
سیلون سایپل و رابرت اسپرینگتون ۱۸ فوریه ۲۰۲۵
سیلوین سیپل: دونالد ترامپ از عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر خواستار پذیرش تعداد زیادی از فلسطینی های غزه شد. مطبوعات آمریکایی اخیراً به فشارهای احتمالی ترامپ بر سیسی در مورد سد بزرگ روی رود نیل در اتیوپی (رنسانس) اشاره کردند ، که تهدیدی است برای مصر در دسترسی به آب . آیا فکر میکنید رئیسجمهور مصر در نهایت میتواند تسلیم فشار آمریکا در مورد آینده فلسطینیها شود ؟
رابرت اسپرینگبورگ: بر اساس تصاویر ماهواره ای گرفته شده در سینا، ما می دانیم که مصر تحت فشار دولت بایدن، چند ماه پس از آغاز جنگ غزه شروع به آماده سازی یک «اردوگاه» بزرگ برای پذیرش فلسطینی های تبعیدی کرد. پس از انتشار این عکس ها، پیشروی پروژه متوقف شد. این نشانی است از فشار بر رئیس جمهور سیسی برای کنار گذاشتن این طرح که بدون شک تنها ارتش مصر قدرت اعمال آن را دارد.
دولت ترامپ اکنون با حمایت از مصر در زمینه مناقشه سد با اتیوپی ونیز در زمینه های دیگر، سعی میکند امتیازات خود را افزایش دهد. اما در عین حال، خشم مردم مصر و اکثر مردم دنیا در برابر تخریب غزه، هرگونه تمایل به سازش سیسی با اسرائیل را دشوارتر کرده است و مشاهده کردیم که رژیم در مقابل اعتراضات مردم به اعمال اسرائیل، شکیبائی و نرمش نشان داد.

دوراهیهای جنگ غزه
با این حال، می توان سناریویی را تصور کرد که در آن جابجایی حداقل برخی از فلسطینی ها از غزه به مصر، در چارچوب یک توافق گسترده تر، به دخالت فعلی اسرائیل در غزه پایان دهد. در این صورت، سیسی از حمایت ایالات متحده علیه اتیوپی و ادامه کمک های خارجی از سوی واشنگتن برخوردار خواهد شد و ارتش مصر موضعی مثبتتر به این معامله خواهد گرفت. و اگر این معامله با بازگشت همراه با ایفای نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه ، و حمایت کشورهای عربی و بین المللی از بازسازی و تضمین امنیت این سرزمین باشد، تردید و بی میلی قاهره برای استقبال از اهالی غزه بیشتر کاهش خواهد یافت. و اخراج فلسطینیان فرصتی برای ادعای «پیروزی» نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو ایجاد خواهد کرد.
خلاصه، وضعیت نا استوار است، اما می توان تصور کرد که در شرایطی خاص، مصر تسلیم فشارهای آمریکا و اسرائیل شود.
تقسیم بندی بین دارندگان و نیازمندها
سیلوین سیپل: وضعیت واقعی جامعه مصر بیش از ده سال پس از به قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی چگونه است؟
رابرت اسپرینگبورگ: سیاست های رژیم، جامعه مصر را به دو دسته ثروتمندان و نیازمندان تقسیم کرده است. این شکاف شکلهای مختلفی دارد. اولاً، ناهماهنگی بین افزایش دستمزدها و تورم باعث کاهش قابل ملاحظه درآمد واقعی خانوادههای وابسته به کار دستمزدی شده. ثانیاً ، این تورم بیش تر شامل کالاها و خدمات مورد نیازهای اولیه و به ویژه مواد غذایی است. سوم آنکه، خدمات عمومی، به ویژه درحوزه بهداشت و آموزش، رو به زوال گذاشته شده و کاربران را مجبور به روی آوردن به بخش خصوصی کرده است. چهارم آنکه، سطح اشتغال در بخش دولتی کاهش یافته است، و به زنان و طبقه متوسط پایین ضربه زده است که به طور سنتی بیشتر به مشاغل بخش دولتی متکی بودند.
در آن سوی نردبان اجتماعی، افرادی که به سرمایه دسترسی داشتند، از جمله شاغلان بخش خصوصی یا کاسبان، از طریق دلالی ارز و یا صورتهای مختلف فساد، درآمدهای خود را افزایش دادند و آن را صرف خریدهای پر زرق و برق، به ویژه در املاک و مستغلات و خدمات مجلل کردند. بنابراین، در حالی که آنهایی که در بالا بودند ثروتمندتر شدند، وضعیت آنهایی که در پایین بودند نزول یافت و شکاف درآمدی و شکاف اجتماعی را که قبلاً هم قابل توجه بود، افزایش داد.توماس پیکتی، اقتصاددان، گزارش می دهد که مصر، بر اساس شاخص نابرابری جینی(۱) ، در میان کشورهای با درآمد متوسط و متوسط پایین، نابرابرترین کشورهاست. این نابرابری عمیق تنش های سیاسی-اجتماعی را به شدت تشدید کرده است و اعتصابات فراوان در شرکت های بزرگ تنها یکی از شاخص های آن است.
اقتصادی که توسط ارتش کنترل می شود
سیلوین سیپل: حمایت صندوق بین المللی پول (IMF) و اروپا از مصر همچنان ادامه دارد. اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا اخیراً اصلاحاتی(۲) را ستایش کرد که عملاً وجود ندارند. چگونه آن را توضیح می دهید ؟
رابرت اسپرینگبورگ: صندوق بینالمللی پول، اتحادیه اروپا و تقریباً همه کشورهای عضو آن از تشویق اصلاحات در مصرچه سیاسی و چه حتی اقتصادی، صرف نظر کردهاند، و کمکهای مالی عظیم آنها در بهار ۲۰۲۴ این نکته را ثابت میکند. ترس تشویق کننده این حمایت است. ترس از فروپاشی رژیم دیکتاتوری که چالشهای متعددی را همراه خواهد داشت: مهاجرت فرا مدیترانهای ، تروریسم ، تشدید خصومت با اسرائیل، ارتباط با نیروهای بی ثبات کننده در کشورهای مرزی مانند لیبی و سودان یا کشورهای دیگر…
در ذهن این تصمیم گیرندگان مصر «قطعه بیش از حد بزرگی» است و نمیتوان اجازه فروپاشی اش را داد. آنها به طور سیستماتیک نقض حقوق بشر توسط رئیس جمهور مصر، اقتدارگرایی هرچه بیشتر خفه کننده او، تحقیر گستاخانه وی برای اصلاحات منعقد شده با صندوق بین المللی پول و سایر کمک کنندگان، ارتباطات او با ولادیمیر پوتین و چینی ها و غیره را نادیده می گیرند. عدم اعتراض شدید افکار عمومی غربی به این حمایت کوته فکرانه از وحشتناک ترین دیکتاتور تاریخ مدرن مصر، که در نهایت نتیجه معکوس خود را تولید میکند، تبدیل به موضعی خصمانه نسبت به دموکراسی غربی میشود که آن را زیر سوال میبرد.
هیچ اصلاحاتی در چشم انداز نیست
سیلوین سیپل: اقتصاد مصر به چه سمتی می رود؟ از یک سو، رژیم طرفدار جهت گیری نئولیبرالی است. از سوی دیگر، به نظر می رسد که کنترل ارتش بر اقتصاد ملی قوی تر شده است. تناقضی وجود ندارد؟
رابرت اسپرینگبورگ: بله، این متناقض است و به اقتصادی بسیار شبیه به اقتصاد روسیه پوتین منجر می شود. دو «برنده» وجود دارد: اول ارتش و افسران خدمات امنیتی، و همچنین کسانی که ارتباط اداری با «دولت در داخل دولت» دارند. سپس الیگارش هایی که بخش های اقتصادی نزدیک به دولت را اداره می کنند. عملاً سایر بازیگران اقتصادی «بازنده» هستند. و همانطور که سوال شما نشان می دهد، این تقسیم بندی با تشدید کنترل مستقیم و غیرمستقیم ارتش بر اقتصاد ، همکاری و مدارا با الیگارش های مورد علاقه ارتش را شدیدتر می کند. هیچ شانسی برای اصلاحات اساسی در این اقتصاد که تحت سلطه دولت در داخل دولت است ، تا زمانی که رئیس جمهور سیسی و ارتش در قدرت هستند، وجود ندارد. تبلیغ اینکه رژیم وارد یک اقتصاد لیبرال شده، یک عملیات روابط عمومی است که تماماً برای مخاطبان غربی انجام میگیرد و مطلقاً هیچ ارتباطی با سازمان و مدیریت فعلی اقتصاد ندارد.
سیلوین سیپل: آیا این واقعیت که ارتش مصر در حال گسترش کنترل خود بر اقتصاد است برای خود ارتش خطرناک نیست؟ در کنفرانسی در فلورانس (ایتالیا) در ژانویه ۲۰۲۵، شما از تحول آهسته آن به سمت مجموعه ای از «شبه نظامیان» صحبت کردید. منظورتون چی بود؟
رابرت اسپرینگبورگ: ابتدا در زمان انور السادات، سپس بیشتر در زمان حسنی مبارک و حتی بیشتر در زمان رئیس جمهور سیسی، ارتش اولویت های خود را تغییر داد. هدفش از اداره جنگ رفته رفته به سمت تولید منفعت تغییر یافت. در نتیجه، تواناییهای رزمی آن راکد ماند،علیرغم اینکه یکی از بزرگترین قدرتهای نظامی «جنوب» است و از همه بیشتر برای خرید تسلیحات هزینه صرف میکند، و بزرگترین ارتش در آفریقا و یکی از بزرگترین ارتشهای جهان است. منابع ناکافی را به آموزش، تعمیر و نگهداری تجهیزات، تدارکات، یکپارچه کردن نیروها و سازماندهی و مدیریت نظامی اختصاص می دهد. برای به کار گیری بهتر تجهیزات متعددی که از منابع مختلف تامین شده، ارتش نیاز به نظامیانی آموزش دیده دارد. مصرفاقد آنهاست ، بنابراین کارایی نیروی هوایی، زرهی و حتی پیاده نظام اولیه در کنار هزینه ها و خریدهایش رشد نکرده است. افسران ارتش به دنبال پول درآوردن هستند نه آماده شدن برای جنگ.
استفاده از شبه نظامیان برای تحکیم قدرت
با اشاره به پدیده «شبه نظامی»، منظور من سازمان پسران سینا (ابناء سینا) به رهبری ابراهیم الارگانی است. در اصل ارتش، در طول عملیات ضد تروریسم در شمال سینا، این سازمان را بنا کرد تا به عنوان نیروئی کمکی خدمت کند. السیسی سپس نقش آن را، هم از نظر جغرافیایی به «سرزمین اصلی» مصر و هم از نظر عملکردی در سیستم های اقتصادی و سیاسی، گسترش داد. به عنوان مثال، به او اجازه داد تا بین وزارت کشور (مصر) و حماس برای صدور روادید برای مردم غزه در قبال مبلغی بیش از ۵۰۰۰ دلار (۴۸۲۰ یورو) واسطه شود.
در اواخر سال ۲۰۲۴ - اوایل سال ۲۰۲۵, سیسی همچنین ظهور یک حزب سیاسی جدید به نام جبهه ملی را تشویق کرد. در ابتدا الارگانی رهبری آن را به دست آورد، تا اینکه ظاهرا با مخالفت هایی در ارتش روبرو شود. ارتش به تدریج الارگانی را تهدیدی برای منافع خود به شمار آورد. او به طور موقت حذف و سپس دوباره بازگردانده شد، اما در نقشی تا حدی نامشخص. به گفته منابع آگاه، السیسی مایل است که الارگانی، شبه نظامیان و حزب سیاسی او به عنوان بازوی سرکوبگر ریاست جمهوری عمل کند و وزنه تعادلی در مقابل ارتش باشد. هرگز در تاریخ مدرن مصر، دولت یک قدرت شبه نظامی با این ماهیت را به رسمیت نشناخته است. ایجاد چنین گروه شبهنظامی نشاندهنده فرسودگی دولت-ملت است.
سیلوین سیپل: آیا حمایت رسمی مصر از ارتش سودان در جنگ داخلی دو سالهاش ، بر اقتصاد این کشور تاثیر می گذارد؟
رابرت اسپرینگبورگ:این وزنهای سنگین است، اما برای اقتصاد سودمند نیز میباشد. اولاً، به طور مستقیم، زیرا مصر قاچاق طلا از شمال و غرب سودان را تسهیل کرده است. به این ترتیب مصریهایی که در این ترافیک کار میکنند، از جمله در مرکز آن یعنی بخش نظامی و امنیتی، از آن سود میبرند. سپس به طور غیرمستقیم، زیرا حضور پناهندگان سودانی در مصر منبع درآمدی برای دولت است، در قالب کمک های مالی ارائه شده توسط امدادگران، اعم از صندوق بین المللی پول، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و یا بسیاری از کشورهای اروپایی. رژیم مصر و بسیاری از مردم با این پناهندگان به طرز باورنکردنی خشن رفتار می کنند. در مجموع، قاهره احتمالاً از جنگ داخلی سودان سود برده است.
وابستگی به اسرائیل
سیلوین سیپل: چگونه ارتش مصر روابط نزدیک خود با اسرائیل (به ویژه در مورد امنیت در سینا) را اداره میکند بدون آسیب زدن به ماموریت اصلیاش در حفاظت از استقلال کشور؟ آیا پس از اتفاقی که در غزه رخ داد خطری برای او وجود ندارد؟
رابرت اسپرینگبورگ:ارتش و سرویسهای امنیتی دو کشور همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند و توانایی آنها در مدیریت بسیاری از بحرانهای امنیتی مشهود است، اعم از کشته شدن سربازان در دو طرف مرز، نقض مفاد معاهده، یا تنشهای جدیتر ناشی از جنگ اسرائیل در غزه. یکی از دلایل تداوم روابط این است که ارتش اسرائیل نقش کلیدی در سرکوب شورشی که در پی انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱ در سینا آغاز شد، ایفا کرد.
دلیلی مهمتر نفوذ تلآویواست در واشنگتن، که برای حفظ موقعیت ممتاز قاهره علی رغم محکومیت اخیر سناتور باب منندز(۳)۳ مهم است (محکومیت سناتور در دریافت رشوه از نزدیکترین مشاور رئیسجمهور سیسی در قبال تسهیل در ارسال کمکهای خارجی ایالات متحده به مصر).
اما همکاری با اسرائیل در میان مردم مصر نامحبوب است، و سیسی آن را مانند «اخبار بد» امنیتی، سیاسی یا اقتصادی، پنهان می کند. و از آنجایی که تمام منابع رسانهای مستقل در کشور سرکوب شدند، مصریان راهی برای آگاهی از میزان وابسته شدن کشور، ارتش و رئیس جمهورشان به اسرائیل ندارند. آگاهی مردم از وابستگی به امارات و عربستان سعودی بیشتر است، اما این مسئله برای سیسی مشکل آفرین نیست زیرا آنها کشورهای عربی هستند. با این حال، حتی در مورد وابستگی به اعراب، یک مخالفت در افکار عمومی رشد کرده و نشان میدهد تا چه حد اخبار مربوط به روابط امنیتی بین اسرائیل و مصر میتواند یک انفجار سیاسی را پدید اورد.
۱- شاخص جینی (یا ضریب) یک شاخص ترکیبی است که برای منعکس کردن سطح نابرابری برای یک متغیر و برای یک جمعیت معین استفاده میشود. بین ۰ (برابری کامل) و ۱ (نابرابری شدید) متغیر است. نابرابری های اندازه گیری شده می تواند به متغیرهای درآمد، دستمزد، استاندارد زندگی و غیره مربوط باشد.
۲- در ۱۷ مارس ۲۰۲۴، در طول مجمع سرمایه گذاری اتحادیه اروپا و مصر، اورزولا فون در لاین و قاهره یک «مشارکت استراتژیک» به مبلغ ۷,۴ میلیارد یورو در زمینه انرژی و مهمتر از همه در تقویت مرزها امضا کردند.
۳- در ژوئیه ۲۰۲۴ مقام منتخب نیوجرسی به اتهام فساد، دستفروشی نفوذ و اقدام به عنوان یک عامل خارجی به نفع مصر و قطر مجرم شناخته شد. او در ۲۰ آگوست ۲۰۲۴ از سمت سناتوری استعفا داد. در ژانویه ۲۰۲۵ به اتهام فساد مالی به ۱۱ سال زندان محکوم شد.