«عشق به [امام] حسين ما را به هم پيوند مي دهد»
پس از سال ٢٠٠٣، اين زيارت بسيار گسترش يافت و به صورت يک گردهمايي بزرگ اجتماعي درآمد که نه تنها زائران عراقي، بلکه همه ناحيه هاي شيعه نشين دنيا را گردآورد: ايران همسايه، لبنان، [جمهوري] آذربايجان، امارات خليج [فارس]، پاکستان، افغانستان، هند و نيز زائراني که از ترکيه يا اندونزي، اروپا (از جمله فرانسه) آفريقا يا آمريکا مي آيند. همه براي ابراز اخلاص خود به [امام] حسين مي آيند و همه تعلق خود را به جماعتي که گرد امام تشکيل شده نشان مي دهند. در يک پارچه نوشته آنها اين شعار به چشم مي خورد: «عشق به [امام] حسين ما را به هم پيوند مي دهد».
در عراق، اربعين وزنه اي سياسي است که همه دولت ها ناگزير از رودررويي با آن هستند. بنابر سنتي که از قرن نوزدهم ميلادي به جا مانده، سه روز پيش از اربعين، هيئتي در نجف (که مقبره [حضرت] علي، امام اول شيعيان و پدر [امام] حسين در آن قرار دارد) به راه مي افتد تا پياده فاصله ٨٠ کيلومتري تا کربلا را طي کند. اين هيئت ها که زيرنظر مسئولان محله ها و انجمن ها و شيخ هاي قبيله ها، که غالبااز خانواده هاي «سيد»ها، يعني خلف هاي پيامبر هستند به صورت دسته هاي عزادار به اجراي آئين هاي سوگواري مي پردازند. در دوران خلافت اسلامي، قيموميت بريتانيا و دوران سلطنت، بارها دسته هاي عزاداري به خاطر رودررويي بين دسته هاي قبيله هاي رقيب يا به عنوان يک ابزار اعتراض دچار اغتشاش شد.
درآغاز سال هاي دهه ١٩٧٠، جنبش هاي اسلامي شيعه به زيارت اربعين به عنوان وسيله اي براي ابراز مخالفت با حزب بعث، که قدرت را دردست داشت، روآوردند و قدرت حاکم کوشيد حرکت دسته هاي عزادار را ممنوع کند. در فوريه ١٩٧٧، اين ممنوعيت باعث خيزش مردمي اي شد که توسط نيروهاي ويژه به صورت وحشيانه سرکوب شد. نيروهاي عادي، که اکثريت آنها شيعه بودند، از تيراندازي به سوي مردم خودداري کردند. درسال هاي بعد، صدام حسين ديگر حرکت دسته هاي عزادار را ممنوع نکرد اما ماموران نيروهاي امنيتي خود را به ميان آنها فرستاد و محدوديت هايي نيز براي آئين هاي عزاداري وضع کرد. براي دورزدن اين محدوديت ها، شبکه اي مخفي ايجاد شد که شب ها را در منطقه هاي روستايي مي گذراند.
پس از انقلاب ايران درسال ١٩٧٩، از بيم آن که مراسم تبديل به تظاهرات حمايت از جمهوري اسلامي شود، کنترل زائران باز هم سخت تر شد. جنگ ايران- عراق (١٩٨٨-١٩٨٠) راه ورود ايرانيان به مکان هاي مقدس عراق را بست. به رغم همه اين مانع ها، شمار شرکت کنندگان دراين مراسم پيوسته افزايش يافت و در سال ٢٠٠١ به ٢.٤ ميليون تن برآورد شد که معادل ١٠ درصد جمعيت آن زمان عراق بود.
«بيداري شيعي»
در آوريل ٢٠٠٣، رژيم بعثي دوهفته پيش از اربعين سقوط کرد. برخي از مفسران آن را «بيداري شيعي» توصيف کردند. ميليون ها عراقي از همه منطقه هاي شيعه نشين به جاده هاي منتهي به کربلا پا گذاشتند. دسته هاي عزادار پرچم هايي را حمل مي کردند که در آنها شعارهاي مذهبي و سياسي درهم آميخته بود. جمعيت عزادار مرثيه کشته شدن امام را با جشن آزادي ازدست نه تنها ديکتاتور، بلکه قرن ها سلطه سني ها درهم آميخت و سوگند خورد که انتقام خون شهيداني که در سرکوب حزب بعث کشته شده بودند را بگيرد و خواهان عزيمت نيروهاي اشغالگر و روي کار آمدن دولتي تحت هدايت «مرجعيت» شيعه شد.
درسال هاي بعد، با آن که آيت الله سيستاني، در راس مرجعيت مستقر در نجف، از قدرت سياسي جديد در بغداد فاصله گرفته بود، به بازپس گيري نهادهاي مذهبي ملي شده توسط رژيم بعثي، ازجمله اداره مکان هاي مقدس حرم هاي امامان پرداخت و چهارچوب بندي مراسم اربعين را تحت نظر گرفت. درسال ٢٠١٨، بنابر رقم هاي رسمي، شمار زائران به ١٥ ميليون تن رسيد که اکثريت بزرگي از آن عراقي است ولي ٢ ميليون ايراني و چندهزارتن که از کشورهاي ديگر مي آيند را نيز دربر مي گيرد.
براي مرجعيت و نيز حزب هاي سياسي شيعي صاحب قدرت در بغداد، اربعين ابزاري براي کسب مشروعيت است. ابزاري که با آن هم بر کربلا و ديگر مکان هاي مقدس مهر حاکميت عراقي ها را مي زند و هم آنها را براي شيعيان سراسر دنيا قابل دسترس مي کند و اربعين را به صورت يک وسيله نيرومند ابراز هويت جمعي و « غرور شيعي»- عبارتي که نخستين بار روزنامه لس آنجلس تايمز درسال ٢٠٠٥ به کاربرد- درمي آورد. جنبش هاي جهادگر سني پس از سال ٢٠٠٣ با انجام سوء قصدهاي انتحاري عليه زائران به تهديد امنيت مراسم اربعين پرداختند و اين موضوع مورد توجه مرجعيت و حکومت عراق قرارگرفت. انها به صورت تنگاتنگ به همکاري براي تامين امنيت مکان هاي مقدس و افراد در ٣ محور بغداد هيلا و نجف به کربلا که مختص مراسم اربعين بود پرداختند. از سال ٢٠٠٨، سطح خشونت تاحد قابل ملاحظه اي کاهش يافت و موجب افزايش مداوم جريان زائران شد. درسال گذشته، هيچ سوء قصدي اجراي مراسم را مختل نکرد.
سي هزار گروه داوطلب
اکنون آمدن زائران به کربلا از دوهفته پيش از اربعين آغاز مي شود. به طور مرتب زائران پياده به کربلا مي آيند، مقبره [امام] حسين و عباس (برادر ناتني امام که او نيز در جنگ کشته شد) را زيارت مي کنند، از مکان هاي ديگر نيز ديدار مي کنند، يک يا دو شب درشهر يا حومه آن مي مانند و مي روند. هرچه روز اربعين نزديک تر مي شود، تراکم زائران نيز افزايش مي يابد.
در راه هايي که زائران مي پيمايند، از پاسگاه هاي مرزي با ايران و شهر بصره، واقع در ٥٠٠ کيلومتري جنوب عراق، دهها هزار تجهيزات موقت، که فقط براي مراسم اربعين تدارک ديده شده، براي زائران امکان گردهم آمدن براي مرثيه خواني را فراهم مي کند و برايشان غذا، جاي خواب، لوازم بهداشتي درماني يا انتقال به بيمارستان، دارو، يافتن گمشده ها، شارژ تلفن همراه، شستن لباس، تعمير کفش و ساک هاي سفر، صندلي چرخدار يا کالسکه بچه فراهم مي کند. در اين شبکه سيار امکانات موقتي، همه خدمات به طور رايگان ارايه مي شود که بخش بزرگي از آنها از سوي ٣٠ هزار گروه داوطلب ثبت شده اي است که به عنوان «هيئت هاي خدمات عزاداري» نزد يک کميسيون ويژه زيرنظر مقامات مذهبي کربلا ثبت نام کرده اند.
بخش عمده خدمات هيئت هاي عزاداري برپايه پيوندهاي خانوادگي، حرفه اي، سکونتي يا همباوري برمبناي همياري هاي مالي يا جنسي اي است که از اطرافيانشان جمع آوري مي شود. با اين همه، شمار فزاينده گروه هاي وابسته به حزب ها و شبه نظامي هاي شيعه پرسش هايي در باره منبع برخي از کمک هاي مالي، به ويژه آنهايي که از جانب بنيادهاي مذهبي ايراني اي ارسال مي شود که پيوندهايي با رژيم تهران دارند ، مطرح مي شود. اين راهي براي ايران است که ازطريق اربعين سلطه خود را اِعمال کند. با اين حال، نهادهاي مذهبي عراقي نقش فائق دارند و در اطراف کربلا ٣ شهرک بزرگ براي زائران ساخته اند.
تفريح و همزيستي جهان گرا
در مدت «سال هاي داعش» حال و هواي دسته هاي عزادار بد بود. زائران براي ابراز انسجام اجتماعي شيعه با تهديدي موجوديتي روبرو بودند. آنها با رزمندگاني که در شمال عراق و سوريه مي جنگيدند و مي مردند ابراز همبستگي نموده، براي شادي روح شهيدان دعا مي کردند و خانواده هاي عزادار را تسلي مي دادند. در پايان اکتبر ٢٠١٨، کمتر از يک سال پس از آزادسازي موصل، اربعين به صورت مراسمي تفريحي با همزيستي جهان گرا و اختلاط نسل ها درآمد. حال و هوايي سرخوشانه در آن به وجود آمد که در آن مهر و احترام، کسب تجربه فردي و لذت باهم بودن درهم آميخته بود. راه نجف به کربلا، سياه شده از راهپيمايان عزادار، پوشيده از رنگ هاي زنده پرچم هايي بود که راهپيمايان برافراشته بودند: رنگ قرمز نماد خون شهيدان و سبز «علوي»ها، فرزندان نسل هايي که اصليتشان به امام علي مي رسد است. برنامه هايي توجه زائران را جلب مي کند: بلندگوها سرودهاي مذهبي پخش مي کنند، چراغ هاي نئون و نقش و نگارها مخلوطي از نمادهاي مذهبي و غيرمذهبي را به نمايش مي گذارد و دکه هايي غذا، نوشابه و تنقلات فراوان عرضه مي کنند. غرفه هايي که تصويرهاي شهيداني که در نبرد با «سازمان حکومت اسلامي» (داعش) کشته شده اند يا پوسترهايي که يادآور فاجعه کربلا است به چشم مي خورد. فروشندگان دوره گرد انواع چيزها از ميله براي گرفتن عکس سلفي تا تي شرت «من راهپيماي کربلا بودم»(« I walked to Karbala ») يا کوله پشتي با عکس [امام] حسين را عرضه مي کنند. با رسيدن به محله هاي مسکوني کربلا، که ساکنان آن نزد راهپيمايان مي آيند تا آنها را به چشيدن خوراکي هاي محلي و استراحت در چادرها (حتي درمورد مردان براي مشت و مال) دعوت کنند، حال و هواي جشنواره اي وجود دارد. با آن که شهربازي کربلا بسته و چرخ و فلک آن بي حرکت است، خود زائران به رغم دشواري ها و خستگي راه از «کارناوال» سخن مي گويند.
سايه خيزش مردمي
روي آخرين راه هاي مستقيمي که به حرم [امام] حسين منتهي مي شود، حدود ٢ هزار «هيئت عزادار» به طور شبانه روزي درحرکتند که هريک برنامه خود را دارد. مرداني با سن هاي مختلف با صداي نوحه هاي مذهبي گاه پرشور و آهنگين و گاه غم انگيز و مويه وار، راه مي پيمايند و شور و احساس خود را، به ويژه با سينه يا زنجير زني ابراز مي کنند. اين نوعي رقص دسته جمعي است که هرگروهي آن را به شيوه خاص خود اجرا مي کند. با نزديک شدن به حرم [امام] حسين که آخرين مرحله سفر دور و دراز زائران است، اشک و ندبه جاي خود را به نمايش قدرت مي دهد.
امسال در اربعين که ١٩ اکتبر است چه رخ مي دهد؟ تظاهرات مردمي اي که از آغاز ماه اکتبر بغداد و جنوب کشور را تکان داد و به ويژه خشونتي که در سرکوب به کار برده شد (گفته مي شود که بيش از ١٠٠ تن کشته، ٦ هزار تن مجروح و تعداد زيادي بازداشت شده اند)، اين بيم را ايجاد کرده که جوشش خشم درجريان حرکت زائران رخ دهد. تظاهرکنندگان که جوان و بخش بزرگي از آنها از ناحيه هاي شيعه نشين هستند با آن که همگي مذهبي نيستند، درکنارهم پرچم هاي عراق و بيرق هاي «يا حسين» را برمي افرازند. آنها در جستجوي آينده درکشوري هستند که قوم گرايي آن را تکه پاره کرده و فساد عموميت يافته و مداخله هاي همسايگان آن را به مرز انفجار رسانده است. مقررات منع رفت و آمد در بسياري از شهرهاي جنوب برقرار شده و دولت وعده اصلاحات داده است. اين درحالي است که بيشتر تظاهرکنندگان اين وعده را غيرکافي و کوشش براي آرام کردن آيت الله سيستاني مي دانند و شور و شرشان فروکش نکرده است. ايران از زائران خود خواست که در راهپيمايي حضور نيابند و مرز هاي خود را براي چندروز بست و پس از بازگشايي زائران و نيروهاي امنيتي جمهوري اسلامي را وارد عراق کرد و به نظرمي آيد که تظاهر کنندگان را متقاعد کرده که دادن يک فرصت و مهلت به دولت ضروري است.
براي نخستين بار اين خطر در فضا شناور شده که از اربعين به عنوان اعتراض عليه قدرت سياسي شيعه اي استفاده مي شود که در داخل جامعه خود نيز، با حضور دهها هزار خارجي در خاک عراق برگزار مي شود. با اين همه، به نظرمي آيد دادن فرصت و مهلت زماني پذيرفته شد که در ١١ اکتبر [آيت الله سيستاني] دولت را متهم کرد که مسئول اِعمال خشونت ها است و به آن دو هفته مهلت داد تا نتيجه تحقيق خود را اعلام کند.