
اَنَس مرده است. این خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره که پس از تخلیه وائل دَهدوح، به سمت خبرنگار اصلی این شبکه در غزه منصوب شده بود، روز یکشنبه، ۱۰ ماه اوت۲۰۲۵، توسط ارتش اسرائیل کشته شد. همراه با او چهار نفر از همکارانش – محمد قریقاع، ابراهیم ظاهر، موئمن عالیوا و راننده آنها محمد نوفَل – و همچنین یک روزنامه نگار دیگر، محمد الخالدی، نیز در بمباران چادر روزنامه نگاران در کنار بیمارستان الشفاء، توسط ارتش اسرائیل جان باختند.
این ها اطلاعاتی بود که می بایست صبح دوشنبه در صفحه اول تمام مطبوعات و رسانه های خبری صوتی و تصویری فرانسه انعکاس می یافت. چیزی که می توانست مقدمه ای بر سرآغاز هر برنامه ی خبری تلویزیونی و هر مقاله باشد، همراه با این یادآوری مداوم که : اسرائیل ورود خبرنگاران سراسر جهان به غزه را ممنوع کرده و همکاران ما در محل را که به ما اجازه می دهند از آنچه در آنجا رخ می دهد مطلع شویم، به قتل می رساند.
اما این آنچیزی است که منطقا میبایست اتفاق میافتاد.
جایگاه روایت اسرائیلی
« اسرائیل می گوید یک تروریست [نابود شد]، شبکه خبری قطری از یک قتل حرف میزند ». توپ وسط میدان است. این کشتار ها به این شکل در اخبار صبح فرانسه ( رادیو فرانس انتر) اعلام می شوند. همین داستان در فرانس انفو نیز تکرار می شود. در اخبار ساعت ۸ شب، در کانال تلویزیونی فرانس ۲، میکروفون مستقیمآ به اولیویه رافوویچ، سخنگوی ارتش اسرائیل داده می شود. یک سال و ده ماه پس از آغاز جنگ نسل کشی علیه غزه، و در حالی که حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل توسط دادگاه بین المللی کیفری (CPI ) صادر شده است، و محاکمه هایی علیه سربازان اسرائیلی دو تابعیتی، در کشور دوم تابعیت خود در حال انجام است، روایت اسرائیل همچنان جایگاه خود در رسانه های فرانسه را حفظ کرده است. و همبستگی حرفه ای که برای حمایت های صنفی شناخته شده است، در مرز های عربی خاورمیانه متوقف می شود. همزمان آمار وحشتناک، به نوبه خود پوچ و تقریبآ غیر واقعی عنوان می شوند : از ماه آوریل تا کنون، صحبت از کشته شدن « بیش از ۲۰۰ روزنامه نگار» است. از آن زمان چند نام به این لیست اضافه شده است.
به دلیل جنگ غزه، اسرائیل توانسته است از وضعیت انکار به پذیرش مسئولیت روی آورد. همین چند وقت پیش، زمانی که ارتش اسرائیل روزنامه نگاران را مورد هدف قرار داد و به قتل رساند، تل آویو در ابتدا به سادگی از این مسئولیت شانه خالی و اظهار بی اطلاعی و ندانستن کرد، اما در نهایت قول داد که تحقیقاتی را در این مورد آغاز کند. چیزی که وقتی یک خبرنگار دیگر شبکه الجزیره، شیرین ابو اَکله به قتل رسید، رخ داد. و این استراتژی نتایج خود را نشان داد، یعنی اجازه می دهد اتهامات اعلام شده از سوی فلسطینی ها را به عنوان اتهاماتی هیستریک و« اثبات نشده» معرفی کرد، و سپس وقتی حقیقت به قدر کافی برملا شد، ادعا نمود که تحقیقاتی در این مورد آغاز شده است، و منتظر ماند تا همه مردم ماجرا را فراموش کنند.
با این حال ، از ۸ اکتبر ۲۰۲۳ ، اسرائیل مسئولیت کشتار های خود، مثل بمباران های بیمارستان ها، مدارس، دانشگاهها و هزاران کودک کشته شده را به عهده گرفته است. همان طور که یووال آبراهام ، روزنامه نگار اسرائیلی در حساب کاربری خود در شبکه X ( توئیتر سابق) اشاره می کند، تنها کافی است ادعا شود که آنها با حماس ارتباط داشتهاند :
پس از ۷ اکتبر، گروهی تحت نام « هسته مشروعیت بخشی» در سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل (Aman )به وجود آمد. این گروه متشکل از افسران اطلاعاتی بود که وظیفه داشتند اطلاعاتی - مثل شلیک های خطای حماس، سوء استفاده از جمعیت های غیر نظامی، استفاده از مردم به عنوان سپر انسانی - را که به اقدامات و عملیات ارتش اسرائیل در غزه « مشروعیت» می بخشند، جمع آوری کنند. مآموریت اصلی این هسته یافتن روزنامه نگاران غزه ای بود، که می توانستند آنها را در رسانه ها به عنوان اعضای مخفی حماس معرفی کنند.
تهدید از سوی ارتش اسرائیل
این روش مؤثر است. تنها چند ساعت پس از کشته شده اَنَس الشریف، عکس هایی از او - وبه ویژه سلفی های ثبت شده از وی با رهبران حماس، از جمله یحیی السٍنوار- در رسانه های جمعی به تدریج منتشر می شود. در یک رشته توئیت در واتس آپ، از سوی دهها روزنامه نگار، عمدتآ فرانسوی، این عکس ها را به اشتراک گذاشته شدند : آیا این عکس ها را دیده اید ؟ نظر شما در مورد این عکس ها چیست ؟
تصاویر با بی طرفی کامل باز نشر یافته اند. هیچ ادعایی عنوان نمی شود، تنها یک سؤال مطرح شده است. عینیت و بی طرفی مقدس روزنامه نگاری رعایت شده است. ما صرفآ می خواهیم بفهمیم، و تا حد امکان به حقیقت نزدیک باشیم. با این حال، بسیاری از این روزنامه نگاران ـ زن یا مرد - تصاویری از خود با یک « دیکتاتور» یا یک « تروریست» در خاور میانه را حفظ می کنند، بی آن که آن را افتخاری برای خود بدانند. چند ماه پیش حتی شاهد بودیم که یک روزنامه نگار فرانسوی، لورانس فٍراری، در حالیکه لبخند بر چهره دارد در کنار یک جنایتکار تحت تعقیب عدالت بین المللی، یعنی بنیامین نتانیاهو عکس یادگاری گرفته بود.
انس اشریف آگاه بود که با خطر مواجه است. پیش از کشته شدن، بیش از یک بار تهدید به مرگ شده بود، خانه اش در پی بمباران ویران شده بود، و پدرش در ماه دسامبر ۲۰۲۳ به قتل رسیده بود. آویخای آدرعی، سخنگوی عرب زبان ارتش اسرائیل در ۲۴ ژوئیه ۲۰۲۵، ویدئویی را در رسانه های اجتماعی منتشر کرد، و در آن بر اساس « مدارک یافت شده در غزه» مستقیمآ وی را به عضویت در گردان عزالدین القسام، شاخه ی نظامی حماس متهم می کرد. روزنامه نگار این اتهامات را رد کرد و از همکارانش در سراسر جهان خواست تا پیام او را بازتاب دهند. کمیته حمایت از روزنامه نگاران (CPJ ) زنگ خطر را به صدا در آورد (۱). اناس الشریف همچنین بارها عدم وابستگی خود به هر سازمان سیاسی را اعلام کرد. در شرایطی که تمام همکاران حرفه ای و همه هموطنان وی هدف یک جنگ نسل کشی قرار گرفته اند، با وجود این او هنوز می بایست صداقت و بی گناهی خود را ثابت کند. اما این ها کافی نبود.
در غزه هیچ بی گناهی وجود ندارد
مشکل اساسی در نحوه پوشش خبری مرگ اَنس الشریف، توسط بسیاری از روزنامه نگاران فرانسوی، این نیست که می خواهند در باره ی وی بیشتر بدانند، بلکه در بخش نا پیدای متن خبر است : انس الشریف شاید در نهایت کاملآ بی گناه نبوده باشد. از این مرحله به بعد، سرنوشت او ممکن است دستخوش امیال و خواسته های ارتش اسرائیل و همین طور همه کسانی که معتقدند هیچ بی گناهی در اسرائیل وجود ندارد، واقع شود.
در حالی که همه سازمان های حقوق بین الملل آنچه را که در غزه اتفاق می افتد، نسل کشی توصیف می کنند، اگر هیآت دبیران اطاق های خبر، هنوز هم نقل روایت های اسرائیل را ناشایست نمی دانند، به این دلیل است که این بینش و قضاوت از تراوش فکری که از « جنگ بر علیه تروریسم» عمیقآ در ذهن مردم جا گرفته است، سرچشمه می گیرد، چیزی که میراث منطق و تفکر استعماری به شمار می رود : ما بر علیه وحشی ها می جنگیم، هرگز نباید این را فراموش کنیم. چه روزنامه نگار یک شبکه تلویزیونی قطری باشید، چه با یکی از رهبران حماس عکس گرفته باشید، چه کارت عضویت حزب را برای به دست آوردن آسان تر موقعیتی در دولت غزه کسب کرده باشید، چه یک رهبر سیاسی باشید، یا یک مبارز در گردان القسام : فرقی نمی کند، اگر روح بی آلایش و معصومی داشته باشید، و هرگز به سم تروریسم آلوده نشده باشید، باز هم ممکن است هدف مشروعی محسوب شوید. و روزنامه نگارانی که در مکتب احترام به حقوق بشر و درستکاری سیاسی تعلیم دیده اند، و به درستی از کشته شدن یک روزنامه نگار در اوکراین بدون تکرار تبلیغات روسیه ابراز انزجار می کنند، راهی برای توجیه و قابل قبول جلوه دادن این جنایت پیدا خواهند کرد. بر عکس اگر یک اسرائیلی، حتی اگر حامی و مدافع حکومت راست افراطی نتانیاهو باشد، و حتی اگر در راهپیمایی ها فریاد « مرگ بر اعراب» سر دهد، حتی اگر مانع دسترسی به کمک های بشر دوستانه در غزه شده باشد، و حتی اگر در طول این نسل کشی در ارتش اسرائیل خدمت کرده باشد، برای همیشه بی گناه باقی می ماند. و می توان بدون هیچ تردیدی با او مصاحبه کرد.
حسینه مشائی ، روزنامه نگار می نویسد : « بر اساس دیدگاه سیاسی – رسانه ای حاکم در غرب، حتی اگر فلسطینی ها می میرند، اسرائیل نیست که آنها را می کشد. ما از هفتم اکتبر در این تناقض غیر قابل دفاع زندگی می کنیم» (۲). طرح این منطق در حقیقت به پیش از این تاریخ بر می گردد، اما از آن زمان به وضوح مورد دفاع قرار گرفته است. اسرائیل از « خود دفاع می کند»، «تلافی می کند»، نسبت به اعمال تروریستی یا در ارتباط با گروههای بالقوه تروریست، یا مشکوک به تروریست بودن، اقدامات پیشگیرانه انجام می دهد. کسانی که در اثر این اقدامات جان خود را از دست می دهند، - شاید، احتمالآ، مقرون به یقین – گناهکار هستند. همان طور که همه اعراب گناهکار اند.
انس الشریف و پنج روزنامه نگار دیگر روز یکشنبه ۱۰ ماه اوت ۲۰۲۵، توسط ارتش اسرائیل کشته شدند. روزنامه نگارانی که این جنایت را با این عبارات محکوم نکنند، به طور مستقیم شریک جرم هستند.
