
از پیامد جنگ هایی که اسرائیل در اطراف خود، به ویژه در غزه به راه انداخته است، و همین طور تغییراتی که از هفتم اکتبر۲۰۲۳ تاکنون در منطقه پدید آمده، و طبیعت رهبران سیاسی که در بیستم ژانویه وارد کاخ سفید خواهند شد، هیچ پیش بینی قابل اعتمادی وجود ندارد. چه کسی فکر می کرد که دونالد ترامپ حتی قبل از بازگشت به قدرت ویدیویی را در تاریخ ۹ ژانویه در پلاتفرم Truth Social خود به اشتراک بگذارد، که در آن ژفری ساچ اقتصاددان معروف آمریکایی، بنیامین نتانیاهو را به عنوان یک جنگ طلب غیر قابل کنترل،« فریبکار» و « حرام زاده» ای که می باید مطلقآ آمریکا را از شر وی در امان نگاه داشت، مورد خطاب قرار می داد؟ یک روز بعد از آن، همین ترامپ، علنآ از نخست وزیر اسرائیل تمجید کرد. سه روز پس از آن دوباره اختلاف بین آنها از سر گرفته شد، تا این که نتانیاهو تسلیم خواسته های دونالد شد.
مدتهاست که می دانستیم، و جنگ غزه یک بار دیگر بر آن صحه گذاشت، که روابط آمریکا و اسرائیل « ویژه» است. با این حال تنش میان نتانیاهو و ترامپ یک امر واقعی بوده است. مذاکره برای آزادی گروگان های اسرائیلی، همزمان با عقب نشینی نیروهای اسرائیلی، ظاهرآ طی ۱۴ ماه گذشته با مخالفت سیستماتیک نتانیاهو مواجه میشده است. اعضای وابسته به جناح راست افراطی دولت وی تهدید می کردند که در صورت تن دادن به خواسته های دونالد ترامپ، دولت را ترک خواهند کرد. دولت اسرائیل همچنین برگزاری جلسه هیئت دولت، برای تصویب توافق آتش بس را برای روز جمعه ۱۷ ژانویه به تعویق انداخت. اما به نظر می رسد که ترامپ شدیدا خواهان نهایی کردن توافق میان اسرائیل و حماس قبل از شروع به کار خود بوده است.
نتامیاهو برای اولین بار از نوامبر ۲۰۲۳، توافق نامه آزادی گروگانها را که از خارج، توسط ایالات متحده تحمیل شده، پذیرفته است. در حالی که قبل از رویارویی او و ترامپ، طبقه سیاسی اسرائیل و مجموعه نظامی-صنعتی آن درچنان غرور و گستاخی ناشی از تصور قدرت مطلق گرفتار شده بودند، که تا آن زمان هرگز سابقه نداشت. اسرائیل با نگاه به اعمال انجام شده و غالبآ با مخفی نگاه داشتن اهداف خود به پیش می رود، اما گاهی از اوقات آنها را به وضوح آشکار می کند. «طرح ژنرال ها» برای آینده غزه، که در ماه اکتبر ۲۰۲۴، اعلام شد، از این موارد بود، طرحی که تا به امروز به سرعت در حال اجرا شدن است، و به تخریب تقریبآ کامل تمام ساختمان ها و زیر ساخت ها در شمال، اخراج اجباری صدها هزار نفر از ساکنین آن، و تحمیل گرسنگی سازمان یافته، منجر شده است، بدون آن که بدانیم آیا این نسل کشی تنها به منظور ایجاد یک منطقه نظامی گسترده حایل صورت گرفته است، یا همان طور که بسیاری در اسرائیل خواستار آن هستند، با هدف تشکیل شهرک های جدید، برای اسکان دادن مستعمره نشینان جدید .
آیا امضای آتش بس در غزه توسط اسرائیل و حماس به این معنی است که اسرائیل از تمام سرزمین های غزه عقب نشینی خواهد کرد؟ بعید به نظر می رسد. هیچ چیز در مورد آنچه که نتانیاهو تصمیم دارد پس از پایان جنگ انجام دهد، مشخص نیست. شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، نقشه راه طرح اسرائیل برای تقسیم نوار غزه به پنج منطقه تفکیک شده و تحت کنترل ارتش آن کشور را منتشر کرد (۱). پس از تحقق یافتن آتش بس چه چیزی از این طرح باقی خواهد ماند ؟ و از آنجایی که توافق آتش بس متضمن بازگشت شهروندان فلسطینی به شمال نوار غزه است، اسرائیل چه فضایی را برای حفظ کنترل از سوی خود معین خواهد کرد ؟
شادمانی و بازاریابی
به راحتی می توان شادمانی فلسطینی ها، که پس از اعلام توافق آتش بس، به دنبال ۴۶۸ روز کشتار و ویرانه سازی وحشتناک، در خرابه های غزه شعار « پیروزی» سر می دادند، را درک کرد. در همان حال مشاهده می کنیم که واکنش خانواده های گروگان های اسرائیلی، به این دلیل که از سابقه رفتار رسوایی بر انگیز نتانیاهو اطلاع دارند، بسیار آرام تر و حساب شده بود. همچنین شرایط به مرحله اجرا در آوردن آزادی و تبادل همزمان یک گروه با گروه دیگر، تصادفی و با ضریب اطمینان پائین تلقی می شود : پروسه ای پیچیده که شامل سه مرحله متمایز است، پروسه ای که می باید در صورتی که مشکلی در جریان انجام هریک از این مراحل سه گانه پیش نیاید، در طول حد اقل سه ماه دنبال شود. زمان لازم برای آخرین مرحله، که به تبادل اجساد کشته شده های دو طرف مربوط می شود، تعیین نشده، اما باید کوتاه باشد...در این مورد نیز، تنها به این شرط که قبل از آن مشکلی به وجود نیامده باشد. یک مورد دیگر : در این توافق تعداد زندانی ها و گروگان هایی که همزمان در مرحله دوم آتش بس مبادله خواهند شد، قید نشده است.
علاوه بر این، دشواری های اجرای این توافق در ارتباط با سرعت و ریتم عقب نشینی نیروهای اسرائیلی، ورود کمک های بشر دوستانه به غزه، ساخت و ساز اضطراری برای اسکان موقت فلسطینی ها و غیره، دشوار و پیچیده است. یک سؤال جدی نیز مطرح می شود : آیا اسرائیل اجازه بازگشت دفتر کمک و کار سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی در خاور میانه،UNRWA) ( را خواهد داد؟ این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این تشکیلات سازمان ملل متحد تنها سازمان معتبری است که قادر به پاسخ گویی به مشکلات و نیازهای روزانه مردم غزه است. اما چنین به نظر می رسد که این موضوع در توافقنامه گنجانده نشده است. در عین حال پارلمان اسرائیل قانونی را از تصویب گذرانده که فعالیت نمایندگان این ارگان سازمان ملل در محل را ممنوع اعلام کرده است. و در نهایت، اطرافیان نتانیاهو که تحت فشار مجبور به پذیرفتن این توافقنامه شده است، ساز دیگری کوک می کنند : این توافق از مرحله اول فراتر نخواهد رفت، و جنگ از سر گرفته خواهد شد.
اما متاسفانه، بدون شک موضوع اصلی جای دیگری قرار دارد. در حالی که سؤالاتی در مورد نحوه اجرای آتش بس مطرح است، جنبه های سیاسی « معامله» تا حد زیادی مورد ابهام است. اما اولین اطلاعاتی که درز کرده، بسیار نگران کننده است. در تاریخ ۱۴ ژانویه روزنامه اسرائیلی یدیوث اهرونوث Yédioth Aharonot نوشت که توافقنامه ای که با نتانیاهو صورت گرفته، در یک ایده کلیدی خلاصه می شود : اسرائیل می باید از جاه طلبی های خود در مورد غزه دست بکشد، و درعوض « بسته ای ازهدایا» را دریافت خواهد کرد، که رد کردن آنها برایش دشوار خواهد بود. هدایایی که به ویژه در بر گیرنده این موارد است :
– او مجاز خواهد بود هر موقع صلاح دانست، به آتش بس خاتمه دهد
– او از حمایت و تآیید آمریکا برای راه اندازی ساخت و ساز « گسترده» شهرک سازی های جدید در کرانه باختری برخوردار خواهد بود
– کاخ سفید از تمام نفوذ خود برای لغو تحریم هایی که پیش از این توسط دولت بایدن برعلیه مستعمره نشینانی که اقدامات جنایت کارانه ای را انجام داده بودند، اعمال شده، استفاده خواهد کرد و به ویژه مبارزه ای بین المللی را بر علیه دو دادگاه وابسته به سازمان ملل متحد، که تحقیقات یا تحت تعقیب قرار دادن مسئولین اسرائیلی، از جمله نتانیاهو و وزیر دفاع سابق وی یواو گالانت ، را آغاز کردند، و همچنین لغو احکام بازداشت صادر شده از سوی دیوان بین المللی جنایی به اتهام جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت، در مورد این دو را در پی خواهد گرفت.
در این بسته هدایای پیشنهادی، موضوع عمده، کرانه باختری است. چون ترامپ به اسرائیلی ها امکان برآورده شدن جاه طلبی هایی که بیش از همه چیز برای آنها اهمیت دارد، را نوید می دهد. خاک غزه، سرزمین لبنان ، در جنوب رودخانه لیتانی، کوه هٍرمون، یا صحرای سینا را، آنها در گذشته چندین بار اشغال کرده اند. اما اینجا کرانه باختری است، سرزمین فلسطینی که اسرائیل در همه جای آن گذشته برآمده از کتاب مقدس را می بیند، و مایل است هر چه زودتر آن را به اسرائیل ضمیمه کند. ، وترامپ با دادن چنین وعده ای نتانیاهو را وادار به تسلیم شدن کرد.
نگرانی بزرگ فلسطینی ها
در این بخش از اراضی تحت اشغال فلسطین، ارتش و مستعمره نشینان، دست در دست هم فعالانه سرکوب مرگباری را تحمیل می کنند. در تاریخ ۸ ژانویه، روزنامه هاآرتٍض سرمقاله ای با تیتر « اسرائیل می خواهد کرانه باختری را همچون غزه به ویرانه ای تبدیل کند» منتشر کرد. یک روز قبل از آن بتسالل اسمورتیچ، وزیر مسئول مدیریت مدنی کرانه باختری با گرایش مذهبی شدید، تمایل خود برای اجرای عملیات گسترده ارتش به منظور تخریب اردوگاه های آوارگان در یهودیه و سامریه، در طولکرم ، جنین ، نابلوس و هر جایی که تهدیدی برای ساکنان اسرائیل وجود داشته باشد»، را اعلام کرد. روزنامه نتیجه می گیرد: یعنی همه جا.
مؤسسه های تحقیقاتی فلسطینی در بیت المقدس و راماله سناریوهایی را پیش بینی می کنند، که در آن صدها هزار فلسطینی از طریق رود اردن اخراج خواهند شد (....) مشروعیت زدایی اسرائیل از ارگانیسم های وابسته به سازمان ملل متحد، به ویژه دفتر کمک و کار سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی در خاور میانه L’UNRWA به فراموشی سپردن مسئله فلسطین منجر شده، و عادی سازی روابط کشورهای عرب از جمله عربستان سعودی، فلسطینی ها را به طور کامل منزوی خواهد کرد.(۲)
نگرانی که اغلب از سوی فلسطینی ها ابراز می شود، این است. می باید آن را جدی گرفت. بخش بیش از همه رادیکال صهیونیسم موعودگرا ( آخرالزمانی) که از حمایت حد اکثری افکار عمومی در میان اسرائیلی ها برخوردار است، به طور مداوم و بدون انقطاع خواستار بر گزاری یک « فاجعه»( نکبه) جدید است. در تاریخ ۳ ژانویه ، ۸ عضو پارلمان اسرائیل که چهار حزب جناح راست، از جمله لیکود را نمایندگی می کنند، از دولت خواستار « نابودی کامل همه منابع تآمین مواد غذایی و انرژی در غزه » شدند (۳). در اولین فرصتی که اسرائیل مناسب تشخیص دهد، می تواند به این کار اقدام کند. هفتم ژانویه ۲۰۲۵، بتسالل اسموتیچ به دنبال یک حمله مرگبار فلسطینی ها علیه اتوبوس حامل مستعمره نشینان اعلام کرد « در کرانه باختری می باید از حالت دفاعی به وضعیت تهاجمی در آییم». او توضیح داد که « طرحی» را تدوین کرده است ، که شهرهای فلسطینی « الفندق، نابلس و از جنین تا جبلیا» (۴) را شبیه به شهر کاملآ ویران شده ای در شمال نوار غزه خواهد کرد. و حالا ترامپ، در راستای دیپلماسی « سوداگرانه اش» به اسرائیلی ها چراغ سبز نشان می دهد تا در کرانه باختری هر کاری که می خواهند انجام دهند. آیا کسی بهتر از این می تواند بگوید ؟
همسو با نژاد پرست ترین جناح سیاسی اسرائیل
نتانیاهو استراتژی شخصی خود را به امید بازگشت ترامپ به قدرت بنا کرده بود. در حال حاضر حد اقل به دلیل شرایط، توسط دونالد ترامپ که مآموریت جدید خود را آغاز می کند، دچار بی ثباتی شده است. آیا می توانیم تغییر موضع اساسی دولت آمریکا در قبال اسرائیل را که با بحران بسیار عمیق تری همراه خواهد یود، تصور کنیم؟ کسی مثل پیتٍر بٍینارت، مدیر مجله Jewish Currents ، منتقد رادیکال دولت کنونی اسرائیل و سیاست آن، چنین فکر نمی کند. در اواخر ماه نوامبر۲۰۲۴ به کسانی که فکر می کردند ترامپ می تواند مرد تصمیمات شگفت انگیز باشد، پیشاپیش چنین پاسخ می دهد :
ترامپ در طول دوران دوم زمامداری اش، همچون دوره اول، می تواند نتانیاهو را مورد انتقاد قرار دهد، اما با توجه به نادانی، تنبلی و ناکارآمدی او، مشاورین وی [هربار] او را به راه می آورند تا جایی که اطمینان حاصل کنند، که افسار اسرائیل آزاد مانده است(۵).
در حقیقت می دانیم که ترامپ در اواخر اولین دوره ریاست جمهوری خود، از نتانیاهو ابراز نارضایتی کرده بود، و با وی اختلاف نظر داشت. اما در هر مورد، نتانیاهو با تکیه بر کارکنانی که ترامپ را در ارتباط با امور خاور میانه احاطه کرده بودند، توانسته بود به آنچه خواسته بود، دست پیدا کند. این بار هم، در میان افرادی که توسط دولت جدید برگزیده شده اند، کسی را نمی توان یافت که جایی برای خوش بینی باقی بگذارد. دولت بایدن از افرادی تشکیل شده بود که یا به طور قاطع و مطلق طرفدار اسرائیل بودند، یا به طور قاطع، اما با تردید بی طرف محسوب می شدند. همه آنها در برابر خواسته های اسرائیل تسلیم بودند. اما هیچ یک از دولت های آمریکایی تا این اندازه از نزدیکان نژاد پرست ترین و استعمارگرترین جناحها در میان گرایش های سیاسی اسرائیل، را به کار نگرفته است. از میان کسانی که برای مدیریت امورخاور میانه برگزیده شده اند، شمار افراد با گرایش مذهبی افراطی ) Évangéliques ( به طور قابل توجهی افزایش یافته است. برای نمونه ، از مایک هوکابه، سفیر جدید آمریکا در اسرائیل، می توان نام برد، که با همتای اسرائیلی خود در واشنگتن یحیئل، یک شهرکنشین آغشته به ایدئولوژی آخرالزمانی که از طرف نتانیاهو منصوب شده است، می باید سازگاری داشته باشد.
بارگاه معجزات
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه. سناتور فلوریدا، این حامی بدون قید و شرط اسرائیل یکی از هواداران « صلح از طریق فشار» است. وی « مشروعیت اسرائیل بر سرزمین تاریخی خود » را اعلام کرده ، و جنگ اسرائیل بر علیه غزه را با تعقیب و مجازات آدولف هیتلر همسو دانسته است.
پیت هگست وزیر دفاع، از نظامیان قدیمی جنگ های عراق و افغانستان، و پس از آن به عنوان مجری معروف شبکه تلویزیونی فَکس نیوز، کارزار تبلیغاتی به منظور افشا کردن « اخبار غیرواقعی» در ارتباط با قربانیان فلسطینی در غزه را هدایت می کرد.
میکائل والتس، وزیر امنیت ملی. وی به صراحت اسرائیل را به « تمام کردن کار در غزه» فرا خواند. در ماه اکتبر ۲۰۲۴، به نتانیاهو توصیه کرد جزیره خارک، مرکز اصلی صادرات نفتی ایران را بمباران کند.
استفن میلر معاون رئیس دفتر ترامپ، ضد مهاجر متعصب. از نزدیکان سازمان صهیونیستی آمریکا Zionist Organization of Américaine (ZOA) است که از اخراج همه فلسطینی های ساکن بین دریا و اردن حمایت می کند. فرمان صادر شده از طرف دونالد ترامپ در سال ۲۰۰۷، که ورود شهروندان ۶ کشور اسلامی به ایالات متحده را به حالت تعلیق در می آورد، را او نوشته بود.
الیز استفانیک، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل. فعالیت عمومی خود را بر دفاع مطلق از اسرائیل بنا نهاده است. وی کارزار تبلیغاتی صورت گرفته در ایالات متحده برای بی اعتبار ساختن نقش دفتر کمک و کار سازمان ملل یرای پناهندگان فلسطینی در خاور میانه L’UNRWA را رهبری کرد.
کریستی نوام، وزیر امنیت داخلی. فرماندار داکوتای جنوبی، وی در تبلیغ و ترویج « باز تعریف مفهوم یهودستیزی» ، که این امکان را فراهم می کند تا هرکس که اسرائیل را مورد انتقاد قرارمی دهد، به یهودستیزی متهم شود، نقش عمده ای ایفا کرد.
مایک هوکابه، سفیر آمریکا در اسرائیل. این کشیش مسیحی سابق، که فرماندار آرکانزاس شد، بارها توضیح داد که « فلسطینی ها یی وجود ندارند»، و کرانه باختری « یهودیه و سامریه ، بخش جدایی ناپذیری از اسرائیل است»، وی این ایده را مطرح کرد، که عربستان سعودی و مصر می باید بخشی از سرزمین های وسیع و خالی از سکنه خود را به منظور استقرار فلسطینی ها واگذار کنند.
آدام بوشلٍر فرستاده ویژه برای امور مرتبط با گروگان های اسرائیلی، دوست شخصی جرد کوشنر داماد دونالد ترامپ، معمار اصلی توافق نامه های ابراهیم.
سباستین گورکا، دستیار مشاور رئیس جمهور، ستایشگر بزرگ اسرائیل، وی بارها به داشتن ارتباط با راست افراطی و ضد یهودی مجارستانی متهم شده است.
استوٍن ویتکوف فرستاده ویژه در خاور میانه. این مقاطعه کار ساختمانی، کمک دهنده مالی بزرگ ترامپ و همزمان دولت اسرائیل، و همبازی ممتاز گلف رئیس جمهور آینده .
مورگان اورتاگوس دستیار فرستاده ویژه برای صلح در خاور میانه. مدافع بی قید و شرط اسرائیل. وی پیش از آن که به یهودیت تغییر مذهب دهد، در یک خانواده مؤمن مسیحی بزرگ شده بود.
اولویت های آمریکایی در خاورمیانه
بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در شرایطی صورت می گیرد، که آرمان فلسطین از سال ۱۹۴۸ تا کنون، هرگز تا این حد مآیوس کننده نبوده است.
گرچه حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، موضوع فلسطین را در کانون توجه مسائل خاور میانه قرار داد، اما نتانیاهو با نابودی غزه ، تضعیف موقعیت ایران و حزب الله – و در نتیجه آن به طور ناخواسته - فراهم کردن زمینه سقوط رژیم بشار اسد، و کسب قدرت در سوریه توسط گروه هیآت تحریر شام بر آمده از جنبش جهادی، توانست روند بازی سیاسی در فلسطین و همین طور در منطقه را به نحو چشمگیری تغییر دهد.
محمد صلیح محقق مؤسسه تحقیقات سیاست خارجی در آمریکا معتقد است بر خلاف تمایلات انزوا طلبانه و غیر مداخله جویانه رایج در میان حامیان خود، دولت جدید دونالد ترامپ می باید در مواجهه با رقابت فزاینده با چین « احتمالآ ائتلاف های خود را به منظور همسو کردن مجدد منطقه با اولویت های آمریکایی، تقویت کند» (۶).
این «اولویت ها» چه چیز هایی خواهند بود ؟ اگر ترامپ همان طور که صلیح فکر می کند، بخواهد به سرعت با ایران در مورد برنامه هسته ای این کشور به توافقی دست پیدا کند، که بهتر از توافق صورت گرفته در سال ۲۰۱۵، باشد - توافقی که خود وی در سال ۲۰۱۹، آمریکا را از آن خارج کرد – با متحد اصلی خود اسرائیل با بحران جدی روبرو خواهد شد. او همچنین اشاره می کند که ایده حمله نظامی اسرائیل به ایران، در میان اطرافیان ترامپ از حمایت زیادی برخوردار است. او می نویسد : « نتانیاهو ممکن است قبل یا کمی بعد از بیستم ژانویه با احساس حمایت به یک حمله همه جانبه بر علیه ایران تشویق شود.»
این محقق اعتقاد دارد که برای جلوگیری از این چشم انداز تیره و ناخوشایند، ترامپ باید تلاش کند تا توافقات ابراهیم که در سال ۲۰۲۰ میان اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین، و مراکش به تصویب رسید، و به ویژه پروژه توافق دفاعی سه جانبه میان ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی را، که نتانیاهو درست قبل از حمله هفتم اکتبر اعلام کرده بود به مسئله فلسطین برای همیشه پایان خواهد داد، احیا کند (۷) . بدبختانه برای نخست وزیر اسرائیل، حماس در آن روز فلسطین را در خط مقدم مسائل بین المللی قرار داد. صلیح می نویسد : پس از این، به دنبال جنگ در غزه، چنین پروژه ای « با موانع متعددی روبرو خواهد شد ( ....) اگر دستیابی به توافق میان اسرائیل و عربستان به خصوص به دلیل انعطاف ناپذیری اسرائیل در مورد مسئله فلسطین، غیر ممکن تصور شود، توافق امنیتی دوجانبه میان عربستان سعودی و آمریکا ، می تواند قابل اعتماد ترین گزینه تلقی شود ». اما چنین توافقی از بُعد نمادین از آنچه پیش از این آمریکایی ها در آرزوی آن بودند برخوردار نخواهد بود.
« کارشناسان » دیگر آمریکایی، در پی راه های جاه طلبانه تری برای واشنگتن هستند. سوزان مالونٍی ، متخصص امور خاورمیانه و مدیر برنامه سیاست خارجی در انستیتو بروکینگز(Brookings)، معتقد است که دولت ترامپ « بدون شک رویکردی سهل گیرانه و تعاملی در قبال جاه طلبی های ارضی اسرائیل اتخاذ خواهد کرد». یک پیش بینی نه چندان جسورانه. او در Foreign Affairs ارگان غیر رسمی «بلاب» Blob گروهی غیر رسمی، که شخصیت های رده بالای وزارت خانه های امور خارجه و دفاع ، اندیشکده های تخصصی، و « مجتمع نظامی-صنعتی» ، را گرد هم می آورد، اضافه می کند : « رویکرد ترامپ احتمالآ بسیار مخرب خواهد بود، به خصوص که برخی از اهداف او با یکدیگر ناسازگار هستند». اما ادامه می دهد « این لحظه ای ایده آل برای هرج و مرج نا متعارف و غیر قابل پیش بینی است، که به نظر می رسد در دستور کار ریاست جمهوری قرار دارد». او چنین قضاوت می کند : مردی که « جاه طلبی های بزرگ و رویکرد معامله گرانه اش نسبت به سیاست خارجی، به طرز شگفت آوری با خاورمیانه معاصر سازگاری نشان می دهد». و می افزاید : « این جاست که بی ثباتی و شقاوت رئیس جمهور می تواند به عنوان یک ارزش و دارایی غیر منتظره جلوه کند» و در نهایت اجازه دهد « معامله قرن» که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود رؤیای آن را در سر می پروراند، تحقق پیدا کند»، او می پذیرد که به طور قطع « دستیابی به آن بسیار دشوار است» ، به خصوص که « در این منطقه انفجاری اختلال گران کم نیستند». اما می خواهد باور کند که اگر بخت یاری کند، همه چیز ممکن خواهد بود.
این مقاله ها نشانگر آن است، که نخبگان « بلاب» تمایل دارند دیدگاهی از واقعیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی « جاهای دیگر» داشته باشند، که بر اساس آن به طور سیستماتیک بهترین راه برای تحمیل Pax americana، « صلح آمریکایی» را جست و جو کنند. و با ابراز تآسف از این که ممکن است این راه حل از مسیر « بی ثباتی و بی رحمی » ( ترامپ) بگذرد. می دانیم که ترامپ می تواند « بی رحم»، اما همزمان بسیار واقع بین باشد. ترامپ شناسان به ما می گویند که هرگز نباید این واقعیت را فراموش کنیم. شاید.... ولی به عنوان مثال، در دو مقاله ذکر شده در هیچ جا اشاره ای به « دولت فلسطینی» نشده است. این موضوع غیر قابل انکار است : حتی یک نفر از این کارشناسان احتمال ایجاد یک کشور فلسطینی، و حتی تخلیه سرزمین های فلسطینی اشغال شده در ۵۷ سال پیش از این توسط اسرائیل، مطرح نمی کند. به عبارت دیگر، با وجود « دیدگاه غیر متعارف» ترامپ، و با وجود « جاه طلبی های فوق العاده » او نسبت به « لحظه ایده آل»، ایده یک راه حل اگر نه کامل، اما حد اقل به قدر کافی قابل قبول برای پایان بخشیدن به مسآله فلسطین، به مثابه غولی است که فضای ذهنی این کارشناسان را تسخیر کرده است.
این کارشناسان به ساخت و پرداخت راه حل های احتمالی برای پایان دادن به « بن بست اسرائیل و فلسطین» ادامه خواهند داد، در حالی که به خوبی می دانند که تنها فشار پر توان آمریکا از جمله قطع فوری ارسال رایگان تسلیحات گسترده به اسرائیل می تواند به این نتیجه منجر شود. اما آنها چنین وانمود می کنند که نگاهشان به جای دیگری است. همان طور که می دانند، - اگر از آنچه به هفتم اکتبر ۲۰۲۳، منتهی شد، درس گرفته بودند - تا زمانی که سعی کنیم آن را با تحمیل زور « حل و فصل کنیم»، مسآله فلسطین همچون یک زخم چرکین باقی خواهد ماند. به جای این، آنها ترجیح می دهند همچون خرگوش به سیاست فرو بردن سر خود در شن ادامه دهند. در این میان، انتخاب های ترامپ برای تشکیل تیم هایی که سیاست خاور میانه ای ایالات متحده را مدیریت خواهند کرد، تعیین کننده خواهد بود. و این انتخاب ها بسیار بیشتر از پیش بینی های همه کارشناسان، حرفی برای گفتن خواهند داشت.
پی نوشت ها :
۱ – Hugh Lovatt & Muhammad Shehadah, « Dealing with Trump. Israel, and Hamas : The path to peace in the Middle East “ voir la carte intitulée “ Israel’s fragmentation of Gaza “, ECFR. EU. 11 décembre 2024.
۲ – Jack Khouri : “ Trump will work to end the Israeli-Palestinan conflict by erasing Palestinans aspiration “, Haaretz, 7 novembre 2024
۳ – Noah Spiegel, “ Israeli lawmazkers call on military to destroy food. Water and power sources in Gaza “, Haaretz, 3 janvier 2025.
۴ – “ Israel wants to turn the West Bank into rubbbler, just like Gaza “, Haaretz, 8 janvier 2025.
۵ – Peter Beinart, « Trum’s Israel insrincts don’t matter “, Jewish Currents, 26 novembre 2024.
۶ – Mohammed A. Salih, “ Between activism and isolationism, what to expect from Trump’s foreign policy “, FPRI, 15 Decembre 2024.
۷ – از آن زمان، این پروژه به عنوان یک توافق دفاعی دو جانبه میان آمریکا و عربستان سعودی، با چشم انداز به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان سعودی ، مطرح شده است.