یادداشت های غزه (۶۸)

«وقت غرق شدن، آدم به هر شاخه کوچکی آویزان می شود»

رامی ابو جموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد:

تصویر نشان‌دهنده‌ی یک صحنه‌ی غم‌انگیز است که در آن چندین کودک و بزرگسال درحال مشاهده‌ی یک وضعیت بحرانی به نظر می‌رسند. در پس‌زمینه، یک وسیله نقلیه آسیب‌دیده دیده می‌شود که حالت سوخته و خراب دارد. نام "پرس" بر روی آن به وضوح مشاهده می‌شود. در داخل نمای این وسیله، افرادی با حالت‌هایی جدی و نگران دیده می‌شوند که شاید به دنبال کمک یا راهی برای فرار از وضعیت خطرناک باشند. احساس تنش و اضطراب در این تصویر محسوس است.

شنبه ۲۸ دسامبر ۲۰۲۴

درحال حاضر، گرایش عمومی مردم غزه به خوشبینی است. می خواهند باور کنند که برقراری آتش بس نزدیک است. من این را درک می کنم. مردم به شدت مشتاق توقف جنگ هستند. آنها روی حرف های ترامپ حساب می کنند که گفته اگر جنگ پایان نیابد، جهنم برپا می شود. این حرف به عنوان پیامی خطاب به فلسطینی ها و به ویژه حماس و نیز نتانیاهو تلقی می شود. به نظر می رسد که صاحبان کسب و کار هم به پیشواز توقف حمله اسرائیل رفته و قیمت ها را کاهش داده اند چون می خواهند برای کالاهای زیادی که پس از آتش بس وارد می شود جا باز کنند. حتی قیمت سیگار که به صورت قاچاق وارد می شود هم کاهش یافته است. قیمت سیگار قطب نمای بازار غزه است.

خوشبینی به رسانه ها هم سرایت کرده و آنها از نزدیک شدن مواضع اسرائیل و حماس و کوتاه آمدن های هردو طرف سخن می گویند. من از این خوشحالم که پس از ۱۴ ماه، به رغم نوسان های مذاکرات، مردم روحیه مثبتی دارند. چنان که در میان ما گفته می شود، وقت غرق شدن آدم به هر شاخه کوچکی آویزان می شود.

«از ما مثل موش آزمایشگاهی برای آزمایش سلاح ها استفاده می شود»

اما من به سهم خود، بیش از آن که به فکر پس از آتش بس باشم، به روند برقراری آن فکر می کنم. زمانی که تهاجم اسرائیل پایان یابد، دنیا از گستره کشتار و تخریب های انجام شده توسط ارتش اشغالگر آگاه خواهد شد. ما روزنامه نگاران غزه، به طور روزمره درجریان رنج های ساکنان آن هستیم. غیرنظامی ها و مردم عادی ای که شاهد تکه پاره شدن فرزندان خود توسط بمب ها هستند. پدر و مادرهایی که خانه شان را در زیر آوارها از دست داده اند. تصویرهای اینها شماری از مردم دنیا را منزجر کرده و به نفع غزه تظاهرات کرده اند، اما این امر شامل حال دولت ها و عدم حمایت آنها از اسرائیل نمی شود و یک شعار را مرتب تکرار می کنند که: «اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند».

پس از پایان این جنگ، اگر روزنامه نگاران خارجی به نوار غزه بیایند، با چشم خود آنچه که رخ داده را خواهند دید. حتی تصویرهای وحشتناکی که ما موفق به فرستادن آنها به خارج می شویم، ایده درستی از فاجعه ای که برسر ما آمده و می آید را بازتاب و ابعاد کشتارها و انواع فنون آن که توسط اسرائیل به کار می رود را نشان نمی دهد. بعد از جنگ معلوم می شود که اسرائیلی ها چگونه همه زرادخانه خود را روی ما آزمایش کرده اند. انواع جدید سلاح هایی که پیشتر حرفی هم درباره آنها شنیده نشده بود. آنها سامانه هوش مصنوعی خود را روی ما آزمایش کرده اند. این سامانه است که هدف را انتخاب می کند و لذا دیگر انسانیتی درکار نیست. رُبات ها هستند که تصمیم می گیرند به کجا باید حمله شود. حتی آن که دکمه را می فشارد هم یک رُبات است. از ما به عنوان موش آزمایشگاهی استفاده می شود تا این سلاح ها در نمایشگاه های تسلیحات با نوشته «آزمایش شده در میدان» به نمایش درآیند.

آنچه که ما در حال مستند سازی آنها هستیم، - پهپادهای ۴ ملخی کشتارگر رُباتی کوچک، بمب های چندصد تُنی - و دیگر چیزهایی است که ما ۱۴ ماه است شرح می دهیم را پس از جنگ شما کشف خواهید کرد.

من فکر می کنم کسانی که از اسرائیل دفاع می کنند یا نگاه خود را برمی گردانند و از پذیرش این که نسل کشی و پاکسازی قومی رخ می دهد خودداری می کنند، کسانی هستند که بدون آن که خود بدانند انسانیت خود را از دست می دهند. من امیدوارم که این افراد وقتی که متوجه آنچه که برسر ما آمده شوند، دچار تأسف گردند. امیدوارم دریابند که اسرائیل قواعد واقعیت ها را، حتی در میان مردم ما تغییر داده است. متأسفانه، زمانی که در یک مدرسه کشتاری رخ می دهد، حتی فلسطینی ها می کوشند توجیهی برای بمباران انجام شده بیابند: «آیا یکی از افراد حماس در مدرسه بوده است ؟». هنگامی که همه افراد یک خانواده در زیر آوار خانه شان ازبین می روند، غزه ای هایی هستند که می گویند: «می باید فردی از حماس در آن خانه بوده باشد. او چرا برای دیدن خانواده اش رفته است ؟» و هنگامی که مردم می گویند: «یکی از افراد حماس»، منظور می تواند یکی از افراد شاخه نظامی، یا شاخه سیاسی آن و حتی یک هوادار این جنبش باشد. اسرائیلی ها فرد مورد تعقیب را با پهپاد، تلفن همراه یا ابزارهای فناوری پیشرفته تعقیب می کنند. آنها می توانند او را وقتی که تنها است ازبین ببرند، اما صبر می کنند تا به میان خانواده اش در مدرسه، بیمارستان یا اردوگاه پناهندگان برود. این مجازاتی جمعی علیه مردمی است که یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین اسرائیل – که امروز به اتهام جنایت علیه بشریت تحت تعقیب دادگاه کیفری بین المللی است-، آنها را «جانور- انسان» خوانده است.

معادل همین امر را در اوکراین تصور کنیم که اگر پوتین یا وزیر دفاعش گفته بودند که همه سربازان اوکراینی و خانواده هایشان را می کشند، گفته می شد که این یک تروریسم حکومتی است، اما زمانی که موضوع مربوط به اسرائیل باشد، هیچ کس واکنشی نشان نمی دهد. چیزی که خیلی بد است این است که ما، روزنامه نگاران فلسطینی – به طور کلی مردم فلسطین- نتوانسته ایم به سراسر دنیا بفهمانیم که مقاومت، از سوی حماس یا هرکس دیگر، تروریسم نیست.

من پیشتر در جنگ سال ۲۰۱۴ متوجه این قلب واقعیت شده بودم. در آن زمان روزنامه نگاران خارجی را در میدان جنگ همراهی می کردم. در ابتدا، از دیدن این که تمام افراد یک خانواده در یک بمباران کشته می شوند، شوکه می شدند. اما دستگاه رسانه ای اسرائیل به سرعت اثر کرد. به زودی، نخستین پرسشی که روزنامه نگاران خارجی از من می کردند این بود که: «آیا عضوی از حماس در آن خانه بوده است ؟»، اگر چنین می بود، برای آنها بمباران قابل درک می شد و مسئله چندان وخیمی نبود.

«این رویدادهای وحشتناک توسط خود اسرائیلی ها فاش می شود»

اما بدتر از این هم هست. مواردی از اعدام های فراقضایی، مردن از گرسنگی و تجاوز جنسی هم وجود دارد. در جامعه ما از اینها حرفی زده نمی شود چون مایه شرم به نظر می رسد. اما این کارها توسط «اخلاقی ترین» ارتش دنیا – که در واقع بی اخلاق ترین، خطرناک ترین، خشن ترین، بیرحم ترین و غیرانسانی ترین ارتش دنیا است-، انجام می شود. این ارتش مجوز عملکرد خود را از سخنان نتانیاهو می گیرد که ما را «عمالیق» یعنی یک قبیله دشمن عبری ها می داند که بنابر کتاب مقدس باید ازبین برده شوند.

دیده می شود که این رویدادهای وحشتناک توسط خود اسرائیلی ها فاش می شود. آنها اکنون چنان تحت تأثیر جنگ و اثر گروهی هستند که وجدانشان زائل می شود. البته، برخی از آنها ابدا بویی از رحم نبرده اند، اما من یقین دارم که برخی دیگر هنوز انسان اند. این امر پس از جنگ ۲۰۱۴ هم رخ داد که هنگامی که یک موسسه غیردولتی (ONG) به نام «شکستن سکوت» (Breaking the Silence) شهادت هایی از سربازان اسرائیلی را منتشر کرد که درمورد وحشیگری هایی که دیده یا خود انجام داده بودند صحبت می کردند. پس از این جنگ هم این امر در سطحی خیلی بزرگ تر رخ خواهد داد. جنگ ۲۰۱۴ حدود ۱۰ درصد چیزی که تاکنون رخ داده بود. برخی از سربازان شروع به حرف زدن کردند. برخی دیگر از بازگشت به غزه خودداری می کنند چون می ترسند یا هنوز انسان باقی مانده اند. شماری از آنها به سختی می توانند بارسنگین این ددمنشی ها را به دوش بکشند. بی تردید می توان منتظر خودکشی هایی مانند آنچه که در این شرایط رخ می دهد بود. این سربازان می دانند که ارتش شان تحت فرمان یک دولت راست افراطی درحال انجام چه کارهایی مثل نسل کشی و پاکسازی قومی به معنای واقعی کلمه یا چنان که پیشتر گفته ام یک «غزه ای کشی» است. - واژه ای که من برای بیان جنبه بی سابقه کشتار و تخریب هایی که برسرمان می آید ابداع کرده ام- یک نسل کشی «خاص غزه» برای فلسطینی های ساکن آن. حامیان تجاوز اسرائیل زمانی که روایت کارهای وحشتناک انجام شده توسط این ارتش را بشنوند، شاید شرمنده شوند. وقتی که بفهمند که نتانیاهوزندانی های اسرائیلی، که هیچ قصدی برای آزادکردن آنها نداشته، را قربانی کرده است.

امیدوارم کسانی که به طور نظام مند از اسرائیل دفاع می کنند، انسانیت خود را بازیابند و از حالت انکار بدرآیند. من از آنها نمی خواهم که اسرائیل را «محکوم» کنند. محکومیت تنها یک واژه است و باید عمل کرد. باید به جنگ پایان داد. روسای نظامی و سیاسی ای که دستور کشتار هرچه بیشتر و تخریب همه چیز را داده اند را باید محاکمه نمود. کشتار و تخریب هایی که با هدف این که همه نوار غزه را ترک کنند انجام شده تا موضوع توسط اسرائیلی ها به صورت «ترک داوطلبانه» معرفی شود.

کشته یا بی وقفه جابجا می شوی، زندگی ات بدل به جهنم می گردد و بعد به تو گفته می شود: «اگر بخواهی بروی می توانی، تصمیم با خودت است». به این ترتیب، اسرائیلی ها یک بار دیگر می خواهند با نفی واقعیت مانع از آن شوند که دنیا شاهد یک نسل کشی به صورت مستقیم، در ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته باشد. هیچ کس حرکتی نمی کند. به هر صورت، راه حل واقعی همان است که بوده: ایجاد یک حکومت فلسطینی که با اسرائیل در صلح زندگی کند.