از عبارت «مورد حمایت ایران» همواره برای اشاره ای به سازمان مسلح انصارالله که اعضای آن بیشتر به نام حوثی ها شناخته می شوند ، استفاده می شود. این جنبش احیاگرائی مذهبی و سرکوبگر بخش عمده ای از یمن را در دست گرفته و کارزاری را برای تغییر شکل مردم و جامعه یمن منطبق با تصویر مورد نظر خود آغاز کرده است . تصویری که در آن شهادت بر زندگی تقدم دارد.
با این حال ، باید در مورد میزان حمایت ایران از این گروه محتاط بود. من همواره تاکید کرده ام که در مورد تاثیر این کمک، همیشه توسط مخالفان حوثی ها اغراق شده است. صرف نظر از میزان کمک های ایران ، عامل اصلی موفقیت آنها در این درگیری های پنج ساله ایران نبوده است. ایران به جز با حضور رزمندگان در خاک یمن ، نمی توانست چنین تاثیری در پیروزی های این گروه داشته باشد. پیروزی های حوثی ها را باید نخست نتیجه بی کفایتی ، فساد و فلاکت دشمنان داخلی آنها ، دوروئی و ترفندهای متحدان منطقه ای شان و همچنین بی توجهی جامعه بین المللی به نمایندگی شورای امنیت سازمان ملل متحد دانست.
نقش رئیس جمهور هادی
رئیس جمهور «عبدربه منصور هادی» که در فوریه ٢٠١٢ جانشین «علی عبدالله صالح» شد، به دلایلی متفاوت ، کنترل حوثی ها بر استان صعده و لشکر کشی آنها در سال ٢٠١٢ و ٢٠١٣ به سوی پایتخت ، صنعا، را نادیده گرفت و آشکارا از پیشروی نیروهای حوثی برای تصرف «عمران» حمایت کرد . نتیجه ، اینکار شکست واحد اصلی جنگی ژنرال علی محسن الاحمر ، تیپ ٣١٠، بود. وقتی حوثی ها به صنعا رسیدند ، برای ورود به شهر نیاز به بهانه قانونی داشتند. هادی بار دیگر با افزایش خودسرانه قیمت سوخت به یاری آنها شتافت. امری که برخلاف سالها مذاکره با اهداکنندگان بین المللی و برنامه ریزی دقیق دولت برای کاهش تأثیر بهای سوخت بر زندگی فقرا بود. با کاهش یارانه های سوخت. هادی فریاد های اتحاد مورد نیاز حوثی ها را به آنها هدیه داد. هنگامی که آنها در سپتامبر ٢٠١٤ به مقر لشکر ١ زرهی ، واحدی وفادار به علی محسن حمله کردند ، واحدهای تیپ های گارد ریاست جمهوری برای پشتیبانی از نیروهای حوثی موشک هایی را به سوی این پایگاه پرتاب کردند.
ابتکارات هادی به نفع حوثی ها در همین جا متوقف نشد. پس از تسخیر صنعا ،علی رغم قرار داشتن در حبس خانگی، او به پوشش قانونی دادن به آنها ادامه داد. ماهها طول کشید تا استعفا کرده، خود را از این وضعیت خارج کند. حتی پس از پرواز به عدن (فوریه ٢٠١٥) و سپس ریاض (مارس ٢٠١٥) ، خدمات وی به حوثی ها ادامه داشت. غیبت طولانی مدت هادی در یمن ، ناتوانی اش در برپاکردن یک ارتش ملی ، سوء مدیریت او در اقتصاد ملی ، فساد و خویشاوند سالاری اش فقط برخی از عناصری است که در جهت مشروعیت بخشیدن به کنترل حوثی ها عمل کرده.
جابجائی فاجعه بار بانک مرکزی
دو تصمیم فاجعه بار او جایگاهی ویژه دارند. اولین مورد مربوط به اداره دولتی است. تصمیم هادی برای انتقال مقر بانک مرکزی یمن (CBY) به عدن در سپتامبر ٢٠١٦ مهمترین حادثه ای بود که حوثی ها را وادار کرد تا کنترل موسسات دولتی در صنعا را بدست گیرند. تا آن زمان ، یک توافق ضمنی برای حفظ نهادهای دولتی بین طرف های درگیر برقرار شده بود. تا آن زمان ، حوثی ها از تعیین وزرا یا روسای شرکت ها و نهادهای دولتی خودداری و به جای آن معاون وزیر و مسئولین موقت منصوب می کردند. بانک مرکزی در صنعا به پرداخت حقوق همه کارمندان دولت از جمله سربازان ارتش یمن که به طور فعال در هر دو طرف خط مقدم می جنگیدند ادامه می داد. هنگامی که بانک مرکزی جابجا شد ، همه چیز تغییر کرد و حوثی ها با عجله تلاش کردند تا کنترل نهادهای دولتی در شمال را بدست گیرند.
تصمیم دوم مربوط به امور نظامی و سیاسی است. اصرار رئیس جمهور در سوء استفاده از مقام خود و کل دولت یمن ، برای تسویه حساب با مخالفان در جنوب ، واکنش نظامی منسجم احتمالی را ناممکن ساخت که می توانست جلوی پیشروی حوثی ها رابگیرد. در یک کلام ، بهتر است از حوثی ها به عنوان « شبه نظامیان مورد حمایت هادی» یاد کنیم.
احزاب دیگر یمن نیز به حوثی ها کمک کرده اند. معاون فعلی رئیس جمهور علی محسن الاحمر و افسران ارشد به طور مشکوکی بودجه نظامی دولت و همچنین درگیری ها را مدیریت کرده اند. به موازات این امر ، رفتارهای دیگری به حوثی ها اجازه داد تا کنترل خود را بر دولت یمن تثبیت کنند. مانند : تسلط و حرص و طمع حزب آل اصلاح(کنگره یمنی برای اصلاحات) در مقابل رقبای خود ، به ویژه در مارب و تعز ، پاکسازی قومی ساکنان شمال توسط شورای انتقالی جنوب(١) در عدن و سایر مناطق جنوب ، و طرد دولت به رسمیت شناخته شده بین المللی توسط صالح(٢).
سردرگمی در سیاست امارات و عربستان
ائتلاف تحت رهبری سعودی ها و امارات متحده عربی(٣) نیز در جهت جنبش حوثی ها عمل کرده است. این کار با اولین قتل عام غیرنظامیان در صنعا آغاز شد: انفجار مهیب در محله فاج آتان در آوریل ٢٠١٥ که شخصاً شاهد تخریب یک محله کامل و قربانی شدن صدها نفر بودم. گاه اتفاق افتاده که خبرچینان یمنی به عمد مختصات اهداف غیرنظامی را به سعودی های می دهند ، تا اغلب بدین ترتیب اختلافات محلی شان را تصفیه کنند. با هدف قرار دادن غیرنظامیان ، بی لیاقتی نظامی ائتلاف باعث محبوبیت و پیوستن مردم به حوثی ها شد.
سهم امارات در موفقیت حوثی ها چشمگیر بوده است. با ایجاد شکاف و تضعیف در جبهه ضد حوثی ها از طریق ایجاد مجموعه ای از گروه های متفاوت شبه نظامیان در تعز ، در امتداد ساحل غربی و جنوب ، باعث تقویت آنها شد. کارزار تخریبی امارات در جنوب، توسط هادی امکان پذیر شد . او که نمایندگی جنوب را در سطح ملی به انحصار خود درآورده بود ، واحدهای نظامی یمن را در مقابل رقبایش مسلح کرد. بزرگترین هدیه امارات به حوثی ها – گیلاس تزئینی روی کیک - عادی سازی اخیر و چشمگیر روابط این کشور با اسرائیل است که از نظر اکثر یمنی ها ادعای حوثی ها مبنی بر اینکه آنها در حال جنگ علیه اسرائیل هستند را تأیید می کند. با این نمایش اغراق آمیز ، امارات هدیه ای مسموم به متحدان خود در یمن و همه نیروهای ضد حوثی داده است.
اما این سعودی ها بودند که بهترین هدیه ها را به حوثی ها دادند. بین سال های ٢٠١٦ و ٢٠١٨ ، زمانی که خط مقدم جبهه ها عمدتا ثابت بود ، این ائتلاف به حوثی ها این فرصت را داد تا تسلط نظامی خود بر شمال یمن را تثبیت کنند و از شر شریک قبلی خود ، علی عبدالله صالح، رئیس جمهور سابق خلاص شوند. او در ٤ دسامبر ٢٠١٧ در صنعا توسط متحدان حوثی سابق اش اعدام شد. در حالی که بسیاری از واحدهای ارتش یمن به صالح وفادار مانده بودند ، نیروهای هوایی عربستان بارها پایگاه های آنها را بمباران کردند بدون آنکه به واحدهای شبه نظامی حوثی که در همان حوالی مستقر بودند، صدمه بزنند. آنها با این کار نیروهای حوثی را قادر ساختند تا به شمال یمن نفوذ کرده و کنترل آنرا را بدست گیرند. ریاض ، که برای تقریباً یک قرن هدف استراتژیک کاهش تهدیدات نظامی یمن را دنبال می کرد ، بدین ترتیب به تقویت سلطه نظامی حوثی ها در شمال کمک کرد. روندی که عمدتا در سال ٢٠١٧ ، کمی قبل از ترور رئيس جمهور سابق توسط حوثی ها به اتمام رسید.
امروز هم سعودی ها مدام به حوثی ها هدیه می دهند. همانطور که استقرار نظامی و اقدامات آنها در منطقه المهرا به وضوح نشان می دهد ، نقشه های آنها برای خاک یمن به محض افشا شدن، به حوثی ها دلیلی برای گردآوردن ملی گرایان یمنی حول خود برای دفاع از تمامیت کشورشان اعطا می کند.
مشروعیت بین المللی جنگ
جامعه بین المللی نیز، به ویژه از طریق شورای امنیت سازمان ملل ، به حوثی ها کمک کرده و بزرگترین هدیه آنها قطعنامه ٢٢١٦ شورای امنیت است(٣). هدف این قطعنامه جلوگیری از کنترل حوثی ها و صالح بر دولت و ارتش یمن بود. در عمل ، ائتلاف از این قطعنامه برای مشروعیت بخشیدن به حمله گسترده نظامی و محاصره شمال یمن استفاده کرد که موجب یک بحران انسانی و اقتصادی و تضعیف جمعیت محلی در برابر حوثی ها شد. بدین ترتیب دشمنی مردم افزایش یافت ، و آنها را آسانتر در خدمت حوثی ها درآورد. سازمان ملل مجبور شد برای مقابله با بحران انسانی که خود باعث ایجاد آن شده بود ، گردانی از امدادگران و صدها میلیون دلار به یمن بفرستد. کمکی که حوثی ها به تدریج توانستند آنرا در جهت منافع خود تغییر جهت دهند. از آنجا که حوثی ها به ویژه در خارج از یمن آسیب پذیر نیستند ، تحریم های بین المللی تحت قطعنامه ٢٢١٦ صدمه زیادی به این گروه وارد نکرده. و حتی آن را مستقل تر نیزکرده است.
کسانی که موفقیت باورنکردنی جنبش حوثی ها را زیر سوال می برند باید از دیدن آن همچون یک پیاده شطرنج ایران و یا یک تشکیلات شیطانی منصرف شوند. . حوثی ها نه این هستند و نه آن. این یک جنبش ایدئولوژیک جوان یمنی است که از نقاط ضعف و تضاد یک سیستم سیاسی پیر استفاده می کند. سیستمی که توسط دهها سال اقتدارگرایی قبیله ای و برنامه ریزی های متضاد متحدان منطقه ای فلج شده است. با چنین دشمنانی ، حوثی ها به دوست احتیاج دارند.
* این مقاله به زبان انگلیسی و عرب در Sana’a Center for Strategic Studies به چاپ رسیده است.
١-این جریان گروههائی را گرد آورده که دلتنگ رژیم سابق جنوب یمن است که با شمال متحد شده بود. در ٢٥ آوریل این جریان اعلام استقلال کرد.
٢- برادرزاده علی عبدالله صالح. او با استفاده از تجهیزاتی که توسط امارات ارسال می شود نیروهای ملی مقاومت را حول اعضای گارد جمهوری یمن سازماندهی کرده است.
٣- قطعنامه ٢٢١٦ که در تاریخ ١٤ آوریل ٢٠١٥ توسط شورای امنیت تصویب شد: « شورای امنیت تحریم تسلیحاتی علیه اشخاص یا نهادهای تعیین شده توسط کمیته را تعیین کرده است. دو نفر جدید هدف این اقدامات قرار می گیرند ( مسدود شدن دارایی ، ممنوعیت سفر و تحریم تسلیحاتی). به فهرست معیارها، نقض تحریم تسلیحاتی هدفمند و جلوگیری از تحویل کمک های بشردوستانه اضافه شده است. برای دسترسی به این کمک و یا توزیع آن ، تعداد اعضای گروه متخصصین در یمن به ٥ نفر افزایش داده شد. »