مصاحبه

ترکيه، سرزمين «ماليخولياي توطئه»

توطئه مداري در چهارگوشه دنيا رواج يافته است. در ترکيه، صحنه سياسي با اين نظريه هاي مغشوش که درسراسر جامعه پخش مي شود به تباهي کشيده شده و قدرت حاکم نخستين دستگاهي است که با عنوان کردن تهديدهاي نيروهاي سياه، سرکوبگري خود را توجيه مي کند. دراين مورد با دوغان گورپينار، تاريخ دان و استاد دانشگاه فني استانبول، که در سال ٢٠١٤ کتابي (ترجمه نشده) با عنوان «توطئه» نوشته گفتگو کرده ايم.

سلين پي ير- ماگناني: از چند سال پيش، نظريه هاي توطئه درهمه جاي دنيا به ويژه ترکيه رواج مي يابد. چرا تحليل اين امر به نظر شما مهم آمده است؟

دوغان گورپينار: من از آن رو انجام اين کار را مهم دانستم که نظريه هاي توطئه ديگر تنها منحصر به چند فرد خيال پرداز نيست. در ترکيه، اين نظريه ها درميان قشر تحصيل کرده جامعه تا حدي رواج يافته که بر نظرات سياسي ، جهان بيني و تحول تاريخي ايشان اثر گذارده است. اين پديده درسال هاي آغازين دهه ٢٠٠٠ شروع شد. درآن زمان کتاب هايي درمورد نظريه هاي توطئه منتشر مي شد که در رديف پرفروش ترين ها درمي آمد. بيشتر اين کتاب ها مدعي تاريخ نگاري بود و اين امر مرا که تاريخ دان هستم به واکنش واداشت. قشر تحصيل کرده مردم برپايه معيارهاي آن کتاب ها به تعبير و تفسير تاريخ پرداخت و عقايد سياسي اش بر اين محور توطئه پندارانه شکل گرفت.

همه اين نظريه ها بي پايه نيست و از ناکجاآباد سربرنمي آورد؛ بلکه مخلوطي از بيم ها و اطلاعاتي است که مردم پيشتر شنيده اند و همه نيروي آن از همين امر ناشي مي شود. مبناي اين اطلاعات دنيايي از مرجع است که مردم از زمان کودکي، به ويژه در مدرسه، در آنها غوطه ورند ولي نويسندگان اين کتاب ها و روشنفکراني که من آنها را «پيمانکاران ايده» مي نامم هستند که به آنها جنبه توطئه گرانه مي دهند. به اين ترتيب، ملي گرايي عادي تبديل به ملي گرايي افراطي مي شود. بي ترديد، ملي گرايي عاملي است که بيش از هرچيز گرايش هاي توطئه گرا را آبياري مي کند، زيرا همه رويدادها و تحولات را در ارتباط با توازن قوا بين دولت ها تفسير مي کند.

سلين پي ير- ماگناني: چه کسي دربرابر ترکيه قرارگرفته و چرا؟ رايج ترين نظريه هاي کنوني چيست؟

دوغان گورپينار: همه دنيا عليه ترکيه است. همه دنيا به خاطر ترکيه بودن عليه ترکيه بپاخاسته است. من با آن که کهنه و تکراري به نظر مي رسد، درمورد اين فرمول اصرار مي ورزم. بنابر برداشت واقع بينانه از روابط بين المللي، اين نه ارزش ها بلکه منافع است که تعيين کننده تصميم هاي حکومت ها و به تبع آن ملت ها است. ملي گرايي به مردم و حکومتي که آنها را نمايندگي مي کند نيرو مي بخشد. «ما» خوب هستيم، در حالي که «آنها» يعني ديگران بد هستند. ترکيه بنابر ذات خود خوب است، درحالي که کشورهاي ديگر ذاتشان بد است.

اشکال دراين است که اين تقسيم بندي ديگر اکنون تنها در سطح حکومت ها انجام نمي شود. به عنوان نمونه، بيست يا سي سال پيش، يونان دشمن ترکيه بود. اين ساده بود. امروز زهدان پرورش دهنده خصومت ها خيلي پيچيده تر است. به عنوان مثال هنگامي که از «مهاجران ارمني»، و نه ارمني ها، صحبت مي شود، موضوع دقيقا چيست؟ اين واژه، که در ترکيه بار معنايي خيلي بد دارد، يک شبکه فراملي مبهم را بيان مي کند. همين امر درمورد صهيونيسم صادق است، زيرا در اينجا صحبت از اسرائيل، که يک کشور است، نيست بلکه شبکه اي بين المللي و سرچشمه اي از روابط است. جنبه جادويي و اسرارآميز قضيه و ترس آن را قوي تر مي کند.

با «حزب عدالت و توسعه» (AKP) که از سال ٢٠٠٢ قدرت را دردست دارد، نظريه هاي اسلام گرايانه توطئه بيشتر به چشم مي آيد. اما، قدرت حاکم کنوني از پراکندن ترس در همه جا نيز استفاده مي کند. اسلام نيز مانند ملي گرايي حاوي ايده اي است که بنابرآن داراي ذات «خوب» است. توجه داشته باشيم که مذاهب ديگر نيز چنين اند. براين مبنا، بديهي است که اين نظام باورمندي در سطح سياسي به شکل توطئه مدار بيان مي شود.

سلين پي ير- ماگناني: شما از «توليد کنندگان» و «مصرف کنندگان» نظريه هاي توطئه صحبت مي کنيد. موضوع دقيقا چيست؟ اين نظريه ها چگونه پخش مي شود و چه بخش هايي از جامعه را بيشتر دربر مي گيرد؟

دوغان گورپينار: بخشي از اين نظريه ها چيزي است که به طور متعارف «وارداتي» خوانده مي شود. نظريه هاي توطئه رايج در ايالات متحده، عمدتا در جناح راست، در ترکيه بازتاب مي يابد. سپس، اين نظريه ها روند «تطبيق» با زمينه محلي را مي پيمايد. آشتي ناپذيري موجود با آنسوي آتلانتيک با رويدادهاي محلي تطبيق داده مي شود و موقعيتي پديد مي آورد که «پيمانکاران ايده» از بهره گيري از آن غفلت نمي کنند. آنها کتاب هايي ساده مي نويسند، بر صفحه تلويزيون ها ظاهر مي شوند يا در کنفرانس هايي که به دعوت باشگاه هاي دانشجويان يا انجمن ها برگزار مي شود حضور مي يابند.

هنگامي که من از توليدکنندگان توطئه صحبت مي کنم، کساني را مي گويم که براي نخستين بار يکي از نظريه هاي متعدد موجود توطئه را بازتوليد مي کنند. آنها به نوعي به کار بازيافت مي پردازند. برخي از آنها فرضيه هاي اصيلي را گسترش مي دهند و تفسيرهايي درخشان ارائه مي کنند. ظرافت کار ماليخولياي توطئه در توانمندي آن براي کشف روابطي است که ديگران نمي بينند. اين براي آنها به نوعي يک بازي يا شيوه نگارش يک داستان پليسي هوشمندانه است اما در اين ميان بدها هم وجود دارند که نظرات مبتذل ابراز مي کنند.

سلين پي ير- ماگناني: به نظر مي آيد که نظريه هاي توطئه از گفتمان سياسي در ترکيه تفکيک ناپذير باشد. آيا بدگماني نسبت به «نيروهاي خارجي» با زندگي سياسي همگرايي دارد؟

دوغان گورپينار: اين ساده و مستقيم شيوه گفتگو با مردم است. کارل اشميت، در تحليلي مشهور سياست را به عنوان تعيين کننده متحدان و دشمنان تعريف مي کند. براين مبنا، روند معقول سازي هرچه که باشد، سياست شيوه اي براي احراز هويت دشمن است. گفتمان هاي سياسي و ايديولوژيک اين کار را به صورت نهفته انجام مي دهند درحالي که گفتمان توطئه مدار اين کار را به صورت مستقيم انجام مي دهد. بي گناهان را مي بخشد و دشمنان را اهريمني مي نماياند.

سلين پي ير- ماگناني: هنگامي که رئيس جمهوري رجب طيب اردوغان و وزير اقتصادش توضيح مي دهند که بحران اقتصادي ناشي از «نيروهاي خارجي»اي است که هدفشان بي ثبات کردن ترکيه است، از کي صحبت مي کنند؟ آيا براي گفته هاي خود مدرکي دارند؟ آيا مردم حرفشان را باور مي کنند؟

دوغان گورپينار: «مقصرها» با نام کوچک «آنها» شناخته مي شوند. آنچه اين گفتمان را نيرومند و جذاب مي کند، درست همين واقعيت است که اين خطاب هدف مشخص ندارد. اين «آنها»ي بليغ نشانگر يک کشور يا طبقه اجتماعي و گروه و حزب سياسي نيست و با اين حال مي تواند درعين حال همه آنها را دربرگيرد. شنونده مي تواند مفهومي را که مي خواهد از آن برداشت کند. اما آنچه اين گفتمان را چنين کارآمد مي کند، اين واقعيت است که دشمن مخفي، غير مشخص، ناشناس و در عين حال درهمه جا حاضر مي ماند. موضوع به همه مربوط مي شود زيرا دشمن مشترک عليه همه «ما» است. همه نيروي توطئه دراين است که در آن مناطق خاکستري وجود دارد.

سلين پي ير- ماگناني: آيا مردم پس از موضوع هاي مبهمي مانند «سوسورلوک» در ١٩٩٦ (٢)، محاکمات «ارگنکون» در ٢٠٠٧ (٣) يا کودتاي نافرجام سال ٢٠١٦ حق ندارند بدگمان بوده و درپي يافتن وجوه پنهاني قضايا باشند؟

دوغان گورپينار: در ترکيه، تعداد بي شماري از موضوع ها را مي توان در اين مسير بازيافت کرد. به عنوان مثال مي توان از «حکومت پشت پرده» (٤) ياد کرد که به لطف کوشش هاي قابل ملاحظه روزنامه نگاران تحقيقي چپ يا ليبرال اين واقعيت برملا شد. نظريه پردازان توطئه وارد عمل شدند و با گزينش سليقه اي اجزاء و سرهم کردن آنها روايتي باورپذير از آن درست کردند. به اين ترتيب، به نظر آنها «حکومت پشت پرده» حاصل کار فراماسون ها و فرقه هاي يهودي (٥) است که متهم اند ماموران غربي اي هستند که در حکومت نفوذ کرده اند تا زمينه سقوط ترکيه را مهيا سازند. سري تلويزيوني «کورتلار واديسي» که داستاني سرشار از خشونت عريان بود، دقيقا برپايه نظريات توطئه ساخته شده بود و موفقيت فراواني به دست آورد و توانست بدگماني ها نسبت به وجود يک «حکومت پشت پرده» را برانگيزد و به احساسات ملي گرايانه دامن زند.

با آن که فرضيه «حکومت پشت پرده» درسال هاي دهه ١٩٩٠ در محافل چپ رواج داشت، در سال هاي دهه ٢٠٠٠ مورد استفاده اسلام گراها قرارگرفت و چشمگيرتر شد. درسال هاي اخير نيز ما شاهد گسترش تشکيلات و شاخه هاي سازمان «فتو» (FETO) فتح الله گولن در دستگاه هاي قضايي و پليس بوديم. ريشخند تاريخ، اين درحالي بود که روشنفکران ليبرال درباره اين موضوع هشدار داده ولي به توطئه گري متهم شده بودند. سير وقايع حق را به ايشان داد. توطئه در توطئه.

سلين پي ير- ماگناني: در ترکيه، ماليخولياي توطئه چنان شديد است که هرگونه اقدام پيشرو مورد بدگماني قرار مي گيرد و اتهامات رابطه با دشمن فورا ازهرسو مي بارد. در چه حدي مي توان يک بحث عمومي سالم ايجاد کرد؟

دوغان گورپينار: به عقيده نظريه پردازان ليبرالي چون جان استوارت ميل (١٨٧٣- ١٨٠٦) يا کارل پوپر (١٩٩٤ – ١٩٠٢)، بحث سالم تنها در محيطي کاملا آزاد به وجود مي آيد و درست و نادرست تشخيص داده مي شود. بنابر اين فرضيه، درصورت وجود رقابت بين آنها، حقيقت همواره خود را بر اطلاعات جعلي تحميل مي کند. در واقعيت، متاسفانه اين امر هميشه درست نيست. اطلاعات جعلي خبرهاي درست را کنار مي زند. اين امر در ترکيه، و نيز در اروپا و ايالات متحده نيز صادق است که بحث عمومي اجازه نداد سد راه انتخاب آقاي دونالد ترامپ شود.

١- کارل اشميت: حقوق‌دان، فيلسوف کاتوليک، نظريه‌پرداز سياسي و استاد حقوق آلماني بود. اشميت در نظريه سياسي و حقوقي قرن بيستم چهرهٔ مهمي بود و مکتوبات زيادي دربارهٔ استفاده از قدرت سياسي دارد.

٢- تصادف خودرويي که در آن يک نماينده، يک روستايي کرد و يک رييس مافيا کشته شدند. رسوايي اي که وجود روابط بين قدرت حاکم و شبکه هاي مافيايي را برملا ساخت و موجب استعفاي وزير کشور شد که در سال ٢٠٠٧ متهم و در سال ٢٠١١ محکوم شد.

٣- رشته محاکمه هاي مناقشه برانگيزي که ٣٠٠ تن را دربر مي گرفت که درميان آنها هم هواداران راست افراطي وجود داشتند، هم چپ، روشنفکر، نظامي و پليس هايي که به توطئه عليه حکومت متهم شدند.

٤- NDLR. مفهومي که در رابطه با مسئله «سوسورلوک» ظاهر شد (به يادداشت سوپرا رجوع کنيد). اين مفهوم غالبا اتحاد گروهي از افراد در تشکلي غير رسمي را نشان مي دهد که به طور مخفي قدرت تصميم گيري حکومت را، در وراي قدرت قانوني، در اختيار دارد.

٥- يهودياني که تغيير مذهب رهبر مذهبي خود به اسلام را به عنوان فرمان باور به يک مذهب مخفي تفسير کردند.