اسرائیل – فلسطین

جنایت و سرکوب. حافظه ی گزینشیِ جامعه ی اسرائیل

لِئو فرِه، خواننده فرانسوی می خواند: «با زمان، همه چیز می گذرد»، «همه چیز محو می شود». با این وجود، با گذشتِ زمان، گاهی همه چیز بر می گردد. در اسرائیل، شاهد رازگشائی پشتِ سرِهمِ از امورِ مربوط به گذشته ای نه چندان پرافتخار هستیم. بیشتر این رازگشایی ها را روزنامه هآرتس بازتاب داده است. «یک روزنامه ی مرجع» که بیش از اینکه به سیاست گذشته ی حکومت های اسرائیل بپردازد، از سیاست آن حکومت ها نسبت به فلسطینیان انتقاد می کند.

به روز کردن واقعیت های تاریخ نگاری جعلیِ رسمیِ رهبران صهیونیستی در طول ده ها سال، کار جدیدی نیست.

از سال های پایانی دهه ۱۹۸۰ تا چرخش قرن، «مورخان جدید» اسرائیل برای تقدس زدایی از «رُمان ملی» ای تلاش کردند که بنیان گذاران دولت از سر تا ته آن را جعل کرده بودند. آنان موفق شدند با تکیه براسناد آرشیو شده ، به تدریج به نظریه های مورخان فلسطینی درباره مستعمره سازی و سپس اخراج فلسطینی ها از زمین های شان اعتبار بخشند. در سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵، این مورخان در اسرائیل بسیار شهرت یافتند. این مکتب که خبرهای جعلی fake تاریخیِ را بازبینی می کرد که با روند ایجاد اسرائیل همراه بود، سرانجام از هم پاشید.

برعکس، کارهای جایگزینان آن ها، مورخان، روزنامه نگاران، مستندسازان و نیز روایت شاهدان یا شرکت کنندگان مستقیم در جنایت های دولت اسرائیل هر روز بیشتر می شود. این چیزتازه ای نیست. اغلب، «با گذشتِ زمان» است که حقیقت روشن می شود. فیلم مستندِ مارسل اُفولس درباره دوران اشغال و همکاری فرانسویان با نازی ها به نام «اندوه و ترحم» که به مدت ۱۲ سال، پخش آن از تلویزیون ممنوع بود، در سال ۱۹۶۹ بر روی پرده آمد و مثل بمب ترکید. چه زمانی ضروری بود که فرانسه بپذیرد که در ۱۶ -۱۷ ژوئیه ۱۹۴۲، ۱۳۰۰۰ یهودی پاریسی را نه «اشغالگران نازی» بلکه نیروهای انتظامی فرانسوی (که در خدمت نازی ها بودند) به اردوگاه های مرگ فرستادند؟ چقدر طول کشید که حقیقت درباره کشتار الجزایری های پاریس در ۱۷ اکتبر ۱۹۶۱ برملا شود؟ کدامین دولت تلاش نکرده که رویدادهای آزاردهنده ی رهبران گذشته را نپوشاند؟ تفاوت اسرائیل و بیشتر کشورهای دیگر در رودرروئی با گذشته در دو عامل زیر است: ابتدا، آهنگ افشاگری ها در اسرائیل گیج کننده است؛ سپس، تأثیر آن ها بر افکار عمومی کشور، بسیار کمتر از جاهای دیگر است.

در زیر فهرستی از چند مقاله که در رسانه های اسرائیل در طول یک سال از اوت ۲۹۲۱ تا اوت ۲۰۲۲ منتشر شده است، از نظرتان می گذرد. البته این فهرست، به هیچ وجه کامل نیست .

تنها رویداد، صبرا و شتیلا نبود

۲۴ اوت ۲۰۲۱: «فستیوال فیلم اورشلیم» فیلم مستند «حیاط مدرسه» ساخته ی نوریت کِدار فیلمساز اسرائیلی را نمایش داد. این فیلم همه ی سنگدلی سربازان اسرائیلی نسبت به زندانیان فلسطینی یا لبنانی را نشان می دهد که در تهاجم به لبنان در ۱۹۸۲ به اسارت درآمده بودند. از شرایط وحشتناکی که این جنگ در طی سال ها به هزاران زندانیِ اردوگاه انصار واقع در جنوب لبنان تحمیل کرد، همگان آگاهند. اما کمتر از آنچه در حیاط مدرسه ی صومعه سن-ژوزف در شهر صیدا گذشت، اطلاع داریم. در آن جا، هزار نفر زندانی شده بودند. سربازان و بازماندگان از گرسنگی و به ویژه تشنگی هراسناکی می گویند که در درازای روزها در زیر آفتابی جانکاه به زندانیان تحمیل می شد (حتی برخی از آنان مجبور به نوشیدن ادرارشان شدند)، و نیز از باران ضربه هایی که بر بدن شان وارد می شد (چشمان از حدقه درآمده، ۷ کشته در اثر کتک ها، صدها نفر زخمی برای همیشه).

روشن است که اکثریت بسیار بزرگی از زندانیان، هیچ پیوندی با «تروریسم» نداشتند. امروز، سربازان زندانبان آن روزها، اعتراف می کنند. اکثریت بزرگ آنان کارخود را توجیه می کنند. خلاصه، آنان توضیح می دهند که در شرایط دهشتناکی گیر کرده بودند و نمی توانستند به گونه ای دیگر رفتار کنند.این روایتی است که برای نمونه، ایدان هارپاز، فرمانده گروهان چنین روایتی ارائه می کند. چندی بعدی شکایتی علیه او تسلیم دادگاه شد. در فیلم یادشده، او با خونسردی می گوید «ارتش از من بازجوئی کرد. ولی اتفاقی نیافتاد».

روز ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۲، سِث آنزیسکا، پژوهشگر آمریکائی در روزنامه اینترنتی اسرائیلی احساس خود را نسبت به این فیلم مستند بیان کرد. آنزیسکا در سال ۲۰۱۸ کتاب Preventing Palestine : A Political History From Camp David to Oslo (Princeton University Press) را منتشر کرد که در آن با استناد به بایگانی های جدید نشان می دهد که آریل شارون وزیر دفاع وقت و اطرافیان نظامی اش در جنایت کشتار غیرنظامیان در سپتامبر ۱۹۸۲ به دست فالانژهای مسیحی لبنانی در اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا دست داشتند. فالانژها این جنایت ها را با همدستی ارتش اسرائیل مرتکب شده و از کمک لجیستیکی آن برخوردار شدند.

اما او می نویسد که آنچه در صیدا گذشت بی تفاوتی، آشفتگی و واپس راندن تقصیری را نشان می دهد که معرفِ جامعه اسرائیل معاصر و رفتار شرم آورش نسبت به فلسطینی ها است. [...] سربازان با افشای جزئیات کارکرد خود بدون این که از قرارگرفتن در مقام پاسخگوئی بترسند، نوعی تسلی و حتی برائت احساس می کنند.

فرمانده گروهان آنان توضیح می دهد که «از نقطه نظر اصولی ما هیچ مقصر نبودیم» که حاکی از این حقیقت است که فرماندهان رده های بالای ارتش در جریان رخدادهای صومعه قرار داشتند. درنتیجه، «امروز من نمی توانم بگویم که ما می بایست به گونه ی دیگری عمل می کردیم». آنزیسکا چنین تفسیر می کند: «از رفتار هارپاز چنین برمی آید که آغاز سال های دهه ۲۰۲۰ دوره ای است که در آن اسرائیل امادگی بیشتری برای پوشاندن جنایات جنگی دارد ». او نتیجه می گیرد که «هارپاز راهنمای مناسبی برای آسیب شناسیِ جامعه اسرائیل است [...] که پیروزی خود را فقط در سیه روزی دیگران می بیند». فیلم «سیستمی را برملا می کند که نمی پذیرد سهم خود را به عنوان موجب و بانی خشونت بشناسد، سیستمی که عادت دارد درباره افراد فلسطینی و عرب خود با واژه های غیرانسانی صحبت کند».

افشاگری های جدید درباره جنگ ۱۹۴۸

۹ دسامبر ۲۰۲۱. آدام راز با دسترسی به بایگانی های جدید نظامی، مقاله ای درباره ی کشتارهای اسرائیلی ها در دوران پیش و پس از استقلال اسرائیل منتشر کرد (۱). او می نویسد: «پیش نویس های نشست های حکومت هیچ جای تردیدی باقی نمی گذارد: رهبران اسرائیل هم زمان با رویدادهای خونین عملیات پیروزی در روستاهای عرب از انجامِ آن ها باخبر می شدند». هنگام برگزاری نشست های هیئت دولت، وزیران به «فروپاشی بنیادهای اخلاقی» در اسرائیل و ارتکاب «اعمالِ غیرانسانی» اشاره می کردند. داوید بن گوریون، نخست وزیر طفره می رفت. اما در نوامبر ۱۹۴۸، کشتارهای غیرنظامیان فلسطینی چنان افزایش یافته بود که کابینه دولت تصمیم گرفت برای بررسی موارد قتل به دست ارتش کمیته ای ایجاد کند. باید گفت که برای مثال، یک ماه پیش از آن، از ۲۵۰ هزار فلسطینی ساکن جلیل، ۱۲۰ هزار نفر باقی مانده بود، سپس اسرائیل تصمیم به فتح کامل این منطقه گرفت. پس از تهاجم برق آسا، فقط ۳۰ هزار نفر باقی ماند. کمیته بررسی یک ماه پس از تأسیس آن برچیده شد. اعضای آن ابراز داشتند که با توجه به ناچیز بودن امکاناتی که در اختیارشان گذاشته شده بود، انجام بررسی برای آنان غیرممکن بود .

راز (RAZ) فهرست «کشتارهای متعدد علیه غیرنظامیان و زندانیان عرب را » تهیه کرده است. سی سال پیش، بنی موریس، مورخ، ۲۴ کشتار به دست نیروهای اسرائیلی در سال های ۱۹۴۷-۱۹۴۸ را ثبت کرده بود. راز پس از کنکاش در بایگانی های دیگر به رقم «چند ده کشتار» رسید که بسیاری از آن ها هرگز برملا نشده بودند. در فوریه ۱۹۴۹، ارتش اسرائیل درمورد عملکرد های دو سال پیش از آن «عفو عمومی عطف به ما سبق» اعلام کرد.

در روستای حولا در مرز لبنان ، هنگامی که گردان اسرائیلی در ۳۱ اکتبر ۱۹۴۸ این روستا را فتح کرد، فقط ۶۰ نفر سالمند فرار نکرده بودند. فرمانده آن گروهان شموئل لاهیس نام داشت. روز نخست، ۱۸ فلسطینی به قتل رسید، روز بعد ۱۵ نفر. لاهیش از نادر نظامیانی بود که به خاطر عملکردش محاکمه شد. او به ۷ سال زندان محکوم شد که در فرجام، به یک سال کاهش یافته و سپس شامل عفو شد. سی سال بعد، او به مقام ریاست آژانس یهود، مهم ترین سازمان صهیونیستی رسید. سرانجام، حقیقت های مربوط کشتار طنطوره در ماه مه ۱۹۴۸ را نیز آدام راز فاش کرد.

کاربرد منظم شکنجه

۱۷ فوریه ۲۰۲۲. حییم روبوویچ، مرد شماره ۳ شین بِت، سازمان امنیت داخلی اسرائیل در مصاحبه با روزنامه هآرتس (۱۷ فوریه ۲۰۲۲) توضیح داد که سازمان او «تعداد زیادی از فلسطینیان را بدون هیچ دلیلی بازداشت کرده است» و استفاده منظم از شکنجه را در دوره ای که او در شین بت خدمت می کرد یعنی از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۵ تأیید کرد. او به ویژه به رویدادهای پس از آغاز انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ اشاره می کند که ده ها هزار فلسطینی را مورد بازجوئی های خشونت بار، بازداشت های نابجا و گاهی نابودی قرار دادند (در اصطلاح شین بت یه این کار «پیشگیری هدفمند» گفته می شود). روبوویچ با تکیه برتجربه معقد است که این روش شاید امنیت اسرائیل را بهتر نکرده باشد ولی به یقین توانائی کنترل اهالی اشغال شده را نیز افزایش نداده است.

«آن گاه که ریگان و بگین درباره اخراج فلسطینی ها گفتگو می کردند»

سرتیتر روزنامه هآرتس روز ۶ ژوئن ۲۰۲۲ «آن گاه که ریگان و بگین درباره اخراج فلسطینی ها گفتگو می کردند» بود. روز ۲۱ ژوئن ۱۹۸۲، نخست وزیر اسرائیل با رئیس جمهور آمریکا دیدار می کند. دو هفته پیش از آن، تهاجم اسرائیل به لبنان آغاز گشته است. مناهم بگین تمایل داشت تا «راه حلی برای مسئله» پناهندگان فلسطینی بیابد – در آن زمان، تعداد آنان در لبنان ۴۰۰ هزار نفر بود . او اصرار داشت که باید «دستِ کم بخشی از آنان» را اخراج کرد. رونالد ریگان، رئیس جمهوری آمریکا پاسخ می دهد: «آیا کسی از فلسطینی ها پرسیده که در این مورد چه فکر می کنند؟». او معتقد است که اخراج پناهندگان واقع بینانه نیست. بگین پاسخ می دهد «راه حل را هنگامی می توان یافت که اراده یافتن آن وجود داشته باشد». گفت و شنودی بین دوستان ...

۸ سپتامبر ۲۰۲۲. افشاگری های جدید. یا بهتر بگوئیم تأیید ها. اِیتای ماک، وکیل که بیشتر از هر کسی در بر ملاکردن افتضاح پِگاسوس نقش داشت، این بار موفق شد دیوان عالی اسرائیل را برای گشایش بایگانی های طبق بندی شده موساد درمورد فعالیت هایش در لبنان متقاعد کند (۲). به ویژه در دوران جنگ ۱۹۸۲. بااین وجود، دیوان عالی به سرویس های امنیت خارجی اجازه داد اسنادی را که حساس تر هستند، مخفی نگهدارد. این بایگانی ها نشان می دهد که آریل شارون و فرماندهی ستاد ارتش به این جنگ، دور از هر نظارت حکومتی نیز ادامه می دادند. این جنگ بدون این که «یک معامله به مثل» ناخواسته پس از اقدام به سوءقصد علیه سفیر اسرائیل در لندن باشد، «برنامه ریزی شده ترین» جنگ تاریخ اسرائیل است. شارون و اطرافیانش از یک سال پیش آن را با دقت تمام تدارک می دیدند. پیوند با میلیشیای مسیحی بسیار قدیمی و منظم بود. این میلیشیا که اسرائیل مسلحش کرده بود، گوش به فرمان این دولت بود. سرآخر، وخیم ترین نکته، داوری بسیار قاطع ماک حقوقدان است: برپایه ی اسناد، «کشتار صبرا و شتیلا فقط یکی از رویدادهای یک زنجیره ی کشتار، اعدام، آدم ربایی، ناپدیدشدن، قطع عضو و اهانت به جسدها بود که میلیشیای مسیحی [در این جنگ] مرتکب شد».

نامه ای به بن گوریون

۱۴ ژوئن ۲۰۲۲. یکی از ساکنان کیبوتس ناشون (چپ صهیونیستی) مدرکی را نگهداشته بود که هرگز نمی بایست منتشر می شد. در ژوئیه ۱۹۶۷ یک ماه پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷، در مجمع عمومی این روستای مشترک بر سر این موضوع بحث درگرفته بود که با زمین های سه روستای فلسطینی، بیت نوبا، یالو و عِمواس که اهالی شان اخراج شده بودند، چه باید کرد؟ اکثریت مخالف غصب زمین های سه روستا بودند و بخشی موافق. پس از پایان بحث، رهبران کیبوتس تصمیم گرفتند این موضوع را در بولتن هفتگی منتشر نکنند. امروز یک روستای یهودی به نام مِوُو هورون زمین های بیت نوبا را اشغال کرده و بر روی زمین های دو روستای دیگر، یک پارک تفریحی بنا شده است (۳).

۲۹ ژوئیه ۲۰۲۲. یکی از دهشتناک ترین امور که به زمان نخستین قدم های دولت اسرائیل برمی گردد، در خود اسرائیل دوباره مطرح شد: جریان کشتار کفرقاسم. گشایش بایگانی های جدید در سال ۲۰۲۲ تأیید کرد که این کشتار عمدی و با برنامه بود.

۱۰ اوت ۲۰۲۲. سامی سعدا در سال ۱۹۴۸ ساکن حیفا بود و در بندر آن شهر کار می کرد. در ۲۱ و ۲۲ آوریل آن سال، فلسطینیان آن شهر به زور اسلحه اخراج شدند. پیش از جنگ، ۷۱ هزار فلسطینی در حیفا زندگی می کردند که فقط ۳۵۰۰ نفر باقی ماند. بن گوریون دستور داد که همه ی آنان را در محله ای گرد آورند که وادی النسناس نام داشت. آپارتمان چهار اطاقه سعدا را مصادره کردند. خانه جدیدی به او وعده دادند ولی مسئولان دولتی به او اجازه سکونت در آن جا را ندادند. سعدا و خانواده اش یک روزه بی خانمان شدند. او نامه ای به بن گوریون نوشت که هرگز پاسخ نداد. کتابی داستان او را بازگویی می کند، داستان بسیاری از پناهندگان فلسطینیِ درون کشور را، که از جنبه های ناشناخته ی تاریخ این مناقشه است (۴).

۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، عنوان مهم روزنامه هآرتس این بود: «چگونه اسرائیل مخفیانه تصمیم گرفت خط مرزی سبز را از بین بَرَد». عنوان دوم این مقاله : «صورت جلسه ی نشست های سری در سال ۱۹۶۷ فاش می کنند که چگونه چنین تصمیم هایی گرفته شد».

می توان روایت های بسیار و افشاگری هایی را نقل کرد که در مورد رفتار نیروهای مسلح و رهبران گذشته و کنونی اسرائیل در این کشور انتشار یافته است. در آستانه سال تحصیلی جدید، شهرداری تل آویو اجازه داد کتاب تاریخی برای کودکان منتشر شود که خط سبز، مرز بین المللی شناخته شده اسرائیل و سرزمین های فلسطینی اشغال شده پیش از ژوئن ۱۹۶۷ در آن ترسیم شده بود. وزارت آموزش در دولت «میانه رو» یعیر لاپید دستور داد کتاب را از شبکه آموزشی خارج کنند. مرگ بر حافظه. هآرتس تیتر زد: «چگونه به اسرائیلیان آموزش می دهند تا فلسطینی ها را حذف کنند» (۵).

افشاگری هایی بی ثمر؟

هنگامی که در ژوئیه ۲۰۲۲ اسراری درباره کفرقاسم برملا شد، توم سِگِو مورخ اسرائیلی با اشاره به مضحکه ی محاکمه ی سربازان نوشت:

اگر این لحظه ها چنین تکان دهنده هستند، به این جهت نیست که اطلاعاتی را برملا می کنند که بر مورخان پوشیده بود، بلکه به این دلیل که این واقعیت ها نشان می دهند که جنایت های جنگی اسرائیل در ایجاد اصول بنیادی دولت تا چه اندازه نقش ناچیز داشتند. (۶).

به زبان ساده، این «اصول بنیادی» به جنایت های علیه فلسطینیان نمی پرداخت. سِگِو معتقد است که در نهایت، آن چه اهمیت دارد بسیار ساده است: سربازان به دستورها اطاعت کرده اند زیرا که آن ها راموجه اررزیابی می کردند. این فرمان ها به طور دقیق در همان راستایی بودند که دستورهایی که هفت سال پیش از آن به اخراج فلسطینی ها منجر شد. او می نویسد: « در سال ۱۹۵۶، بسیاری از اسرائیلیان هنوز با روحیه ی رویدادهای جنگ استقلال زندگی می کردند. بن گوریون نخست وزیر وقت، «با نقشه های گوناگون انتقال [فلسطینیان] توافق داشت». –در زبان محرمانه ی اسرائیل، کلمه «انتقال» از واژه هایی است که جهت نشان دادن اخراج قانونمند فلسطینیان به کار می رود.

هآرتس در سرمقاله ای خواستار دسترسی به «هزاران سند طبقه بندی شده» شد (۷). این اسناد برای تعمیق شناخت از مسئله ی کفر قاسم اهمیت دارد. اما، نباید انتظار داشت که این امر موجب دگرگونی طرز فکر اکثریت در اسرائیل گردد...

زیرا مشخصه ی افشاگری های کنونی این است که بیشتر آن ها نتیجه ی کار پژوهشگران جوان است، اما شاهدان غالب این روایت ها افراد سالخورده ای هستند که به نظر می رسد در پایان زندگی شان می خواهند خود را از زیر بار سنگینی رها کنند. این درست در مورد بازیگران رویداد طنطوزه صدق می کند که امروز با تغییر موضع از واقعیت هایی سخن می رانند که بیست سال پیش انکار می کردند. احتمالا این واقعیت در مورد ژنرال شادمی نیزصادق است که یادآور بازگویی ژنرال فرانسوی ژاک ماسو می باشد که چهل سال پس از پایان جنگ الجزایر به اِعمال شکنجه در آن کشور اعتراف کرد. همچنین می توان به بازگویی یاکُو شارت در ۹۵ سالگی از واقعیت ها در سپتامبر ۲۰۲۱ اشاره کرد ، او که مسئول مهم شین بِت و نیز پسر موشه شارِت، نخست وزیر اسرائیل از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ ، بود ، اعتراف می کند: «دولت اسرائیل و تشکیلات صهیونیستی با گناه آغاز شد. ما با کشوری جنایتکار همکاری کردم».

اما تأثیر این اعتراف های دیررس بی نهایت ناچیز است. چرا؟ در اسرائیل، حکومت های گوناگون از چپ تا راست تشبثات زیادی برای وارونه نشان دادن واقعیت هایی انجام داد ند که به فلسطینی ها مربوط می شد. در اسرائیل، به نسل های پی در پی کودکان توضیح داده اند که فلسطینی ها از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۰«داوطلبانه از کشور فرار» کرده اند. یعنی اینکه، قربانیان خود مسئول سرنوشت شان بودند. آنچه همه ی این افشاگری های جدید نشان می دهد، ابتدا این است که تمایل حکومت، نیروهای نظامی و دادگستری اسرائیل، از زمان تشکیل دولت این بود که نسخه ای جعلی از رویدادهای آزاردهنده ارایه داده و یا آن ها را انکار کند و یا به طور منظم از تأثیر آن ها بکاهد – و نیز ارتباط خود با کارهای جنایت کاران را بپوشاند. اما، علاوه بر آن ، این ها نشان می دهند، که تا چه میزانی، انبوهِ این شهادت ها درباره جنایت های گذشته هیچ چیزی را در مورد رابطه کلی یهودیان اسرائیلی با فلسطینی ها به طور اساسی دگرگون نمی کند.

اخراج شهروندان ناسپاس

از این پس می توان درباره ی مسئله یادبود سه قطب را در اسرائیل بازشناخت. نخست، طرفداران بی قید و شرط نیروهای انتظامی. اینان اغلب از این نظریه پشتیبانی می کنند که سطح سرکوب فلسطینی ها چه در گذشته و چه در حال حاضر، ناکافی بوده وهست. در طول بیست سال گذشته، این جناح آشکارا تحکیم یافته و در این اندیشه غرق شده که فقط با توسل به یک نیروی فزاینده، اسرائیل را از دست روحِ شیطانی [دیبوک] (۸) فلسطینی نجات خواهد داد. ایتمار بِن گویر، رهبر راست افراطی هوادار نظریه کاهانی که آشکارا نژادپرست است، خواستار «اخراج»شهروندان «ناسپاس» (یعنی مخالف با سیاست استعماری) به خارج از کشور شده است – که شامل نه فقط شهروندان فلسطینی که یهودیان نیز می شود.

یک نظرسنجی جدید نشان می دهد که ۶۰% اسرائیلی ها موضع او را تأیید می کنند. با توجه به اینکه نگاه جمعیِ معطوف به گذشته و نیز زمان حال، ۶۴% از یهودیان اسرائیلی ها را به سمتی سوق داده که از ایده ی «جدائی و تبعیض» ضروری میان یهودیان و فلسطینیان در سرزمین خودشان پشتیبانی می کنند، چگونه می توان شگفت زده شد؟

در برابر این اکثریتِ بزرگ، جنبش دیگری نیز تقویت شده است: دقیقاً جنبش این «ناسپاسان» که آپارتاید تحمیلی بر فلسطینیان را کمتر و کمتر تحمل می کنند. این گرایش موجب شده که در بحث های عمومی اسرائیل استفاده از واژه «آپارتاید» رایج شود و رهبران قادر به جلوگیری از آن نیستند. این گرایش است که بررسی درباره حال و گذشته را افزایش داده است. این گرایش به بت سلم و «سکوت را بشکنیم» [ B’Tselem و Breaking the Silence] محدود نمی شود. این حرکت هم بی وقفه افزایش می یابد، حتی اگر بسیاری از اعضای آن فضای حاکم بر کشور را تحمل نکرده و مجبور به مهاجرت می شوند. اینان حلقه ی محدودی را تشکیل داده و به احتمال زیاد، از ۵% جمعیت یهودی تجاوز نمی کنند. سپس، بخش ضعیفی وجود دارد که بتدریج از بین می رود. این بخش، یک سوم جمعیت را تشکیل می دهد که ترجیح می دهند گوش و بینی خود را بگیرند و چشمان شان را ببندند و همواره دلیلی می یابند تا به طور ضمنی جنایت های کشف شده را بپذیرند. آیا خطری دایمی اسرائیل را تهدید نمی کند؟

در زمینه ی سرکوب، نیروهای اسرائیل نسبت به فلسطینی ها رفتاری متفاوت با رفتار نیروهای بریتانیا در کنیا، یا ارتش فرانسه در الجزایر یا آمریکائیان در «جهان نو» [قاره آمریکا] ندارند. تفاوت بزرگ در این است که «با گذشت زمان»، دوران تسلط استعماری در این کشورها به سر رسیده است، گر چه عارضه های ناگواری باقی گذاشته است. در حالی که در اسرائیل، این سلطه ی استعماری به قوت خود باقی است. روشن است که این استعمارگری که در فلسطین اِعمال می شود، بیش از بیش، برای حفظ تصویر گذشته اش (و نیز، چهره کنونی اش) با دشواری مواجه است. ولی افزایش منظم افشاگری ها درباره ی جنایت های گذشته یا کنونی بر افکار عمومی اکثریت اسرائیلی ها که برعکس در جهت استعماری رادیکال تر نیز گرایش دارد ، تأثیری ندارد.

دلیل این پیش آمد بسیار اهمیت دارد: تا زمانی که استعمار گری اسرائیل ادامه یابد، تا هنگامی که دولت اسرائیل غرق در آن چیزی است که سازمان های اسرائیلی دفاع از حقوق، آپارتاید نسبت به فلسطینیان می نامند، جمعیت یهودیِ اسرائیل از چشم پوشی از این طرزفکر ناتوان خواهد بود. زیرا آنچه پیش از همه از افشاگری های تازه می توان نتیجه گرفت، مصونیت از مجازات منظمِ بانیان این جنایت هاست. سِگِو برای نمادین ساختن بینش میانگین اسرائیلی ها درباره جنایت کفرقاسم، از نامه ای نقل قول می کند که به تحریریه روزنامه هآرتس رسیده است: «پس چه زمانی پیش نویس پوگروم کیشینِو را منتشر خواهید کرد؟». در این شهر مولداوی، در سال های ۱۹۰۳ و ۱۹۰۵ دو کشتار یهودیان صورت گرفت. خلاصه، بی اعتنا به جنایت های کنونی اسرائیل، اسرائیلیان به هر صورت، ابتدا وارثان قربانیان گذشته هستند.

نظریه ی ضرور حفظِ موقعیت قربانی ای که دائماً مورد تهدید است، توضیح می دهد که چرا اسرائیلی ها تا این اندازه نسبت به جنایت خودشان، در گذشته و حال، هنگامی که برملا می شوند، بی نهایت بی تفاوت هستند. دلائل پایه ای و اساسی چنین برخوردی گوناگون است، ولی به نظر ما این رفتار اساساً از احساس مصونیت از مجازات سرچشمه می گیرد چرا که اسرائیلیان از ارایه ی کارنامه جمعیِ اعمال شان طفره می روند. به همین ترتیب، مصونیت از مجازات گذشته امکان داده که تاریخ نگاری شان نیز جعلی fake باشد، مصونیتی که اسرائیلی ها هنوز با آن زندگی می کنند، مانع از آن است خود را از طرزفکر استعماری کاملاً مسلط کنونی در جامعه شان، رها کنند.

Crime et Refoulement. La mémoire sélective de la société israélienne. Sylvain Cypel https://orientxxi.info/magazine/crimes-et-refoulement-la-memoire-selective-de-la-societe-israelienne,5858

زیرنویس ها: ۱ - « Classified docs reveal massacres of Palestinians in 48 – and what Israeli leaders knew », Haaretz, 9 décembre 2021.

۲ - Ofer Aderet, « What historical Mossad files reveal about Israel’s most planned war », Haaretz, 8 septembre 2022

۳ - Ofer Aderet, « 55 years later : a censored kibbutz decision about Arab land is revealed », Haaretz, 14 juin 2022.

۴ - Sheren Falah Saab, « “Strangers in my house” : Letters an expelled Palestinian sent David Ben Gourion in 1948, revealed », Haaretz, 10 août 2022.

۵ - Eitan Nechin : « How Israelis are taught to erase Palestinians », Haaretz, 28 août 2022

۶ - Tom Segev, « Israeli soldiers in 1956. Kafr Qasem Massacre believed they were doing the right thing », Haaretz, 31 juillet 2022.

۷ - « There are thousands of classified pages Israel has yet to reveal, for the sake of healing », 1er août 2022

۸ - توضیح تحریریه: در اسطوره شناسی یهودی و کابالی Kabbalistique، یک دیبوک Dibbouk روح یا ابلیسی است که برکالبد یک فرد نفوذ می کند و در ان می ماند .