انگلستان، یهودی ستیزی نهادینه در حزب کارگر وجود نداشته است

کمیسیون برابری و حقوق بشر (EHRC)، گزارش خود را در خصوص [روحیه] یهودستیزی در حزب کارگر انگلستان و سخنان به اصطلاح قابل چشم پوشی رهبر (مستعفی)این حزب، جرمی کوربین، منتشر گردید. برخلاف آنچه که رسانه ها منعکس کرده بودند، چیزی که «یهودستیزی نهادینه» را در این حزب تأیید کند در این متن مشاهده نمی شود.

اخیراً تحلیل مفصلی از گزارش مورخ٢٩اکتبر٢٠٢٠ کمیسیون برابری و حقوق بشر، با عنوان «پژوهشی در خصوص یهودستیزی در حزب کارگر» در نشریه «دیده بان خاورمیانه» منتشر نمودم. دو نتیجه عمده از گزارش مذکور به دست دادم. نخست اینکه، در گزارش نهائی کمیسیون به روشنی آمده که هیچ نشانه ای از«ضدیت با یهود» در اردوگاه حزب کارگر مشاهده نمی شود؛ چیزی که مطلقاً در رسانه ها اشاره ای به آن نشده است.

با وجود این، گروه های چون جنبش کارگری یهود، کارزار علیه یهودی ستیزی ، نمایندگان یهودی پارلمان انگلستان و خاخام های پرنفوذی مانند ابراهیم مرویس نیز، بر وجود این موضوع (یهودی ستیزی) تاکید کرده اند. این ادعاها توسط رسانه هائی مانند کرونیکل یهود و روزنامه نگارانی چون جاناتان فریلند در گاردین به گونه ای برجسته منعکس گردید. اکنون مشخص شده که همه این حرف ها دور از واقعیت بوده، حزب کارگر مورد تهمت وافترا قرار گرفته و همچنین جامعه یهودیان انگلستان، در مقیاسی گسترده و به گونه ای غیرمسئولانه برافروخته شده است.

این مسئله موجب نشد که این افراد و سازمان ها مجبور به عدر خواهی شوند. رسانه های انگلیسی همچون بیشتر اوقات پنج سال گذشته، بر گمراه کردن افکار عمومی و نشانی غلط دادن در مورد این موضوع، پای می فشرند. نه سازمان های پرنفوذ یهودی و نه رسانه های حرفه ای، تمایلی به روشنگری در خصوص این حقیقت شرم آور ندارند که یافته های مندرج در گزارش کمیسیون برابری و حقوق بشر، کارزار آنان را علیه جرمی کوربین به عنوان«اطلاعات نادرست» محکوم کرده است.

در حقیقت، در پی پاسخ جرمی کوربین به این گزارش و خاطر نشان ساختن این موضوع که یافته های کمیسیون با برداشت عمومی ایجاد شده از جانب رسانه ها، به هیچ روی هم خوانی ندارند و یا به صورت دقیق تر اینکه، موضوع یهودی ستیزی حزب کارگر بنا به دلایل سیاسی اغراق آمیز جلوه داده شده است، عضویت وی بلافاصله از جانب رهبر حزب تعلیق گردید.

رویه های خارج از قاعده

مهمتر این که، در این گزارش موارد تخطی از دستور العمل و رویه های حزبی خاطر نشان شده است: شکایات مرتبط با یهودی ستیزی با سرعت و شفافیت مورد رسیدگی قرار نگرفته بود. اما چنانچه وقوع این موارد قطعی باشند نیز، نمی توان حتی به صورت غیر مستقیم حزب را به یهودی ستیزی متهم نمود. تاخیر در رسیدگی به این شکایات اصولاً به کوربین و کارکنان مرتبط با او مربوط نمی شود، بلکه ناشی از کاغذ بازی اداری حزب است که از گذشته به جا مانده و آشکارا موجب بروز این عداوت و کینه با شخص جرمی کوبین شده است. مدیران اجرائی حزب، شکایات ضد یهود را به بایگانی می سپردند، نه به این دلیل که این افراد یهودستیز بودند بلکه به این دلیل که می دانستند این موضوع باعث سرافکندگی کوربین و تضعیف موقعیت وی در حزب خواهد گردید، همانطور که گزارش درون حزبی بهار ٢٠٢٠ به این موضوع صحه گذاشت.

نه رسانه ها و نه احزاب یهودی که این اتهامات را [به کوربین] وارد کرده بودند، اصلاً دوست نداشتند که افکار عمومی از شرکت آن ها در این افترا آگاه شوند. مدیریت نوین حزب تحت رهبری «کایر استارمر» نیز دلیلی نمی دید که این روایت را مورد مناقشه قرار دهد، به ویژه به این دلیل موجه که مجدداً همان داستان افترا را جان تازه می بخشید و این بارعلیه رهبری جدید حزب.

رسانه ها، آن دسته از کارکنان حزب کارگر را که روند شکایت را، با هدف تضعیف کوربین به تاخیر انداخته بودند، « افشاکنندگان» نامیدند. برخی از این کارکنان در سال ٢٠١٩ در برنامه تلویزیونی «پانوراما»، که به مسائل کارگری می پرداخت، حاضر شدند وعنوان کردند که از انجام وظیفه منع شده بودند. گزارش EHRC با ظرافت ادعاهای این افراد را زیر سوآل برده است و مغایرت ان ها را با اصل ماجرا روشن می کند؛ بدین ترتیب که پس از برکناری مدیران ارشد حزب کارگر از پست هایشان، که «افشا کنندگان» نیز جزو آن ها بودند وخصومت شان با جرمی کوربین آشکار بود، روند رسیدگی به شکایات تسریع شد. در حقیقت در این گزارش با روایتی کاملاً متفاوت از روایت رسانه ها مواجه می شویم: کارکنان کوربین، به دور از هر گونه تاثیر گذاری با هدف ایجاد تاخیر در فرایند رسیدگی شکایات یهودی ستیزانه، اغلب سعی در تسریع روند رسیدگی به این شکایات داشتند تا حملات رسانه ها و سازمان های یهودی را فرونشانند.

کمیسیون، کارکنان کوربین را با دلیل «مداخله سیاسی» مورد سرزنش قرار داده و اقدامات آن ها را ناعادلانه و تبعیض آمیز ارزیابی کرد. ولی این بی عدالتی عمدتاً به کسانی بر می گردد که از آن ها - با اتهام یهودی ستیزی- شکایت شده است، نه شاکیان.

اگر حزب کارگر با موضوع شکایات ضدیهودی مشکل بخصوصی دارد، بر اساس این گزارش این مشکل، در واقع پاسخ عجولانه و پرخاشگرانه به مدعیات یهودی ستیزی از جانب رسانه ها و سازمان های یهودی بوده، بجای این که با مدارا و تحمل با آن ها برخورد کنند.

علی رغم این، هیچ یک از رسانه ها، سازمان های یهودی و یا حتی رهبران جدید حزب کارگر دلشان نمی خواست که این یافته های مندرج در گزارش علنی شوند. بنابر این خود را به «نفهمی» زدند.

یک گزارش مبهم و دوپهلو

نتیجه گیری دوم که در مقاله قبلی ام نتوانستم به طور شایسته به آن بپردازم، به ویژه به نوع انشاء گزارش کمیسیون باز می گردد. همانطور که در آن مقاله خاطر نشان ساختم، کمیسیون خود عمدتاً یک نهاد رسمی محسوب می شود. حتی اگر هم می خواست، هرگز این ریسک را نمی کرد که در روایت رسانه ها خدشه ای وارد کند. در خصوص رویه تهیه گزارش، از قبیل نحوه رسیدگی به شکایات مرتبط با «یهودی ستیزی»، کمیسیون تا جائی که امکان داشت، گزارش را مبهم تنظیم کرده و از ذکر اسامی اشخاص ذی مدخل در قضیه، که احساس شده بود با انداختن تقصیر به گردن اطرافیان کوربین از این ماجرا سود می بردند، خودداری شده است. طرح این دو پرسش قطعاً می توانست روایت رسانه ای را به شدت زیر سوآل ببرد. در عوض، ابهام موجود درگزارش به رسانه ها و تشکیلات یهودی این فرصت را داد که گزارش را به سود خود مورد تفسیر قرار دهند، تا جائی که مدعی صحه گذاشتن گزارش به وجود «یهودی ستیزی نهادینه» در حزب کار گر تحت رهبری جرمی کوربین شدند.

ولی گزارش به واسطه نحوه تنظیم مبهم و دوپهلوی آن نیست که موجب برداشت اشتباه می شود. بلکه به گونه ای آشکار تلاش ناامیدانه ای دارد که «کارگزاران» وابسته به حزب کارگر را، مسئول افزایش «یهودی ستیزی« معرفی نماید. می توان این سوآل را مطرح کرد که اگر در کزارش کمیسیون به صراحت عنوان می شد که مقصری در میان حزب کارگر یافت نشده، چه اتفاقی رخ می داد. احتمالاً این خطر وجود داشت که روایت رسانه ای را با شبهه و تردید جدی مواجه کند. بنابراین کمیسیون برای ارائه شاهد مثال، زیر فشار بسیارزیادی قرار داشت. اما به گونه ای خارق العاده پس از پنج سال ایراد اتهام بی امان «یهودی ستیزی» از جانب سازمان هائی مانند «کارزار علیه یهودی ستیزی» و « جنبش کارگری یهود»، که مطالب منتشر شده اعضای حزب کارگر در شبکه های اجتماعی را شخم زده بودند، کمیسیون تنها توانست مدارکی علیه دو نفر جمع آوری نماید. دو نفری که تحت اتهام « اذیت و آزار غیرقانونی» علیه مردم یهود، مورد محاکمه قرار گرفتند.

در چنین شرایطی، بررسی شواهد موجود با نگاهی موشکافانه در خصوص این که برخورد آن ها «یهودی ستیزانه» بوده یا این که تنها برخوردی همراه با« تحقیر و توهین» بوده، از اهمیت به سزائی برخوردار است. پیشاپیش این گونه فرض شده که رفتار آن ها چنان بی پرده و ضدیت آن ها با یهودیت چنان آشکار بوده که چاره ای جزمحکومیت این افراد وجود نداشته و به همین منظور، حزب را به دلیل عدم واکنش و تنبیه سریع آن ها مسئول شناختند( و بی تردید، بدون بررسی هرگونه «مداخله سیاسی»احتمالی).

یهودی ها، اسم رمز ؟

بیائید نگاهی دقیق تر به یکی دیگر از اشخاص، که از افراد دون پایه حزب کارگر بوده، بیندازیم؛ خانم «پم بروملی» مشاور محلی بخش «روسندال» از توابع شهر «بولتون». نخست باید توجه داشت، مواردی که عنوان اتهامی وی، یعنی«اذیت و آزار» را تشکیل می داده، تنها محدود به چند اظهار نظر آنلاین از جانی وی بوده است. مندرجات گزارش کمیسیون به هیچ روی تائید نمی کند که وی اظهارات آمیخته با نفرت، فریادهای تهدید آمیز فردی یا جمعی و یا برخورد فیزیکی با فردی یهودی داشته است.

اولین دیدگاه وی در فیسبوک منتشر شد، که عجیب است چرا کمیسیون از زمان آن بی اطلاع است:

« اگر جرمی کوربین و حزب کارگر دهانشان را باز کرده و اتهام زنی های ناروای یهودی ستیزی را در نطفه خفه کرده بودند، ما الآن اینجا نبودیم و ستون پنجم حزب کارگر نمی توانست صاحب جایگاه شود[...].حساب و کتاب لابی غلط از کار در آمد[...] در مقابل ساحره گیری ، شبکه های جدید پاسخ تلافی جویانه سر در آوردند[...]. لابی دوباره به منجلاب خود ساخته سقوط خواهد کرد. »

زبان تند و تیز، انعکاس احساسات آنی است که مدعیان یهودی ستیزی علیه هواداران کوربین بر انگیخته اند. تعداد زیادی از اعضاء متوجه شدند که بدنه حزب کارگر به دلیل اختلافات درونی دو تکه شده است و برنامه جامعه محور(سوسیالیستی) حزب در خطر قرار گرفته است. ولی یهودی ستیزی در کجای سخنان آتشین بروملی جا خشک کرده است.

در متن گزارش از اشاره به « ستون پنجم»، کنایه به یهودیان در نظر گرفته شده است. اما چرا؟ به نظر می رسد کمیسیون ناثواب ترین تفسیر را، از یک اظهار نظر مبهم ارائه کرده و واژه « بسیار ضد یهود» را آورده که گوئی همچون یک «اسم رمز» همه کاره، نیازی به توضیح بیشتر ندارد. اما با توجه به آنچه اکنون می دانیم - حداقل از زمانی که گزارش داخلی حزب در بهار به بیرون درز کرد - به نظر می رسد، احتمال بیشتری وجود داشته که بروملی با اشاره به «ستون پنجم» ، در مورد بوروکراسی خصمانه حزب با کوربین صحبت می کرده. بیشتر کارمندان تهیه کننده گزارش یهودی نبودند ولی از ادعای یهودی ستیزی بهره می بردند، چرا که از نظر سیاسی برایشان نان و آب داشت.

چنین تفسیری از اظهارات بروملی - ونیز چنین تعبیری از گزارش، در واقع با حقایق ارائه شده در گزارش داخلی(درز کرده) حزب، هم خوانی ندارد؛ هرچند این اظهارات بسیار گستاخانه و حتی زننده، احتمالاً ضد یهودی ارزیابی نمی شوند.

دومین اظهار نظر بروملی، که از جانب کمیسیون مهر تائید خورد، در اواخر سال ٢٠١٩ منتشر شده بود، کمی بعد از اینکه حزب کارگر انتخابات عمومی را واگذار کرد:

« عمده انتقاد من به او(کوربین) - یعنی ناتوانی او در رد اتهامات یهودستیزی در دل حزب کارگر- احتمالاً دیگر تکرار نخواهد شد، چرا که با به قدرت رسیدن سرمایه داری در حزب، نظیر چنین اتهاماتی به گونه ای جادوئی محو شده اند».

یک بار دیگر احتمال مقرون به قطع وجود دارد که بروملی به اختلافات دراز مدت درون حزب ارجاع دهد، چیزی که چندی بعد با افشای گزارش، صورت علنی به خود گرفت. در این جاست که او پیشناد می کند که رسانه ها و شاخه ضد کوربین حزب، از ادعای یهودی ستیزی دست بردارند- کاری که اتفاقاً آن ها تا حد زیادی انجام دادند- زیرا تهدید پروژه سوسیالیستی کوربین با یک نتیجه ناخوشایند انتخاباتی منجر گردید و موجب شد اکثریت پارلمانی به دست «اسب های تروا» بیفتد.

می توان استدلال کرد که ارزیابی های او اشتباه از آب در آمده، ولی چه دلیلی وجود دارد که او یهودی ستیز بوده است؟ مگر اینکه کمیسیون فکر کند کلمه «سرمایه داری» به زبان رمز به معنای «یهودیان» است. حتی اگر نظرات بروملی به گونه ای تردیدناپذیر ضد یهودی تلقی شود، ولی به دشواری می توان اثبات کرد که حزب کوربین به یهودی ستیزی مشغول است و یا این که « به گونه ای نهادینه ضدیهود » است. بلافاصله پس از موفقیت تیم کوربین در به دست گرفتن کنترل حزب از این دیوان سالاران محافظه کار عضویت این نماینده در آوریل ٢٠١٨ توسط حزب معلق شد. وی در فوریه ٢٠٢٠، زمانی که هنوز کوربین رهبر حزب بود، از حزب اخراج شد.

نژاد پرستی بوریس جانسون

جای بسی شگفتی است که کمیسیون، اظهارات گنگ و مبهم بروملی را به عنوان برهانی غیر قابل انکار از یهودی ستیزی وی ذکر می کند، آن هم در کنار اظهارات تحقیر آمیز کاملاً واضح بوریس جانسون؛ مردی که سکان هدایت کشور را در دست دارد. این فقدان علاقه، امری مشترک بین جریان های اصلی رسانه ای و سازمان های یهودی است. در اظهارات جانسون موارد بسیاری وجود دارد که رد پای نژاد پرستی در ان ها دیده می شود: با piccanninies (١) و قاچ هندوانه خواندن سیاه ها مقایسه زنان مسلمان محجبه با صندوق پستی.

یهودی ها نیز از زخم زبان های او در امان نماندند. جانسون در رمان خود٧٢ باکره، از جایگاه نویسندگی خود بهره برده تا این موضوع را مطرح کند که الیگارشی یهود کنترل رسانه ها را در دست دارد و می تواند بر نتایج انتخابات تاثیر بگذارد. در نامه ای به روزنامه گاردین، گروهی از طرفداران یهودی کوربین، خاطرنشان کردند که شخصیت اصلی یهودی جانسون در این رمان، سامی کاتز، با «بینی بلند و موهای فرفری» توصیف شده است، و این که او «یک تاجر یهودی بدجنس، بخیل، مار مانند است که از استثمار کارگران مهاجر استفاده می کند تا منافع خود را تامین کند ».

در هیچ کجای گزارش «کمیسیون برابری و حقوق بشر» ، این میزان از یهودی ستیزی در میان رهبران حزب کارگر ذکر نشده است. حتی در اینجا نیز، بوریس جانسون مطلقاً قبول ندارد که از موضوع یهودی ستیزی از منظر سیاسی استفاده ابزاری شده باشد. چرا او به این گونه عمل می زند؟ به نظر می رسد هیچ کس، از رسانه های عمده گرفته تا سازمان های محافظه کار یهودی، علاقه ای جدی به «نژاد پرستی آشکار» وی و حزب متبوعش ندارند.

١- واژه قدیمی که بار تحقیر آمیز داشته و در فرهنگ لغات کالینز از زبان کریولی، اسپانیائی یا پرتغالی گرفته شده و به معنی کودک سیاه (یا بومی) قد کوتاه است.