در دسامبر و ژانويه گذشته گمان ميرفت که «انتفاضه چاقو»، نامي که براي حملات جوانان فلسطيني با اشياء بُرنده به سربازان، کولون ها و گاهي غيرنظاميان اسرائيلي که حتي در داخل اسرائيل نيز صورت ميگيرد، گذاشتهاند، خاموش گردد. اين حمله ها، اول اکتبر ٢٠١٥ با قتل يک زوج از ساکنان شهرکهاي استعماري مذهبي در نِريا شروع شد. امروز مشاهده مي کنيم که اين پيشبيني درست نبود. جمعه نوزدهم فوريه، در دروازه دمشق، يکي از وروديهاي اصلي بخش قديمي بيتالمقدس، در اثر حمله يک فلسطيني بيستويک ساله از روستاي کفرعقب واقع در محدوده شهر، دو سرباز اسرائيلي جراحت مختصري برداشتند. مانند بيشتر اين حملهها، نيروهاي اسرائيلي فورا او را کشتند. روز يکشنبه ٢١ فوريه، آژانس فلسطيني معاMNA گزارش داد که ارتش اسرائيل دو جوان، يک پسر ١٤ ساله اهل روستائي نزديک الخليل (هبرون) و دختر ١٧ سالهاي از اهالي نابلس را به ظن تدارک حمله با چاقو به سربازان اسرائيلي دستگير کردهاند. چندساعت بعد، جوان پانزده سالهاي که قصد حمله به يک سرباز اسرائيلي داشت، نزديک نابلس کشتهشد. اوج اين حملهها، روز ١٤ فوريه با هشت حمله، در نقاط مختلف کرانه غربي و بيتالمقدسشرقي در طول دوازده ساعت بود. سه حمله با اسلحه سرد، سه حمله با سلاح گرم و دو حمله با بمب دستساز صورت گرفت که مثل غالب اين حملات هيچکدام قرباني نداشت. از حملهکنندگان فلسطيني، پنج نفر کشته شدند (باز هم مثل معمول) و يک نفر بهشدت زخميشد. پيرو گفته مقامات اسرائيلي در روز ١٩ فوريه، در طول چهارماهونيم، در اثر اين حملات ٣١ اسرائيلي و نيز ١٧٤ فلسطيني کشته شدند (و بيش از چهل نفر دستگير شدند). اين رقمها در مقايسه با رقمهاي انتفاضه دوم «محدود»تر هستند. ولي مسئول امور امنيتي در روزنامه هآرتص، آموس هارِل چهار ماهونيمِ نخست انتفاضه دوم را با اين حملهها مقايسه کرده و به نتيجهاي قطعي ميرسد: «اسرائيل در انتفاضه کامل بهسر مي برد». (١) زيرا، ١٥ سال پيش در همان فاصله زماني، گرچه تعداد قربانيان بيشتر بود اما فقط دو برابر اين تعداد بود. (٥٨ اسرائيلي و ٣٢٠ فلسطيني کشتهشدهبودند).
حملههاي غيرقابل پيش بيني
مهاجمان کيستند؟ شين بت، سرويس امنيت داخلي اسرائيل در روز ١٥ فوريه با تکيه به آمار اعلام کرد: نيمي از ٢٢٨ حمله «با چاقوي» فلسطينيها از اول اکتبر ٢٠١٥ کار جوانان کمتر از بيست سال بود، که ده درصدشان کمتر از ١٦ سال داشتند. نزديک به ٩٠ درصد کمتر از ٢٥ سال داشتند و يازده درصد مهاجمان زن بودند. برخلاف عقيده رايج، بيشترشان نه از حوزه بيتالمقدس، بلکه اهل خليل يا رامالله و اطراف آن دو شهر بزرگ واقع در پشت ديوار حايل کرانه باختري بودند. وانگهي، به خاطر مشکلاتي که براي گذر از ديوار وجود دارد، سهچهارم حملهها در خود کرانهباختري رخ داده و در درجه نخست، نظاميان يا کولونها را هدف قرار دادهاست.
حتي اگر نتانياهو تلاش دارد اين ايده را القاء کند که رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين مسئول اين «تشديد خشونت» است، و يا اين که به حدکافي با آن مبارزه نکرده و يا آن را تشويقش ميکند، ادعايش حتي در اسرائيل نقش برآب شده است. زيرا هم شين بت و هم سرويسهاي اطلاعاتي ارتش در مقابل ماهيت اين حملهها کارائي ندارند. يک ماه پس از «انتفاضه چاقوها»، يک مسئول عاليمقام شينبت ناگزيرشد بپذيرد که سازمان اوهيچ اطلاعاتي در مورد هيچکدام از عاملان اين حملات دريافت نکرده بود. او افزود که اين حملات از سوي سازمانهاي فلسطيني شناختهشده، خواه لائيک (نظير الفتح، و حتي جبهه خلق براي آزادي فلسطين FPLP)، و خواه مذهبي (حماس و جهاد اسلامي) انجام نشدهبود. اين وضعيت تغييري پيدانکردهاست. در ماه ژانويه، رئيس ستاد ارتش ، ژنرال گادي ايزنکوت تاييد کرد که اطلاعات نظامي کوچکترين هشداري پيش از وقوع ١٠١ حملهي نخست دريافت نکرده بود. هارِل نيز اضافه ميکند «از آن زمان، دوازده حمله جديد صورت گرفته، اما پيشاپيش هيچ اعلام خطري دريافت نکرديم. (...) نيروهاي امنيتي هنوز دنبال راهحلي ميگردد.»
در زمينه سياسي، چند وزير دولت پيشنهاد کرده اند که با اتخاذ تصميمات شديد از جمله بستن سرزمينهاي فلسطيني به اسرائيليها اطمينانخاطر دادهشود. اما، گذشته از اين که اِجراي منع رفتوآمد در سراسر شهرها و روستاهاي فلسطيني در درازمدت کار دشواريست، محاصره سادهي کرانهباختري اثر چنداني نخواهدداشت. همان طور که ديديم، بيشتر حملات به نظاميان و کولونها در درون کرانهباختري صورتگرفته است. ازسوي ديگر، ارتش و شين بت با تشديدسرکوب مخالفاند، زيرا معتقدند که در شرايط کنوني و به احتمال قريب بهيقين، اين کار جوانان فلسطيني را بيشتر برخواهد انگيخت و اثر بازدارنده نداشته و بر تعداد حملهها خواهد افزود.
«من به هيچکس تعلق ندارم»
باتوجه به رفتار نيروهاي نظامي اسرائيل که اغلب به محض کوچکترين ظني، پيش از اينکه مهاجم وقت حمله داشتهباشد، براي پيشگيري شليک ميکنند، جواناني که دست به اين عمليات مي زنند، بهروشني ميدانند که بخت زيادي براي زندهماندن پس از حمله را ندارند. اميرههِس، خبرنگار روزنامه اسرائيلي هآرتص در سرزمينهاي اشغالي فلسطين، در مصاحبهاي با نويسنده در روز ٢١ فوريه گفت «اين جوانان کودکان تباهشده نسل اُسلو» هستند. هس ميافزايد «آنهائي که با چاقو يا پيچگوشي دردست حمله ميکنند، به جز برخي چندان فقير نيستند، و تقريبا در کليه اين موارد، آن ها از نظر سياسي، سازماندهي نشدهاند. يکي از مهاجمان که کمي کمتر از سي سال داشت، پيش از کشته شدن بهدست نيروهاي اسرائيل پيامي از خود بهجا گذاشتهبود. او در اين پيام مينويسد عضوهيچ سازمان فلسطيني نيست و از آنها ميخواهد که او را به عنوان شهيد «از آنِ خود ندانند». گوئي خواسته بگويد: من متعلق به هيچکس نيستم. باتوجه به منابع هماهنگ، روشن است که خشم اصلي اين جوانان متوجه کولونها، تکبر و مصونيت آنان از مجازات است. اين احساس، نقش آينهاي را دارد که ناتواني آنها را بازتاب مي دهد، گرچه، آنها در محدودهي کرانه باختري به سربازان اسرائيلي نيز حمله ميکنند.
شيوع اين حمله فقط نيروهاي انتظامي اسرائيل را با نبود خط مشي روشن روبرو نکرده است. بلکه رهبران فلسطيني نيز پاسخي براي اين موج که کنترلش را از دادهاند، ندارند. واضحاست که آنان قصد دارند به آن پايان دهند، هر چند نميتوانند علنا از آن ها انتقاد کنند. اميره هس تعريف ميکرد که چگونه دراواخر ژانويه، وزير آموزش تشکيلات خودمختار فلسطين از شهردار (وابسته به الفتح) قباطيه خواسته بود که جلو اين حملات را بگيرد. در اين آبادي فلسطيني با جمعيت ٣١هزارنفر، ده جوان که شش نفرشان در يک آموزشگاه تحصيل ميکردند، دست به حمله باچاقو زده بودند، بدون اين که کسي هشداري دهد. در ميان آن ها يک دانشجوي رشته مهندسي پزشکي ٢٣ ساله بهنام محمد سبعانه قرارداشت که دانشجوي درخشان دانشگاه عربي-آمريکائي جنين بود. او در سحرگاهي با پسرعموي جوانش به دو سرباز اسرائيلي در مقابل يک چِکپوينت [پاسگاه نظامي] حمله کرده بود. خبرنگار مينويسد: «گرچه اعضاي الفتح آشکارا اعتراف نميکنند، ولي ميدانند که درحال ازدست دادن حمايت نسل جوان هستند» (٢)
نوميدي فعال
اين جوانان فلسطيني با اين احساس زندگي مي کنند که افق کاملا برايشان بستهاست و امکان ندارد که از اين محبس خارج شوند. اميره هس ميگويد که انزواي آن ها به اندازه انزواي غزه نيست، اما، «ديوار به آنها ميفهماند که آينده شان يکسان است». تحصيل دشوار شده است، کار عملا غيرممکن، رفتوآمد گذشتن از هفتخوان رستم و سفر بسان يک روياست. احساس ناتواني افزايش مييابد: از زمان شکست انتفاضه دوم، اسرائيليها به مستعمرهسازي شتاب بيشتري دادهاند و ويرانکردن خانههاي فلسطينيها به بهانههاي «امنيتي» يا بهطور ساده «اداري»، که مطلقا از مصونيت مجازات بينالمللي برخوردارست، فزوني يافتهاست (سازمانهاي غيردولتي اخيرا مشاهده کرده اند که بسياري از ساختمانهائي که با اعتبار مالي اتحاديه اروپا ساخته شده بود، ويران گشته اند).
بايد وزنه فقدان رهبري فلسطيني، با الفتحي که رو به پيري ميرود و بياعتبارشده و ناتوان از بسيج تودهاي است و حماسي منزوي که هيچ بديلي واقعي عرضه نميکند، را براين اوضاع افزود. به يقين، تعدد حملات با سلاح سفيد که با احتمال مرگ خشن نيز همراهاست، پديدهي همچشمي را در بين جوانان رواج مي دهد. اما، بهويژه آنطور که اميره هس مينامد، نشانه ي «نوميدي فعال» بر زمينهي تفرقه و ناتواني همگاني جامعه فلسطيني شکستخورده است: در تظاهرات همبستگي با «شهيدان» جديد، در مقايسه با گردهمآئيهاي مشابه در آغاز انتفاضه دوم، جمعيت بسيار کمتري شرکت ميکنند. در «جهان بدون چشمانداز» که هس ترسيم ميکند، بين ادامه اين زندگي بستهي تحميلي و عدم امکان يا ناتواني پايانبخشيدن دستهجمعي به آن، راهي که براي جوانان ميماند، دستکم واکنشياست براي زيربار نرفتن.
بازگشت «ويلائي در جنگل»
در چنين اوضاعي، بنيامين نتانياهو آيندهاي درخشان به همميهنانش نويد ميدهد. روز ٩ فوريه ٢٠١٦، او برنامهي چندساله براي ادامه و تحکيم ديوارها، حصارها، خندقها و غيره ارائهکرد. «دولت اسرائيل، آنطور که من ميبينم، کاملا محصور خواهدشد. حتما بهمن خواهندگفت: شما مي خواهيد از ويلا محافظت کنيد؟ پاسخ آري ست. درمنطقهاي که زندگي مي کنيم، ما بايد در برابر حيوانات وحشي از خود دفاع کنيم.» (٣) تصوير مشهور اسرائيل بهمثابه تنها دولت متمدن در محاصرهي حيوانات وحشي، پيش از اين نيز طرح شده بود. پس از شکست گفتگوهاي کمپ ديويد در تابستان ٢٠٠٠، نخست وزير وقت، اهود باراک از حزب کارگر اسرائيل آن را بر زبان آورده بود.
پاورقيها:
١- Amos Harel, « Eight attacks in 12 hours leaves no doubt : Israel is in the midst of an intifada », Haaretz, 16 février 2016.
٢- Amira Hass, « ’Dying for Nothing’ : Palestinian Authorities at a loss trying to stop youths from attacking Israelis », Haaretz, 24 janvier 2016.
٣- Barak David, « Netanyahu : “We’ll surround Israel with fences to defend ourselves against wild beasts” », Haaretz, 9 février 2016.