
شبکه تلویزیونی آرته از ۲۶ اردیبهشت هشت قسمت اول سریال ایرانی «آکتور» را پخش می کند. پخش فصل دوم که شامل ۹ قسمت است، برای پایان سال جاری پیش بینی می شود. این کمدی سیاه برنده جایزه جشنواره بین المللی سریال مانیا ۲۰۲۳ و جایزه بهترین فیلمنامه در هجدهمین دوره درامای سئول در کره جنوبی شد و اولین سریال ایرانی است که در اروپا پخش می شود.
«آکتور» به کارگردانی نیما جاویدی ماجراهای علی و مرتضی دو بازیگر بیکار تهرانی است، با بازی احمد مهرانفر بازیگری سرشناس و نوید محمدزاده که در دو فیلم سعید روستایی، متری شش و نیم و برادران لیلا که در فرانسه شناخته شده است، شرکت کرده (۱). این دو قهرمان قصد دارند نمایشنامه مورد نظر خود را روی صحنه ببرند. اما، قبل از آن، می بایست اجاره های عقب افتاده محلی را که در آن تمرین می کنند - یک تئاتر قدیمی تعطیل شده - بپردازند تا بیرون رانده نشوند. بنابراین آنها با تغییر چهره و اجرای نقش های رئالیست و اغلب خنده دار برای افراد کسب درآمد می کنند. هنگامی که یک افسر سابق پلیس به آنها پیشنهاد کار برای یک آژانس کارآگاهی خصوصی را می دهد، وضعیت آنها تغییر غیرمنتظره ای پیدا می کند.
خط داستانی سرشار از پیچ وخم وسبک آن هم شاعرانه است و هم طنز. تولید آن مطابق با استانداردهای سینماتوگرافیک غرب می باشد. البته همانطور که بینندگان ایرانی اشاره کرده اند، در جامعهای که در شرایط تورم و کاهش قدرت خرید بسر می برد، برخی موقعیتها غیرمحتمل به نظر میرسد، مثلا پدری که به این آژانس خصوصی پول میپردازد تا بفهمد آیا دخترش، منشی ساده یک پزشک، معتاد است یا خیر. خانه سالمندان برای خانواده های ثروتمند با دکوراسیون کالیفرنیایی به شدت با زندگی ساده اغلب ایرانی ها و وضعیت بازیگران در تضاد است.
سریال به نابرابریها و تضادهای جامعه ایران تا حدی اشاره دارد، برای بقا و همچنین پنهان کردن روش واقعی زندگی و باورها بهتر است نقاب بر چهره زد، لباس مبدل پوشید و نقش بازی کرد. در این رابطه کارگردان نقل قولی از ویلیام شکسپیر را برجسته می کند:«دنیا صحنه نمایشی بیش نیست، زنان و مردان همگی بازیگران آنند و هرکسی درزندگی خود نقشهای بسیاری را بازی میکند»..
برخلاف فیلمهای ایرانی اوایل دهه ۲۰۰۰ که به بررسی مناطق روستایی و استانهای مرزی رو به زوال میپرداختند، موج جدید فیلمها و سریالها بر کلانشهرها متمرکزاست، مانند آثار اصغر فرهادی که در جشنوارههای اروپایی و اسکار (۲) مورد ستایش قرارگرفته اند. روایتهای خطی سابق جای خود را به داستانهای پیچیده و واقعی تر داده اند، که در آن لایههای شهری نسبتاً ثروتمند بیشتر دیده می شود. فضای شهری و شیک سریال آکتور هم در همین راستاست، موجی که توجه مردم اروپا را جلب و همچنین بازار پخش در کشورهای غربی را تسخیر کرده است (۳).
کشف یک فیلم تلویزیونی از کشوری که بیش از چهل سال است تحریم شده، می تواند کنجکاوی بینندگان فرانسوی که به سریال های آمریکایی یا اروپایی عادت کرده اند را برانگیزد. مردم در این کشور«مستبد» رهبر «محور مقاومت» چگونه زندگی می کنند؟ با شگفتی می بینند که از مردان ریشو یا زنان محجبه، همانطور که در تظاهرات بزرگ ایران در اخبار تلویزیونی دیده می شوند، خبری نیست. در سریال «آکتور» با شوخ طبعی و شیطنت، عاشقان جوان، زنان آرایش کرده و یک زندگی به ظاهر«معمولی» مواجهند که بدون شک کمی بیش از حد مجلل است، جایی که استفاده ازمواد مخدر و روابط خارج از ازدواج عادی به نظر می رسد، آنهم با پس زمینه ای از موسیقی ریتمیک همیشه حاضر، که تصور می رفت ممنوع باشد. این اما تنها بخشی از واقعیت این کشور است.
شبکه های خانگی به مثابه سوپاپ اطمینان کارکرد دارند
در ایران بیش از یک سال پیش، سامانه های نمایش درخواستی، فیلمیو و نماوا این مجموعه بیست قسمتی را پخش کردند. این شبکه های خصوصی که با پرداخت حق اشتراک کار می کنند به «شبکه های خانگی» موسوم اند و به موازات شبکه های توزیع رسمی و تلویزیون دولتی از طرف حاکمیت تحمل می شوند. در شبکه های رسمی صدا و سیما سانسور جدی حکفرماست، این شبکه های خصوصی اما، نه تنها تحمل می شوند بلکه بیش ازبیست سال است که به شکلی تشویق هم می شوند و به عنوان سوپاپهای اطمینان پذیرفته شدهاند. آنها طیف گسترده ای از برنامه ها را ارائه می دهند، از فیلم های اکشن آمریکایی دزد دریایی با زیرنویس فارسی گرفته تا فیلم های ایرانی که مجوز پخش را دریافت نکرده اند، و همچنین سریال هایی که تلویزیون رسمی نمی تواند ،به دلیل محتوای خارج از هنجارهای تعیین شده توسط صاحبان قدرت ـ پوشش، روابط زن و مرد و غیره، پخش کند (۴). این امر شکاف بین ظاهر و واقعیت را در جامعه ایران نشان میدهد و بر همزیستی کم و بیش دشوار بین دو سبک زندگی متضاد تأکید میکند: آنهایی که هنوز به قوانین جامعه اسلامی احترام میگذارند و آنهایی که آن را پس زده اند، عقاید قدیمی از طرفی و جمعیتی جوان و تحصیلکرده از سوی دیگر.
اما فراتر از آن، پخش این آثار با چالش های اقتصادی عظیمی همراه است. فیلمیو، متعلق به شرکت صبا ایده در سال ۱۳۹۹، بیش از چهارصد هزار مشترک ماهانه داشت که بیش از نیمی از سهم بازار شبکه های خانگی را به خود اختصاص می داد. تخمین زده می شود که یک چهارم جمعیت می توانند به این شبکه های موازی دسترسی داشته باشند.
شکاف محسوسی بین زندگی روزمره اکثریت مردم و تصویری که این سریال و دیگر فیلمهای ایرانی منتقل میکنند، وجود دارد. زندگی واقعی، به ویژه برای طبقات متوسط و کارگری، با تورم ۵۰ درصدی، قراردادهای کار متزلزل و فشارهای اجتماعی به ویژه بر زنان و جوانان، بسیار دشوار تر است. این شکاف از یک سو به محدودیتهای ایدئولوژیک و چالشهای اقتصادی که این شبکههای توزیع موازی با آن مواجه هستند مرتبط است. سانسور و محدودیت ها توانایی سازندگان را برای به تصویر کشیدن دقیق زندگی محدود می کند. در ضمن آنها می بایست الزامات بازار و سودآوری تحمیل شده توسط تولیدکنندگان خصوصی را نیز برآورده کنند.
از سوی دیگر، جشنوارهها و پخشکنندههای غربی معمولاً فیلمهای ایرانی را بی طرفانه انتخاب نمیکنند. این کارگزاران بینالمللی آثاری را ترجیح می دهند که به زعم آنها «اگزوتیک» و «قابل فروش» باشد، امری که می تواند باعث ارائه تصویری ناراستا ازیک جامعه چند وجهی شود.
۱ ـ نقد فیلم متری شش و نیم در اوریان 21 توسط مرمر کبیر، اوت ۲۰۲۱ https://orientxxi.info/lu-vu-entendu/la-loi-de-teheran-plongee-haletante-dans-la-drogue-en-iran,4978
۲ ـ فیلم های در باره الی (۲۰۰۹)، جدایی نادر از سیمین (۲۰۱۱)، فروشنده (۲۰۱۶) و قهرمان (۲۰۲۱)
۳ ـ واقعگرایی یا واقعنمایی ؟ مختصری درباره ی فیلمها ی ایرانی راه یافته به اکران فرانسوی، نوشتهرضا غیاث برای سایت لوموند دیپلماتیک فارسی https ://ir.mondediplo.com/2024/05/article4887.html
۴ ـ طعم تلخ فضای رسانه ای در ایران ، شروین احمدی، لوموند دیپلماتیک ژوئیه ۲۰۱۱
https ://ir.mondediplo.com/2011/07/article1709.html
قیام نسل سومی ها، اوریان۲۱، برنارد اورکاد اکتبر ۲۰۲۲، ـ ۵ https://ir.mondediplo.com/2022/10/article4205.html