آیا کشوری را میتوان دوست داشت که نتوان کشورش نامید؟
روز ۹ اکتبر ۲۰۲۴، مونا شوله مهمان برنامه «کتابفروشی بزرگ» در کانال تلویزیون France 5 بود. او کتاب جدیدش، «مقاومت در برابر مجرم شمردن. درباره مانعی چند از وجود داشتن» (انتشارات دِکووِرت، ۲۰۲۴) را معرفی می کرد. در پایان برنامه، زیر عنووانِ «چشم در چشم» شوله متنی را خواند که برای فلسطین نوشته بود- شعری از عشق و شورش که با اجازه نویسنده، منتشر می شود.
Poème de Mona Cholet - YouTube
آیا کشوری را میتوان دوست داشتکه نتوان کشورش نامید؟سرزمینیکه گرچه هرگز بر خاکش پا ننهادهامموطنی است کهپیوندِ منشچکههای روغن زیتون استآمیخته با عطرِ زعترنوازشگرِ گلوگاهافسونگرِ کامکشوریبا عکسهایی کهنه که با قلبی لرزان به آن چشم میدوزیبه دنبال ردی از نیاکانتدر پیچوخم کوچهای در اورشلیم.میتوان کشوری را دوست داشتکه کسانیاز خاکستر ویرانیاش شادماناند؟سرزمینی با چهرهای مخدوشاز زنگارِ اتهامِ یک واژه:«تروریست»در این زمین کودکانِ شادمسخ شده در هیبتِ عروسکهای زخمیو پیکرهای غبارآلود.سرزمینی که نامش خوداهانتیستو پرچمش میتواند تو را به زندان بیفکندو مردمانشدر ترازوی زندگیوزنی دارند سبکتر از پر کاه.آیا میتوان کشوری را دوست داشتکه دوستانتلطافتش را نادیده میگیرند؟سرزمینی که تو مظنونِ توجه به آنیو آنگاه که در هراسی شبانه تنها میمانیاندوهی بیدارت میکندبا سرودی بیپایاناز رنجی ژرفکه ذهن تاب درکش را نتواند داشت.آیا میتوان کشوری را دوست داشت؟چنین سرکشکه انکارش بر تو ساده شودو فراموش کردنش بر تو حرام؟سرزمینی که تو را به تعهد فرا میخواند.سرزمینی که میراثش را میطلبدتا در آن لحظهی محتوم ویرانیدر آغوشِ گنجپذیرِ تو پناه گیرد.