یادداشت های غزه (۹۶)

آنچه در ۱۲ روز به سر آنها آمد را ما ۲ سال است که تحمل می کنیم

رامی ابو جاموس یادداشت های روزانه خود را برای «اوریان ۲۱» می نویسد. او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد.
رامی برای این گزارش‌های محلی، جایزه مطبوعات نوشتاری و جایزه Ouest-France را در کادر جایزه Bayeux برای خبرنگاران جنگ دریافت کرد. این فضا از ۲۸ فوریه ۲۰۲۴ به او اختصاص یافته است.

یک بیمارستان شلوغ با بیماران مصدوم درازکشیده و کادر پزشکی مشغول کمک‌رسانی. حالتی اضطراری و نگران‌کننده.

و سرانجام، نتانیاهو به حکومت ایران حمله کرد. حمله ای «پیشگیرانه». دردانه ایالات متحده و غرب تصمیم گرفت که بجز اسرائیل هیچ کس در منطقه حق داشتن بمب اتمی را ندارد. طبق معمول، عبارت معروف «اسرائیل حق دفاع ازخود را دارد» ظاهر شد، چون نتانیاهو بیش از ۲۰ سال است در گوش ها می خواند که حکومت ایران در مدت ۲ هفته به بمب اتم دست خواهد یافت. واقعیت این است که اسرائیل به ایران حمله کرده اما این کشور حق دفاع از خود را ندارد.

اسرائیل تبلیغاتچی های خود در سراسر دنیا را بسیج کرده است. مکررا شنیده می شود که با مردم ایران همدردی ای ابراز نمی شود. به این کشور نام «کشور ملاها» و «حکومتی که حجاب را بر زنان تحمیل می کند» داده شده، درحالی که برعکس باید پذیرفت که بسیاری از کشورهای غربی داشتن حجاب و چادر را برای زنان ممنوع کرده و به آنها بیکینی و مینی ژوپ را تحمیل کرده اند.

همه مردان و زنان دنیا باید مطابق میل اروپایی ها رفتار کنند. اگر نکنند بمباران «پیشگیرانه» آنها مشروع است. به هر صورت، از آنجا که حکومت ایران دموکراتیک نیست، بمباران کردن آن اشکال ندارد. مواردی از آن در عراق و افغانستان انجام شد که نتیجه ای جز هرج و مرج نداشت.

دونالد ترامپ، چند روز پیش از ورود به کاخ سفید ویدیویی از یک اقتصاددان مشهور را منتشر کرد که نتانیاهو را «مادر به خطای تبهکار» خوانده و او را به این متهم می کرد که می خواهد ایالات متحده را به «جنگ های بی پایان» در خاور نزدیک بکشاند. امروز ترامپ هم همان کار را می کند.

اسرائیل به جاهایی حمله می کند که خودش مردم غزه را به پناه بردن به آنها ترغیب کرده است

چیزی که در این «جنگ ۱۲ روزه» برایم جالب است پوشش رسانه ای و پاسخ ایران به تهاجم اسرائیل است. در مدت ۱۲ روز، سرمان را با این گرم کردند که چند موشک به خاک اسرائیل برخورد کرده، که آنها می دانستند در کجا فرود می آید یا این که اسرائیلی ها چگونه پناهگاه های زیادی برای محافظت از خود داشتند. روزنامه نگارهای زیادی برای ما حکایت کردند که شب ها خواب به چشمشان نیامده چون صدای آژیر و انفجارها مانع از آن می شده است.

من آنها را درک می کنم، چون هزار بار شدیدتر از آنچه که در مدت ۱۲ روز به سر آنها آمده را ۲ سال است که ما تحمل می کنیم. ما در همه ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته هدف حمله ها هستیم. نمی دانیم که موشک ها در کجا فرود می آیند. نمی دانیم که پهپادها به کجا تیراندازی می کنند. «پناهگاه»ی جز چند مدرسه «اونروا» که اسرائیل مرتب بمباران می کند نداریم و از آب و غذا هم محرومیم. اسرائیل حتی به محل هایی که خودش مردم غزه را به پناه بردن به انها ترغیب کرده نیز حمله می کند. «منطقه انسان دوستانه» المواصی در جنوب از این جمله است. درمورد «مراکز توزیع کمک انسان دوستانه» نیز اسرائیلی ها با تیراندازی بی مهابا به ازدحام مردم گرسنه ای که به سوی آنها می شتابند، از این مراکز به عنوان دامی مرگبار استفاده می کند.

در طول این جنگ کوتاه، گزارش هایی نشان داد که بیمارستان سوروکا در اسرائیل توسط موشک جمهوری اسلامی هدف قرار گرفت و آسیب اندکی دید. نتانیاهو کسانی که به بیمارستان و بیماران حمله کرده بودند را «وحشی» خواند. حکومت ایران تأکید کرد که قصد هدف گیری بیمارستان سوروکا را نداشته، اما نخستین واکنش من به حرف نتانیاهو خنده بود. بنابر ضزب المثلی که ما داریم: شتر کوهان خود را نمی بیند. در غزه، ارتش اسرائیل تقریبا همه بیمارستان ها را بمباران کرده و این کار آگاهانه و با دقت انجام شده است. عملکرد ۹۰ درصد از بیمارستان ها مختل شده است. برخی مانند بیمارستان ترک، که در درمان سرطان تخصص داشت، با خاک یکسان شده اند. این درحالی است که درمورد تخریب های اسرائیل توجیه می شود و اعم از این که در ایران یا غزه باشد، با رواداری برخورد می گردد. باید در انتخاب کلمات دقت و از حرف زدن درباره نسل کشی خودداری کرد.

البته، آنچه برسر فلسطینی ها می آید هولناک است، اما مقصر نتانیاهو نیست بلکه حماس است. به همین ترتیب، اگر حکومت ایران اسرائیل را موشک باران می کند، به خاطر شرارت آن و نه به این دلیل است که نتانیاهو نمی خواهد که جنگ ها پایان یابد چون دراین صورت زندگی سیاسی اش به پایان می رسد.

دوتابعیتی های اسرائیلی و دوتابعیتی های فلسطینی

من همچنین دیده ام که اسرائیلی هایی که تابعیت دوگانه اسرائیلی- فرانسوی دارند و توسط فرانسه پذیرفته شدند، چگونه بر صفحه تلویزیون ها ظاهر شده و شرح دادند که با بسته بودن فرودگاه ها خارج کردن آنها چقدر سخت بوده و سفیر فرانسه در اسرائیل را سرزنش زیاد می کردند که چرا مطابق میل آنها به سرعت خارجشان نکرده است.

نمی خواهم کلی گویی کنم، اما اکثر رسانه ها در آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه توجه چندانی به سرنوشت فلسطینی های دوتابعیتی نداشتند. اسرائیلی ها حرکت آنها را به تعویق می انداختند. یک نمونه این امر احمد ابوشملا، کارمند انستیتو فرانسه در غزه است که نامش در فهرست اعزام بود ولی اسرائیل مرتب در دادن اجازه خروج به او تعلل می کرد. او سرانجام در روزی که اجازه خروج را به دست آورد کشته شد. نمونه دیگر این اِعمال تبعیض در برخورد با دوتابعیتی ها این است که در ساعت های پرشنونده و بیننده از فلسطینی هایی که از غزه خارج شده اند دعوت نمی شود تا جهنم واقعی ای که از آن گریخته اند را شرح دهند.

من شخصا با این موافق هستم که از غیرنظامی ها محافظت شده و درباره درد و رنج آنها حرف زده شود. اما، غالبا وقتی که صحبت از فلسطینی ها می شود، انسانیت ناپدید شده و فقط از دردانه ای که با همه دنیا سر نزاع دارد تمجید می شود و این احساس به وجود می اید که بچه یتیمی در معرض تهدید است که همه دنیا باید از او سرپرستی کند. این دردانه‌، از همه جای دنیا آمده‌ و سرزمینی را اشغال کرده و مدعی مالکیت آن است و از همان آغاز از خشونت، کشتار و سلاخی استفاده کرده است. این وضعیت از سال ۱۹۴۸ تداوم یافته ولی گفته می شود که او «حق دفاع از خود را دارد».

می دانم که به رغم دیدگاه رسانه ای رایج در «غرب»، اعضای جامعه مدنی، روشنفکران و روزنامه نگاران حقیقت را بازتاب می دهد و از آنها سپاسگزارم. روزی حق به حقدار خواهد رسید. دردانه نُنُر حمایت غربی ها را از دست می دهد و سرزمین های اشغالی را تخلیه می کند. در آن زمان، فلسطینی ها در سرزمین خود زندگی کرده و حکومت خود را خواهند داشت. حکومتی فلسطینی که توسط همه دنیا به رسمیت شناخته شود. ما همه آنچه که تخریب شده را بازسازی خواهیم کرد و غزه به صورت یک منطقه گردشگری (Riviera) – ولی ساخته شده و تحت اداره فلسطینی ها- درخواهد آمد.