٢۴ مارس ٢٠١٦، ویدئوئی به سرعت در شبکه های اجتماعی جنجالی میشود. میلیون ها کاربرآنرا مشاهده میکنند ورسانه ها درسراسر جهان به پخش آن می پردازند. این فیلم، همان روزدرمرکز شهر الخلیل درکرانه باختری گرفته شده است. دراین فیلم، سربازی اسرائیلی دیده میشود که به یک فلسطینی برخاک افتاده نزدیک شده وتیری به مغزش شلیک میکند. تصاویر به روشنی خونی که ازسر قربانی جاری میشود را نشان میدهند. نام این گروهبان اسرائیلی- فرانسوی وعضو واحد کمک رسانی درمانی ارتش اسرائیل الورآزاریا است. نام فلسطینی به قتل رسیده عبدل فتاح الشریف بود.
این فیلم توسط یکی ازفعالان سازمان حقوق بشری بتسیلم، که درصحنه حاضر بوده است، گرفته شده است. این ویدئوباعث واکنش های بسیاری حتی درسازمان ملل میشود وکمیساریای حقوق بشراین جنایت را «اعدام فراقانونی آشکار» میخواند. فیلم مذکور به هنگام شکایت ودر جریان محاکمه بعنوان سند ارائه میگردد؛ اما علی رغم شواهد، الورآزاریا فقط به هیجده ماه زندان محکوم میشود. اما این ماجرا کاربرد خاص ویدئو، که از سال ٢٠٠٧ به بعد برای شهادت دادن وبویژه درمورد زندگی درسرزمین های اشغالی به کار گرفته میشود، را ارزشمند ترساخت. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بارها حمایت خویش ازالورآزاریا را اعلام کرده است اما سندی که چهره «اخلاقی ترین ارتش جهان» را مخدوش کند چندان مورد پسند دولت اسرائیل نبود.
برای خروج ازتاریکی
بتسلیم ( مرکزخبررسانی برای دفاع ازحقوق بشردرسرزمین های اشغالی) از ژانویه سال ٢٠٠٧ «پروژه دوربین» را براه انداخت که درجریان آن ده ها خانواده فلسطینی به دوربین مجهز شدند تا بتوانند ازحملات دوراز چشم دیگران که آنها راهدف میگیرند فیلم برداری کنند. این سازمان غیر دولتی همچنین به خانواده ها چگونگی استفاده از دوربین، فریم کردن سوژه، بزرگ نمائی چهره برای شناسائی مهاجمین را نیزآموزش داد. امروزه صدها خانواده این دوربین های کوچک دیجتالی را دراختیار دارند. هدف بتسلیم اینست که جامعه اسرائیلی ونیزبقیه دنیا ازخشونت ارتش اسرائیل ونیزشهرک نشینان درسرزمین های اشغالی آگاه شوند. سخنگوی سازمان پروژه را بدینگونه تعریف میکند: «یکی ازپروژه های اساسی ما که برای نشان دادن واقعیت زندگی روزمره وزیر پا نهاده شدن حقوق بشر در سرزمین های اشغالی به ما مدد میرساند».
شرایط منطقه ای خاص منجربه استفاده روزافزون ازاین ویدئوهای مبارزه گرا شد. ازسال ٢٠١١ به بعد، جهان عرب بواسطه جنبش های نامرسوم جوامعی که دولت های اقتدارگرای حاکم را به زیر سئوال می کشیدند شدیدا متزلزل شد. قیام های جهان عرب ازتونس آغاز شد وسپس به مصر و بسیاری ازکشورهای مغرب وخاورمیانه اشاعه یافت. خلق های این کشورها، زیربار حکومت های استبدادی که رسانه های محلی را به بند می کشند ودرعین حال ازسرکوب وحشیانه ابائی ندارند، دست به شورش زدند. دراین مقطع، ویدئونقشی مرکزی درنشان دادن شواهد مبارزات جنبش های ملی مختلف ایفا میکند. چنین کاربردی از تصاویر، بی تردید براستفاده ازآنها درمبارزات مناطق اشغالی تاثیر گذاشته است. ازاین پس درفلسطین، همانند مصر ویا تونس، دوربین ها اجازه میدهند تا حکایتی متفاوت ازآنچه حکومت های اقتدارگرا ویا استعماری نقل میکنند گفته شود وصدای مخالفان ومعترضان به گوش رسد.
جنگ تصاویر
نبی صالح دهکده کوچکی درشمال بیت المقدس است. کمیته مردمی نبی صالح ابزار ویدئو را به نحو احسنی به کار میگیرد وامروزه پیشتازآن چیزی است که پل موریرا، درمستند خویش بنام «سفردردرون جنگی نامرئی»، «جنگ تصاویر» مینامد.
نبی صالح، همچون بسیاری ازدهکده های کرانه باختری، باهالامیش، شهرک یهودی نشین غیر قانونی که از سال ١٩٧٧ با مصادره زمین های آن وروستای دیگری به نام دیرنیتهام بسط می یابد، درجدال است. ازاین زمان، شهرک نشین های یهودی به گونه ای غیرمجازدست به ساختمان سازی در این منطقه زده واموال وزمین های کشاورزی فلسطینی ها را تخریب میکنند. روستائیان به تدریج کنترل زمین های خویش را از دست داده اند. در حال حاضر، ٦٠ درصد از۵ کیلومترمربع زمین های متعلق به اهالی نبی صالح مصادره ویا ضبط شده اند.
از سال ٢٠٠٩ به بعد، کمیته مقاومت خلقی برای مبارزه با این شهرک یهودی نشین هرروز جمعه دست به راه پیمائی میزند. از سال ٢٠١١، بلال تمیمی یکی ازاعضای آن ازاین تظاهرات فیلم برداری میکند واین فیلم ها موفقیت روزافزونی بدست آورده اند. دراین فیلم ها شاهد زورگوئی ارتش اسرائیل ومقاومت اهالی این روستا هستیم. تا جائی که این روستا سرمقاله شماره مارس ٢٠١٣ مجله نیویورک تایمز شد.
عهد تمیمی که چندین ماه به خاطر«سیلی زدن» به دوسرباز اسرائیلی زندانی شد، برادرزاده بلال تمیمی است. اودرسال ٢٠١٢، بدنبال پخش ویدئویی که درآن او با مشت بلند کرده درمقابل ارتش اسرائیل ایستاده وآماده کتک زدن آنان بود مشاهده میشد، معروف شد. اودرآن هنگام یازده سال بیشتر نداشت. ازاین تاریخ به بعد،عموی او مرتبا تصاویردرگیری او با نظامیان اسرائیلی را پخش میکند، به گونه ای که این روستا وعهد درسراسرجهان چهره های شناخته شده مقاومت شده اند.
گرچه ویدئوهای بلال تمیمی باعث شهرت روستا شده ومدافعین بسیاری از سراسرجهان را به سوی آن جلب کرده اند تا با شرکت درتظاهرات وکمک به برداشت زیتون به آنان مدد رسانند اما برعکس پیروزی در مبارزه برعلیه استعماررا بدنبال نداشته اند. ازاین رو شرایط در سرزمین های اشغالی بهبود نیافته است. واگرچه این ویدئو ها گاهگاهی برای شکایت بردن به دادگاه مورد استفاده قرار می گیرند اما اکثر حملات بدون مجازات باقی می مانند.
مقابله با تبلیغات اشغالگران
این ویدئوها عامل آگاهی هزاران نفرازعملکرد ارتش اسرائیل درسرزمین های اشغالی شده واعتقاد آنانی را که پیش ازآن نیزدرهمبستگی با فلسطینیان به مبارزه ادامه میدادند قوت بخشیده است. اما باید اعتراف کرد که این تصاویرتاثیر فوری براستعمار نداشته وتوازن قوا را تغییرنداده اند. کار آمدی آنها در عرصه دیگری است که دولت اسرائیل را عذاب میدهد. زیرا این فیلم های کوچک تهیه شده توسط فلسطینیان درمناطق اشغالی، سازوکار تبلیغاتی اسرائیل، که به کمک داستان پردازی های چندین ساله گسترده ازاین کشورتصویری بی نقص ومعصومانه ارائه میدهند، را به چالش می کشند. اسرائیل همواره با تکیه برکمپین های جهانی وبویژه ویترین فرهنگی درصدد آنست که خود را کشوری پیشرفته، مدرن، مردم گرا وپیشتاز مبارزه برعلیه «تروریسم» نشان دهد. این ویدئوها ابزاردیگری برای درهم شکستن این تصویر وبی اعتبارکردن تبلیغات خودپسندانه هستند. آنها درمجموع اقیانوسی ازشواهد جنایات برعلیه فلسطینیان، که اسرائیل همیشه در پی پنهان کردن آنان بوده است، در پیش رومیگذارند.
وجود این دوربین ها بتدریج ارتش اسرائیل را وادارکرده است که به هنگام عملیات در مناطق اشغالی شیوه های جدیدی بکارگیرد. دروحله اول، سرهم کردن برخی کلک ها توسط خود سربازان بود. بعنوان مثال، استفاده از کلاه صورت پوش بیش از پیش متداول شد؛ بدین ترتیب، سربازان درصورت آزار فلسطینیان از تعقیب قانونی مصون مانده وبرای باقیمانده جامعه اسرائیل وحتی برای خانواده خود ناشناخته باقی می ماندند. ازسوی دیگر، دوربین ها به هنگام عملیات به هدف اولیه تبدیل شده اند : آنها گاهی با تفنگی در دست سعی میکنند که دوربین ها را ازدست افراد بیرون کشند ویا اکثر اوقات اخطار میدهند که فیلم برداری قطع شود.
اسرائیلی ها واژه «پالیوود» (ترکیب فلسطین وهالیوود) را برای این موضوع اختراع کرده اند که سریعا توسط ارتش اسرائیل بکار گرفته شد تا اثبات کند که فلسطینی ها مکررا حوادث تحریک کننده ایجاد کرده واز آن فیلم برداری میکنند تا به وجهه اسرائیل لطمه بزنند. اگرچه منطق پالیود دربرابر واقعیت ها دوام نمی آورد اما به خودی خود شاهد دیگری برای کوربینی جامعه اسرائیل است که میکوشد به هر قیمتی که شده جنایت های آشکار بنام دفاع از آن را نادیده بگیرد.
امروزه دولت اسرائیل درمبارزه برعلیه ویدئوها قدمی فراتر رفته است ودرصدد تصویب قانونی می باشد که برای فیلم برداران از سربازان ارتش اسرائیل تا ده سال مجازات زندان پیش بینی میکند. برای سخنگوی بتسلیم پیشنهاد چنین قانونی « در راستای مجموعه ای از تلاش ها ی قانون گذاری است که قصد دارد سازمان های دفاع ازحقوق بشر وکسانی که جرات ایستادگی در مقابل اشغال گری دارند را وادار به سکوت کرده ومانع از فعالیت آنان شود». چرائی این تلاش ها را باید درکژروی جامعه اسرائیل ودولت آن به سوی یک ابرملی گرائی دست راستی افراطی جستجو کرد که زیاده گوئی دائمی نظامی را سرمشق خویش کرده وگفتمان نژاد پرستانه برضد فلسطینی ها را عادی کرده اند.
کج روی یک رژیم
سخنگوی بتسلیم پاسخ خود را اینگونه تکمیل میکند : « اگردولت اسرائیل ازاشغال گری شرمنده است، باید به عوض تلاش برای ساکت کردن منتقدین، پایان دادن به آنرا دردستورکارخود قراردهد. اما ما تا وقتی که اشغال گری پا برجاست به جمع آوری مدارک در باره آن ادامه خواهیم داد». تردیدی وجود ندارد که حکومت اسرائیل حاضربه زیر سئوال بردن سیاست استعماریش نیست ومسئولین سیاسی آن برعکس، تهاجم به منتقدین این سیاست سرکوب گرانه را درپیش گرفته اند.
بنا بر این، پیشنهاد چنین قانونی ارتباط چندانی با موفقیت این ویدئوها درتاثیرگذاری برتحول این کشمکش ندارد بلکه حاصل کج روی فزاینده رژیم اقتدارگرائی است که می کوشد تا هرابتکارعملی، که جنایت های آنرا بر ملا می سازد وموقعیت آنرا در« مجمع ملت ها» را به سئوال میکشد، بی اعتبارسازد. بدین ترتیب، دولت ومجلس زرادخانه قانونی وسیعی، بویژه دررابطه با کمک مالی خارجی به آنان، برای به خفقان کشیدن سازمان های دفاع ازحقوق بشرنظیر بتسلیم تدارک دیده اند. به موازات آن، وزارت امورراهبردی مبارزه برعلیه کمپین انزوا، عدم سرمایه گذاری وتحریم اسرائیل را سازمان دهی کرده وآنرا همچون« تهدیدی راهبردی» خطاب میکند. ازآن جائی که مجلس اسرائیل نیز با واژه هائی مشابه تهدید ایران را توصیف میکرد، میتوان به شدت نگرانی دولت اسرائیل ازاین جنبش پی برد. ازاینرو، دولت بودجه ای ٧٢ میلیون دلاری وساختارنظارت کننده ای مستقل از دولت، با هدف انعطاف پذیری بیشتر واداره بازی کمتر، برای مبارزه با این جنبش درنظرگرفته است.
دولت ضمن اجرای این برنامه، با اتکاء به کارخانه های تولید تصاویر برای جهت دادن به افکارعمومی، درتلاش ارتقاء جایگاه اسرائیل وترسیم چهره بهتری ازآن است. درراستای این کوشش، دولت اسرائیل در برنامه های آموزشی برای روزنامه نگاران خارجی سرمایه گذاری کرده ویا برای ایجاد فصل فرهنگی فرانسه- اسرائیل در سال ٢٠١٨ فعالیت کرده است. بدین سان، راه حل انتخابی، به کار بردن همه نیروها برای خاموش کردن صدای فلسطینی ها وسازمان های حامی آنان، وبه موازات آن صرف کردن مبالغ گزافی درخارج ازکشوربرای نمایش دادن چهره بهتری ازاسرائیل است. همان روشی که دولت سعودی، دوست ومتحد دیپلوماتیک اسرائیل به کارمی گیرد. روابط حسنه جدید اسرائیل با رژیم های آشکارا نژادپرست وضد دموکراتیک به خوبی حاکی کج روی دولت آن است.
فلسطینی ها، درانتظاربه تصویب رسیدن این قانون، کماکان به تجهیز خود به دوربین وانتشارفیلم هائی که زورگوئی های ارتش وشهرک نشینان یهودی را برملا میکنند ادامه میدهند. دربرابر حکومت صهیونیستی، که بیمارگونه درصدد محوکردن هرنشانه زمانی ومکانی ازوجود فلسطینیان است، این ویدئوها برعکس شاهدان غیرقابل انکاراین واقعیت هستند.