امید اسرائیل برای یک شورش مردمی در ایران

در پی پاسخ ایران به حمله اسرائیل در ۱۳ ژوئن، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، از ایرانیان خواست تا علیه «رژیم شریر و سرکوبگر» حاکم قیام کنند. این موضع چیز جدیدی نیست. حمایت از مخالفان رژیم، به ویژه مخالفان سلطنت طلب، از شعارهای اصلی اسرائیل است و تل‌آویو همیشه خود را به عنوان «متحد» مردم ایران معرفی کرده است.

تصویر مردی سوار بر موتورسیکلت که در پیش‌زمینه، بنر بزرگ و مردم نشسته در پشت آن دیده می‌شوند.

اسرائیل و ایالات متحده همیشه این ایده را رواج داده‌اند که حذف هدفمند مقامات ارشد رژیم ایران، می‌تواند با از بین بردن ترس از سرکوب، موجب قیام توده‌ای علیه رژیم شود. این سناریویی است که به نظر می‌رسد تل آویو از طریق بمباران‌های خود، با حمایت فعال واشنگتن و متحدانش، دنبال می‌کند. با این حال، شانس کمی برای عملی شدن دارد.

شکی نیست که جمهوری اسلامی پایگاه مردمی خود را از دست داده است. اما آنچه بسیاری از تحلیلگران دست کم می‌گیرند، عمق میهن‌دوستی ایرانی است . حتی کسانی که با رژیم فعلی دشمنی دارند، میهن‌شان را دوست دارند و نمی‌خواهند ویران شود. این احساس که ریشه در تاریخ ایران دارد، همراه با خصومت خاصی نسبت به غرب، همچنان قدرتمند است. بنابراین، تعجب‌آور نخواهد بود که اظهارات نتانیاهو نتیجه‌ی معکوس داشته باشد و موجب گردآمدن مجدد مردم حول رژیم شود. با این حال، نباید منتظر واکنشی همانند دوران جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) و بسیج عمومی به نفع رژیم کنونی بود.

نه پاسخ به فراخوان نتانیاهو و نه بسیج عمومی در حمایت از رژیم

سرکوب جنبش‌های اعتراضی در سال‌های اخیر توسط حکومت، جامعه را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده است. علاوه بر جنبش «زن ، زندگی، آزادی» که در سال ۲۰۲۲ مانند زلزله‌ای همه کشور را لرزاند، اعتراضات ناشی از افزایش شدید قیمت بنزین در سال ۲۰۱۹ تا حد زیادی محله‌های کارگری و فقیرنشین را تحت تأثیر قرار داد و سرکوب هر کدام از این جنبش‌ها چند صد کشته به همراه داشت. به همین دلیل پس از حمله‌ی اسرائیل، رژیم کنترل خود را تشدید کرده و محدودیت‌هایی را بر اینترنت، به ویژه بر سرویس‌های پیام‌رسان، اعمال می‌کند. سردار رادان، رئیس پلیس، نیز از مردم خواست هرگونه رفتار یا اقدام مشکوک را به مقامات گزارش دهند و ده‌ها نفر به دلیل انتشار اخبار دروغین در فضای مجازی با قصد تشویش اذهان عمومی، دستگیر شدند(۱).

از اینرو اگر اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ ندهد، باید منتظر بود که بخش بزرگی از جمعیت بی‌تفاوت باقی بماند و از شرکت در بازی نتانیاهو علیه قدرت حاکم امتناع کند. ویرانی‌های سیاست‌های نئولیبرالی که از دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی (۱۹۹۴-۱۹۹۷) دنبال شده، در جامعه ایران عمیق است. این سیاست‌ها به ظهور یک بورژوازی کمپرادور(۲)، به ویژه مالی منجر شده که به همان اندازه همتایش در دوران شاه متکبر است. کسانی که پس از انقلاب ۱۹۷۹ قدرت را به دست گرفتند، ساکنین محله‌های کارگرنشین جنوب تهران بودند. اکنون بخشی از آنها در محله‌های مرفه شمال پایتخت زندگی می‌کنند و ارتباط خود را با مردمی که ادعای نمایندگی‌شان را دارند، از دست داده‌اند.

غرب و «بقیه جهان»

قبل از حمله اسرائیل، زندگی روزمره ایرانیان به سختی می‌گذشت. هزینه بالای زندگی بخش بزرگی از جمعیت را ِله کرده و تنش‌های اجتماعی مدت‌ها پس از پایان جنبش «زن، زندگی، آزادی» همچنان رو به افزایش بود، همانطور که اعتصاب رانندگان کامیون در پایان ماه مه ۲۰۲۵ نشان داد که می‌توانست آغازگر مرحله جدیدی از اعتراضات باشد.

علیرغم این فضای پرتنش، نشانه‌هایی از تغییر اجتماعی قابل مشاهده است. زنان جوان بیشتری بدون روسری، از جمله در محله‌های کارگرنشین جنوب تهران و حومه فقیرنشین کرج، حدود چهل کیلومتری پایتخت، رفت و آمد می‌کنند.پدیده ای که در تمام کشور دیده می‌شود. در همین حال، مراکز خرید لوکس و مجلل، مملو از محصولات غربی، مانند قارچ در همه‌جا می‌رویند. بخشی از طبقه متوسط - نه لزوماً ثروتمندترین آنها - مرتباً به آنها سر می‌زنند، نه برای خرید، بلکه برای گردش یا سرگرمی. جمعه‌ها، این فضاها اکنون افراد بیشتری را نسبت به نمازهای رسمی جمعه‌ای جذب می‌کنند که توسط حکومت سازماندهی می‌شود.

در داخل رژیم، حمله اسرائیل بحث‌های داغی را در مورد استراتژی اتخاذ شده دوباره شعله‌ور کرده است. صداهایی نزدیک به محافل محافظه‌کار شنیده می‌شود که ادعا می‌کنند مذاکرات با ایالات متحده چیزی بیش از یک تله دونالد ترامپ نبوده و او همیشه حمله به ایران را در ذهن داشته است. برخی حتی خواستار خروج کشور از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای، بمثابه تنها عامل بازدارنده واقعی، هستند. اما در حال حاضر، هیچ تغییر رسمی در دکترین هسته‌ای حکومت ایجاد نشده است.

حمایت عربستان سعودی

در حالی که کشورهای غربی تجاوز اسرائیل را توجیه کرده‌اند، این حملات تقریبا توسط همه کشورهای « جهان جنوب» محکوم شده، از جمله همه کشورهای خلیج فارس که تهران در سال‌های اخیر به آنها نزدیک‌تر شده است. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در گفتگویی در ۱۴ ژوئن با مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران،ضمن «تقبیح و محکوم» کردن این حمله، آنرا «نقض آشکار قوانین بین‌المللی» دانست(۳).دو متحد اصلی ایران، روسیه و چین، نیز این حملات را محکوم کرده‌اند، هرچند موضعی منفعلانه اتخاذ کرده‌اند.می توان از خود پرسید که اگر درگیری تشدید شود و به تمام منطقه به ویژه با دخالت ایالات متحده گسترش یابد، آنها چه واکنشی نشان خواهند داد ؟

در حال حاضر، زندگی در تهران ادامه دارد. نرخ دلار، به عنوان شاخصی از اقتصاد، ثابت مانده است. سوال بزرگ میزان تاب‌آوری مردم با این واقعیت است، با توجه به اینکه اسرائیل تأسیسات نفتی را هدف قرار داده و تمام پروازهای داخلی به حالت تعلیق درآمده اند. از پایان جنگ علیه عراق در سال ۱۹۸۸، ایرانیان حملات موشکی به خاک خود را تجربه نکرده‌اند، مگر در درگیری‌های کوتاه مدت در سال ۲۰۲۴. بخش بزرگی از آنها پس از آن جنگ متولد شده‌اند. اگر این حملات ادامه یابد، چگونه با چنین تغییر عمیقی در زندگی روزمره خود کنار خواهند آمد؟

یادداشت ۱ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، ۱۴ ژوئن ۲۰۲۵.

۲ یادداشت سردبیر: بورژوازی کمپرادور، حاشیه‌ای از بورژوازی در کشورهای تحت سلطه است که ثروت و منافع آنها مستقیماً با ثروت و منافع قدرت‌های خارجی مرتبط است.

۳ خبرگزاری عربستان سعودی، ۱۴ روز