیعی دراستان ادلیب (جنوب حلب) زده است. بخش عمده ای ازاین منطقه زیرکنترل گروه های جهادگرا وازجمله مهمترین آنها جبهه النصره (شاخه سوریه ای قدیمی القاعده) است. بمباران های هوائی دراین استان نیزباعث جابجائی های جدید اهالی میشود.

داعش، پس ازگریزش ازرقه ودیرالزور، گرچه نیمه جان، وبرخلاف آنچه که دونالد ترامپ درداوس تاکید میکرد، هنوزنمرده است وعملیات پراکنده اش را دنبال میکند. حتی حلب، پایتخت شمال، که دردسامبر۲۰۱۷ به نعمت اتحاد سوریه – روسیه وبا کمک حزب الله، متحد شیعه ایران، «آرام» شده است کماکان درتیررس توپخانه نیروهای شورشی، که در بخش غربی شهروجاده اصلی به دمشق مستقر هستند، قراردارد. اضافه براین، بیش ازنیمی ازجمعیت بیست ویک میلیونی سوریه آواره شده ویا به خارج پناهنده شده اند وموجب دلهره کشورهای اروپائی هستند.

برپهنه ای چنین تاریک، رجب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، ازیک هفته پیش دست به تهاجم گسترده ای درشمال غرب سوریه زده است واین منطقه با اکثریت کرد ونیزعرب زیرآتش تانک ها وهواپیما های ترکیه است. اودرسخنرانی بیست ژانویه خویش، پس ازبرشمردن «تهدیداتی» که مرزهای کشورش را هدف گرفته است، اعلام کرد : « نام سازمان تروریستی اهمیتی ندارد، داعش، حزب کارگران کردستان ویا یگان های مدافع خلق. به لطف خداوند همه آنها را له خواهیم کرد».

درحالیکه بسیاری ازکشورهای غربی خواهان خویشتن داری ترکیه شده اند، آنکارا روزشنبه با لحنی خشن به واشینگتن، متحد اصلیش درآسیای خاوری وناتو، اخطارداده وبا صراحت خواسته است که ازمناطقی که ترکیه درصدد گسترش تهاجم خود به آن است بیرون رود.

موشی که در برابرببرمیغرد

درواقع، مسئول دیپلوماسی ترکیه طالب آن شده است که ایالات متحده «بی درنگ» نیروهای نظامی مستقر شده خویش درمنبج، شهرک بزرگی درغرب رودخانه فرات وتحت کنترل یگان های مدافع خلق ومتحد (موقتی؟) واشینگتن، را بیرون کشد. این شهربا جمعیت کرد وعربش درحدود یکصد کیلومتری شرق منطق عفرین قراردارد. صدها نظامی آمریکائی درآنجا مستقرشده اند وبرخی احتمال درگیری مستقیم با این نیروها را مطرح میکنند. تاکنون، واشینگتن همچون مسکو (واتحادیه اروپا نیز) به درخواست «خویشتن داری» ازمتحد خویش اکتفا کرده اند وبنا برگفته ریاست جمهوری ترکیه، آمریکائی ها قول داده اند که دیگر برای یگان های مدافع خلق سلاح ارسال نکنند. اما ایالات متحده ازطریق فرماندهی مرکزی(centcom) روزیکشنبه درپاسخ به ترکیه اعلام کرده است که قصد ترک منطقه منبج را ندارد وترک ها بدلیل مقاومت کردها، در پیشرویشان دچار اشکال شده اند.

ترکیه اردوغان برگ های متعددی در دست دارد. همزمان با ادامه تماس گسترده با واشینگتن ومسکو، ترکیه میتواند، با گشودن درهای خروجی به روی پناهندگان سوریه ای ودیگر خارجیان، که درحال حاضربه ازای نقدینه درآنجا نگاهداری میشوند، برای اروپائی ها دردسرایجاد کند، چرا که اتحادیه اروپا ازمواجه شدن با سیل جدیدی ازپناهجویان به شدت هراسناک است. اما همچنان که درطول شش سال درگیری در سوریه شاهد آن بوده ایم، وضعیت میتواند به ضررترکیه، یک قدرت منطقه ای که بقول یک دیپلومات اروپائی، با اشاره به لحن شدیدا ملی گرا وعوام پسند رهبران ترک، «نعره میکشد وجست وخیزمیکند»، عوض شود.

به هرحال، عملیات نظامی ترکیه موسوم به «شاخه زیتون»، تنش میان ترکیه وایالات متحده را بویژه بخاطرلفاظی شدیدا ضدآمریکائی آنکارا افزایش داده است. درباره روس ها باید گفت که آنها پس ازپذیرش اتمام حجت – بی تردید با مشورت با ترک ها – برای تخلیه نیروهای خود ازمنطقه جنگ، ونیز بخاطردلسردی از رد پیشنهادشان به کردها برای پیوستن به حکومت دمشق، درحال انتظارند. کردها بدین ترتیب فهماندند که میخواهند خودمختاری نسبتا کامل خویش درمناطق تحت کنترل خود را، که «به قیمت» اتحادشان با ائتلاف غربی ها برای شکست داعش وهمچنین مرگ تعداد زیادی از مبارزین بدست آورده اند، حفظ کنند.

اگراردوغان به اهداف خویش دست یابد، چیزی که در صورت عدم ممانعت «متحدانش» بعید نیست، او۹۲۰ کیلومترناحیه مرزی را، که دوسوم آن درحال حاضرزیرکنترل یگان های مدافع خلق است، تحت تسلط خویش قرارخواهد داد. درماه مارس ۲۰۱۶ نیزترکیه میخواست یک «منطقه امن» با عمقی ۳۰ کیلومتری در داخل خاک سوریه ایجاد کند. تهاجم کنونی بگونه ای تکمیل کردن این طرح میباشد. درآن زمان برخی نگران آن بودند که حلب، که تکلیفش هنوز روشن نبود، به شیوه ترک ها بلعیده شود.

با اعلام اینکه ایالات متحده قصد دارد سی هزارشبه نظامی کرد را تعلیم دهد، متفکرین بزرگ پنتاگون درواشینگتن فرصت مناسبی برای آغازعملیات نظامی آنکارا ایجاد کردند. چنین اعلامیه ای خشم ترکیه را برافروخت وآنان ازاین موقعیت بهره برداری کردند. آمریکائی ها ازآن پس، با روشن کردن – ویا مخدوش کردن – نظرشان، کم وبیش ازموضعشان عقب نشینی کرده اند، اما دیگرکارازکارگذشته بود. کسی تا این لحظه نمیداند که این اعلامیه دسیسه، حماقت، بی تدبیری ویا نقشه از پیش طراحی شده است یا نه.

مضحکی این تهاجم جدید (اولین تاخت وتاز ترکیه دراستان ادلب به پائیز۲۰۱۷ برمیگردد) درآن است که این بارنیروهای ترک، که فراموش نکنیم عضو ناتو هستند، توسط اعضای ارتش آزاد سوریه وبویژه بسیاری ازجهادگرایان (ازجمله پیکارجویان سابق القاعده) همراهی میشوند ، کسانی که یک افسر فرانسوی درهفته نامه طنزآمیز Le Canard enchaîné ۲۴ ژانویه ۲۰۱۸ آنها را « هم زنان کثافت بازسازی شده» می نامد.

شکست دیپلوماتیک یکی پس از دیگری

درچنین شرایطی چرا باید ازشکست مذاکرات ژنو ویا کنفرانس بزرگ ۲۸ ژانویه سوچی تعجب کرد؟ مخالفین رژیم بشراسد، شب جمعه ۲۶ ژانویه دروین (جایگزین ژنو برای نهمین دوره مذاکرات که در سال ۲۰۱۵ آغازشده است) اعلام کردند که کنفرانس سوچی درروسیه را تحریم خواهند کرد. این خبردرحساب توئیتر کمیته مذاکرات روسیه که اصلی ترین گروه های مخالف را دربرمیگیرد بزبان عربی منتشرشده است.

درحقیقت، مذاکرات ژنو ازهمان آغازمحکوم به شکست بود چرا که موضع دوهیئت – که هرگزمستقیما با هم ملاقات نکرده اند – غیرقابل تطبیق بود وتبادل نظرمیان آنها، شدیدا پرخاش گرایانه، گفتگوی ناشنوایان را بخاطرمیاورد.

دولت سوریه با قبول دعوت سازمان ملل وحضوردرکناردریاچه لمان، بی آنکه قصد عقب نشینی در برابر خواسته های اساسی مخالفین، که درموارد متعدد با یکدیگراختلاف نظردارند، داشته باشد میخواست رسما حسن نیت خویش را به اثبات برساند. قانون اساسی جدید، انتخابات، آینده بشراسد، دولت انتقالی : دولت بعثی درهیچ موردی کوتاه نمی آید. یکی ازنزدیکان به حکومت دردمشق اشاره میکند که « و اوتا زمانی که باد موافق ناشی ازشرایط نامساعد داعش وشورشیان بربادبانش بوزد، به چنین چیزی تن نخواهد داد». بشرالجعفری، سفیرسنی سوریه درسازمان ملل ومذاکره کننده ارشد دولت، روزجمعه واشینگتن ومتحدان فرانسوی، انگلیسی، سعودی واردنی آنرا متهم کرد که با ارائه طرح پیشنهادی استفان میستورا، فرستاده سازمان ملل، که درآن کاهش قدرت رئیس جمهورسوریه پیش بینی شده است، میخواهند روند سیاسی را « به قتل برسانند». اوبه مطبوعات گفت که « چنین چیزی به طنزسیاه شباهت دارد»، کشورهائی که « درایجاد حمام خون خلق سوریه مشارکت داشته اند» وانمود میکنند که « راه حلی سیاسی وآینده سوریه را مد نظردارند».

درواقع، بنا برطرح سازمان ملل، هدف «ممانعت ازایجاد خلا درقوانین بنیادی ویا حقوقی درطی روند گذارسیاسی است که مذاکرات کنونی درصدد تحقق آنست». قانون اساسی آینده، مبارزه برعلیه تروریسم، اداره حکومت (واژه ای گنگ برای مطرح کردن یک گذارسیاسی) وبرگذاری انتخابات چهارموضوعی هستند که میانجی سازمان ملل در دستور کار قرارداده است. اما، بنا به گفته فردی نزدیک به رژیم وآگاه ازجریانات « دمشق هیچگاه واقعا علاقه ای به گذار سیاسی (یکی از پیشنهادات مخالفین رژیم که امکان کناره گیری بشراسد درآینده را فراهم میکند) نداشته است». برگزاری انتخابات هم درآینده ای نزدیک ویا قابل پیش بینی درکشوری ازنفس افتاده که نیمی ازجمعیتش آواره شده است و۳۵۰هزارنفردر طول شش سال درگیری درآن جان باخته اند قابل تصور نیست. کنگره پیشنهادی روسیه درسوچی، درواقع ضد ژنو، گرچه به مثابه مکمل آن عرضه میشود – وبرخی از کشورهای غربی نسبت به آن همچون ابزاری برای دورزدن سازمان ملل بدگمان هستند – گردهم آئی ۱۶۰۰ نفررا پیش بینی کرده بود. بنا به گفته سرگئی لاوروف، وزیرامورخارجه، روسیه اضافه برنمایندگان خلق سوریه، دولت ومخالفان آن، « تمام بازیگران اصلی منطقه ای وبین المللی» را به این کنگره دعوت کرده بود. اما امتناع کردها ومخالفین رژیم برای شرکت درآن، کنگره سوچی را به پوسته ای بی محتوی تبدیل کرده وبرای روسیه شکستی سنگین محسوب میشود.

دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، روز دوشنبه با گفتن اینکه « احتمال کمی وجود دارد که دررابطه با حل وفصل سیاسی قضایا درسوریه، پیشرفت فوری حاصل شود» ونیز« تنها یک کوشش صبورانه، قدم به قدم ودقیق میتواند پیشرفت را ممکن سازد»، به این شکست اذعان میکند.

کشوری با اعضای قطع شده

همه اینها داستانی قدیمی بنظر میرسند وآینده سوریه تاریک تراز اینست. به اصطلاح غسان سلامه، دیپلومات واستاد دانشگاه لبنانی فرانسوی، با قطع عضو ممکن وبرنامه ریزی شده بواسطه عملیات نظامی ترکیه، سوریه درخطرتبدیل شدن به کشور« بازهم کمتر» قراردارد.چنین چیزی سابقه دارست چرا که فرانسه با واگذاری منطقه بندری الکساندرت ( که امروزه استان هاتای نامیده میشود) به ترکیه درسال ۱۹۳۰ سوریه را درگذشته ازبخشی ازخاک خود محروم ساخته بود. تکه تکه شدن، با واگذاری موصل درشرق به عراق وسپس دره بقاع درغرب به لبنان، برای تاسیس لبنان برزگی که حالا می شناسیم، ادامه یافت. واین صرفنظرازبلندی های جولان که طی جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اسرائیل آنرا ضمیمه خود کرد.

دردمشق وتهران ومسکو ونیزپایتخت های متحدین آنها درشیپور« رژیم فاتح شده است» می دمند. شاید چنین باشد، اما سوریه باخته است. سوریه دختران وپسرانش، بخش عظیمی ازمیراث باستانی زیبایش، روحش وبی تردید هرگونه امیدی به بازتولدش در آتیه ای نزدیک را ازدست داده است. تمامی نیروهای حیاتی آن از نفس افتاده اند وهمه شاخص ها تاریکی وعده میدهند.