فلسطین. از فاجعه ای به فاجعه ی دیگر، «از نکبه ای به نکبه دیگر».

تردیدهای یهودیان چپ‌گرای فرانسه

قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز «تاریخ» وجود داشته است. در این گزارش، اوریان ۲۱ به یک سال جنگ نسل‌کشی در غزه بازمی‌گردد. بخشی از یهودیان در برابر حمایت پر سر و صدای نهادهای یهودی، از جمله مذهبی، از اسرائیل سرگشته و متحیرند. این افراد که به ارزش‌های عدالت‌خواهانه گرایش و از جناح راست افراطی وحشت دارند، درباره جناح چپ نیز دچار تردید می باشند. در این مقاله برخی یهودیان فرانسوی در این باره شهادت می‌دهند. ادگار مورن هم در پایان چند خطی برای درباره ریشه‌های این سکوت، برای اوریان ۲۱ توضیح می‌دهد.

این تصویر ترکیبی از اشکال هندسی و رنگ‌های مختلف است. در آن از اشکال رنگی مانند دایره‌ای آبی، نوار زرد و اشکال قرمز و مشکی استفاده شده است. پس‌زمینه شامل برش‌هایی از روزنامه‌ها و کاغذهای متفاوت است که به تصویر عمق و بافت می‌دهد. استفاده از رنگ‌ها و فرم‌ها به‌طور کلی حس پویا و هنری به کار می‌بخشد. طراحی به‌نظر می‌رسد که مدرن و انتزاعی باشد، با توجه به ترکیب غیرسنتی عناصر.

ژاک دریدا، ستاره «نظریه فرانسوی» و هدف امروز مخالفان جریان بیداری (آنتی‌ووک‌ها)، چند سال پیش از مرگ در سال ۲۰۰۴ گفته بود: افراد کمی در جامعه یهودی فرانسه حق موجودیت اسرائیل را زیر سؤال می‌برند. اما این فیلسوف برای خود این حق را قائل بود که «گاهی به‌طور علنی با سیاست‌های دولت کنونی اسرائیل مخالفت کند» و به‌طور عمیق‌تر «به پرسشگری بی‌پایان درباره شرایطی که در آن دولت مدرن اسرائیل تأسیس شده است» بپردازد(۱).

چند نفر از یهودیان فرانسوی این روزها همچون دریدا بی خوابی می کشند ؟ فرانسیس، ۲۸ ساله، ایکونوگرافیست مد، می گوید از ۷ اکتبر به این طرف، و از زمان کشتارهای زنجیره ای وحشیانه‌ای که دولت اسرائیل بر غزه، سرزمین‌های اشغالی و لبنان تحمیل کرده، «دیگر نمی‌خوابم». کلود، ۶۴ ساله، معلم بازنشسته، اضافه می‌کند «کابوس‌های پیاپی می‌بینم». در گردهمایی‌های خانوادگی یا دوستانه، کمی خود را کنار می‌کشیم، درگوشی می‌گوییم «وحشتناک است»، «هولناک است» و بعد از چیز دیگری حرف می‌زنیم. بدون این‌که واقعاً بدانیم هرکسی چه فکری می‌کند.

آنها از خشم در برابر افزایش شدید یهودستیزی در فرانسه بسیار متاثرند، اما همچنین از خشونت‌های افراطی جنگ‌هایی که اسرائیل به راه انداخته منزجرند، بسیاری از یهودیان فرانسوی که به جناح چپ تعلق دارند، به سکوتی همراه با افسردگی پناه می‌برند. فرانسواز می‌گوید: «من هرگز در نشست‌های عمومی درباره این موضوع صحبت نمی‌کنم. بسیاری از حامیان اسرائیل رفتار تهاجمی دارند» او در سکوت اندیشه‌های خود را مرور می‌کند. معمولا گفت‌وگو پیش از آغاز، قطع شده است.

سکوتی ناشی از شرم و ترس

چند روز مانده به یوم کیپور، عید بخشش بزرگ در ۱۱ و ۱۲ اکتبر آینده، و سالگرد ترسناک ۷ اکتبر، جنگی ویرانگر که از سال ۱۹۴۸ تاکنون اسرائیل مشابه آن را به راه نینداخته، به نظر می‌رسد این قافله را سر باز ایستادن نیست. پل، ۳۴ ساله، کارشناس آمار، با پدری غیریهودی و مادری یهودی از خانواده‌ای با سنت سوسیالیستی، می‌گوید: «این جنگ نه تنها از نظر فیزیکی بلکه از نظر کلامی نیز نفرت‌انگیز است » .او هرگز به اسرائیل نرفته و هیچ‌گونه حس همذات‌پنداری با آن ندارد. اما نمی‌تواند تحمل کند که وارثان شعار «هرگز دوباره» ـ با اشاره به کشتار یهودیان در جنگ دوم ـ خواهان نابودی فلسطینیان باشند. او خشم را درون خود نگه می‌دارد و با حیرت به حمایت بخشی از جامعه یهودی فرانسه – از جمله سربازان فرانسوی-اسرائیلی که در غزه جنگیده‌اند – نگاه می‌کند. او همچنین از شکاف‌های عمیق جناح چپ، از کارول دلگا تا دانیله اوبونو، که در مورد اسرائیل و فلسطین نتوانسته‌اند به توافق برسند، ناامید است. پل خود را «بسیار تنها» احساس می‌کند و از دیدن اینکه باردلا و لوپن، از راست افراطی، به ستارگان جدید یهودیان فرانسوی تبدیل شده‌اند، به شدت عصبانی است.

او هرگز در تظاهرات شرکت نکرده است. پل می خواست در تظاهرات ۱۲ نوامبر ۲۰۲۳ علیه یهودستیزی شرکت کند، اما وقتی متوجه شد که این راهپیمایی که توسط یائل برون-پیوه و ژرار لارشه سازمان‌دهی شده بود، به روی جناح راست افراطی باز است، منصرف شد. در تظاهرات بعدی هم او از این می‌ترسید که همان‌طور که کریف، انجمن یهودیان فرانسه، و رسانه‌ها می‌گویند، شعارهایی مانند «مرگ بر یهودیان» بشنود، و به همین دلیل از شرکت در آنها خودداری کرد.

لورنس(۲)، ۵۸ ساله، در یکی از شهرستانها فروشنده است، والدین او صهیونیست و چپ‌گرا با تمایلات نزدیک به میتران بوده اند، می‌گوید: « در نوجوانی به تظاهرات‌ زیادی می رفتم، به‌ویژه تظاهرات‌ سازمانهای ضد نژادپرستی». با این حال، او نیز ترجیح می‌دهد در برابر مسائل سکوت کند و گوش خود را ببندد. می‌گوید:

هیچ ارتباطی با اسرائیل ندارم، البته روز ۷ اکتبر برایم بسیار دردناک بود، گریه کردم، با نزدیکانم تماس گرفتم. اما از آن زمان، چگونه می‌توان خود را با این کشتارها، رها کردن گروگان‌ها، و این وزیران نژادپرست که جهان را به سوی دیوانگی می‌کشانند، همسان دانست؟ هرگز!

لورنس از شبکه‌های خبری دوری می‌کند، و تقریباً هیچ اطلاعی از موضع‌گیری‌های سازمان‌های یهودی که حمایت بی‌قید و شرط خود از اسرائیل را اعلام می‌کنند، ندارد. او از گروه‌هایی که برخی از آن‌ها تازه شکل گرفته‌اند و یهودیان فرانسوی منتقد اسرائیل را گرد هم آورده‌اند نیز بی‌خبر است. به عنوان مثال، گروهی که می‌خواهد «یک جبهه یهودی ضدنژادپرستی و ضد استعماری» تشکیل دهد وهم اکنون تعداد زیادی از جوانان یهودی فعال را به خود جذب کرده است(۳). در این میان، لورنس در سکوت نظاره‌گر و منتقد سیاست‌های نتانیاهو است.

ژان، ۴۷ ساله، معمار است و بین حومه پاریس و تل‌آویو زندگی می‌کند. او چند سال پیش همراه با مادرش که اخیراً فوت کرده و برادرش، آپارتمانی در تل‌آویو خریداری کرده بود. او تا سال ۲۰۱۷ به احزاب کمونیست یا سوسیالیست رأی می‌داد، سپس به ماکرون. در تل‌آویو، از نوامبر ۲۰۲۲ در تظاهرات‌ بزرگ علیه نتانیاهو و اصلاحات دادگاه عالی شرکت می کرد. سپس در تجمعاتی که برای حمایت از گروگان‌ها برگزار می‌شد، شرکت و «جنگ کثیف» دولت را محکوم می‌کرد. اما در فرانسه، او سکوت اختیار کرده، حتی یک کلمه هم نمی‌گوید، بی سر و صدا زندگی می کند.:

نمی‌دانم چه بگویم. البته انتقاد از اسرائیل را درک می‌کنم، مثل بسیاری از افرادی که به من نزدیک‌اند، اما هیچ چارچوبی برای بیان وجود ندارد و نمی‌خواهم به هیچ وجه با یهودستیزان مرتبط شوم».

او نسبت به ملانشون و جریان «فرانسه تسلیم‌ناپذیر» نگران است و آنچه را که «ابهام در کلمات» آن‌ها می‌نامد، نقد می‌کند، آن هیدالگو، شهردار پاریس را بیش از حد طرفدار اسرائیل می‌داند، کسی که رنگ‌های پرچم اسرائیل را روی برج ایفل نمایش داد، اما هرگز رنگ‌های پرچم فلسطین را. ژان منتظر است تا جناح چپ درباره حقوق فلسطینیان و گروگان‌ها فعال شود، اما مطمئن نیست که خود در این مبارزه شرکت کند.

میشل سیبونی، چهره عمومی نقد یهودیان از اسرائیل در فرانسه و سخنگوی اتحادیه یهودیان فرانسوی برای صلح می گوید : «ما از اسرائیل دوریم وبه آن نزدیک ؛ این بسیار ریاکارانه است»، ادامه می‌دهد: «سکوت یهودیان فرانسوی که می‌توانند صحبت کنند، سکوتی ناشی از شرمساری است. آنها ابزاری برای درک آنچه در حال رخ دادن است، در اختیارندارند» و اضافه می‌کند:

«بخش بزرگی از طبقه سیاسی، از جمله امانوئل ماکرون و ژرار دارمانین، از ۷ اکتبر به بعد، به طور عامدانه یهودیان و اسرائیلی‌ها را با هم اشتباه گرفته‌اند. یهودیان فرانسوی را وارد این ماجرا کردند و این برایشان بسیار خطرناک است».

از دیدگاه او، یهودیان فرانسوی عمدتا به دلیل «ترس» سکوت می‌کنند.

صداهای انتقادی یهودی کمتر شنیده می‌شود

برخلاف بسیاری از یهودیان آمریکایی. آنجلا دیویس در حین حضورش در جشن اومانیته به این موضوع اشاره کرد: «جنبش همبستگی با فلسطین در ایالات متحده توسط یهودیان ترقی‌خواه و رادیکال رهبری می‌شود» . اما در فرانسه چنین نیست، مگر به صورت محدود وبی رنگ. رسانه‌های طرفدار اسرائیل، صداهای یهودیانی که منطق نسل‌کشی نتانیاهو و ارتش او را محکوم می‌کنند، از صفحات و برنامه‌های خود حذف کنند.

مانند رونی برومن، پزشک و چهره‌ای برجسته از سازمان پزشکان بدون مرز که در اورشلیم به دنیا آمده است. هنگامی که مشکلات مراکش پیش آمد، او «در طی ده روز، پنج برنامه روزانه » داشت. اما در یک سال گذشته، تقریباً هیچ حضور رسانه‌ای نداشته است: «من در لیست سیاه قرار گرفته‌ام» . با این حال، او مانند یهودیان ترقی‌خواه آمریکایی، سخنی ارائه می‌دهد که درنقطه مقابل «چرخش برخی از روشنفکران فرانسوی به حمایت از خشونت‌آمیزترین وجه اسرائیل» قرار دارد. این کاهش تبادل اندیشه در فرانسه به ضرر یهودیان فرانسوی است، در حالی که در ایالات متحده، بحث‌ها باز هستند و به افکار عمومی اجازه می‌دهند دیدگاه‌ها را به اشتراک بگذارند. اینجا، تنها رسانه‌های مستقل به حفظ شرافت یاری می رسانند. و در پرانتز، تصادفی نیست که این رسانه‌ها به طور فزاینده‌ای توسط جناح راست افراطی حامی اسرائیل هدف قرار می‌گیرند.

رونی برومن زمانی را به یاد می‌آورد که روشنفکرانی مانند پیر ویدال-ناکه و دنیل بن‌سعید، و شخصیت‌هایی همچون ژیزل حلیمی و لئون شوارتزنبرگ به‌عنوان یهودی سخن می‌گفتند. آن‌ها برای جامعه‌ای که به چپ متمایل بود، «راهکار» ارائه می‌دادند. در سال ۲۰۰۲، ویدال-ناکه فراخوان منتشرشده در روزنامه لوموند را، برای اولین بار به‌عنوان یهودی، امضا کرد و اشغال فلسطین را محکوم نمود. برومن به یاد می‌آورد : «این اولین بار بود که به عنوان «یهودی» امضا می کرد، زیرا انجمن یهودیان، کریف همه را عاصی و از خود به در کرده بود». مانند بسیاری از افراد چپ‌گرا، ویدال-ناکه هرگز هویت یهودی خود را مطرح نمی‌کرد، مگر برای دفاع از ارزش‌هایی که به نظرش زیر پا گذاشته شده بودند. در آن زمان، ویدال-ناکه و برومن در چندین برنامه تلویزیونی دعوت ‌شدند و به دقت به حرفهای آن‌ها گوش داده می‌شد.

بیست و دو سال بعد، در سپتامبر ۲۰۲۴، رونی برومن همراه با دیگر شخصیت‌های یهودی، متنی در روزنامه لیبراسیون منتشر کرد و نگرانی خود را از سخنان خاخام اعظم فرانسه، حییم کورسیا، که خواسته بود «اسرائیل کار را تمام کند» ابراز داشت(۴). رونی برومن اضافه می‌کند: «این متن هیچ واکنشی برنینگیخت، این واقعاً ناامیدکننده و طاقت‌فرسا است» . به نظر او، این سکوت تحمیلی است، در حالی که بسیاری از فرانسویان، نه فقط یهودیان، احتمالاً به تحلیل‌های او علاقه‌مند هستند..

«برای غزه هم ما رأی ندادیم»

هیچ صدای مذهبی، هیچ صدای سیاسی، به جز نماینده پاریس، ایمریک کارون، و گروه‌های گولم و تسک و یاران برومن، در برابر سخنان شوم خاخام اعظم موضع‌گیری نکرد. در برابر آنچه برومن آن را «از نظر اخلاقی غیرقابل تصور» می‌داند، تعهدات اندکی وجود دارد. این موضوع به‌طور قطع شایسته تظاهراتی در مقابل کنسیستور بود ـ یک نهاد رسمی و مذهبی یهودیان در فرانسه است که وظیفه اصلی آن نظارت و مدیریت بر امور مذهبی و اجتماعی جامعه یهودی در این کشور است ـ م. ابرازنظر یهودیان، به‌جز بخش طرفدار اسرائیل که حدود ۲۰۰ هزار نفر از ۶۰۰ هزار یهودی فرانسوی تخمین زده می‌شود(۵)، با احتیاط‌های شدیدی همراه است.

برای یک یهودی فرانسوی، این جنگ به صورت دردی خاموش و «طوفانی» خانمان برانداز ظاهر می‌شود. زمانی که جنگ به نام یهودیت انجام می‌شود، مسئله هویت حتماً مطرح می‌شود. سکوت به همان اندازه که از روی احتیاط است، یک اجبار نیز به حساب می‌آید و این دقیقاً چیزی است که بسیاری از یهودیان فرانسوی می‌خواستند از آن اجتناب کنند. یهودی بودن در فرانسه افتخار آفرین بود، نه هراس انگیز.

فرانسواز توضیح می‌دهد: «دقت کنید، من نمی‌خواهم برای قاتلان حماس اشک بریزم، اما این منطق مجازات جمعی را نمی‌پذیرم، نمی‌توانم کشتار غیرنظامیان را درک کنم». کلود می‌گوید: «ما باید سربازان صلح باشیم» و این حرف ما را به یاد برنارد لازار می‌اندازد که از یهودیان خواسته بود «سربازان عدالت و برادری» باشند. کارولین می‌گوید: «به‌عنوان کسی که اصالت یهودی دارد، احساس می‌کنم در یک بن‌بست مرگبار گیر کرده‌ام». او نمی‌خواهد به کشوری که قوانینش ناعادلانه است، وفاداری نشان دهد. کارولین که احساس می‌کند در دام افتاده، سکوت اختیار می‌کند.

ما باید شجاعت داشته باشیم که صدای جمعی متفاوتی را در برابر سخنان طرفدار اسرائیل بلند کنیم و در عین حال به کشوری نگاه کنیم که فرانسه است، کشوری که توسط بی‌عدالتی‌ها و در دست‌های راست افراطی ویران شده است. مبارزه با یهودستیزی باید مبارزه‌ای علیه تمام تبعیض‌ها باشد. یک نظرسنجی از روزنامه لو پاریزین که در روز یکشنبه ۲۲ سپتامبر منتشر شد، سعی می‌کند میان انواع نژادپرستی‌ها تفاوت قائل شود. اما فرانسوی‌ها اینطور نمی اندیشند: ۸۳ درصد از آن‌ها نگران یهودستیزی هستند، ۷۹ درصد نگران نژادپرستی، ۷۸ درصد نگران همجنس‌گراهراسی، و ۷۱ درصد نگران اسلام‌هراسی. این مسئله برای کسانی که هنوز به جهان‌شمول‌گرایی و بین‌الملل‌گرایی اعتقاد دارند، موضوعی است که نیاز به تأمل و تعهدات جدید دارد، در حالی که راست و افراطیون در فرانسه در هیجان ضدعربی فرو رفته‌اند. اما در جناح چپ، شکاف‌ها عمیق است و بحث‌ها به سطح‌های پایینی رسیده‌اند، تا جایی که مجبوریم حتی از دومینیک دو ویلپن، نخست‌وزیر سابق، در جشن اومانیته درس بگیریم.او به جناح چپ گفت: «نباید فلسطینیان را در بدبختی خود تنها بگذاریم». صحبت کردن دوباره درباره وحشی‌گری اسرائیل به یک ضرورت تبدیل شده است. کورین با طعنه تلخی می‌گوید: «برای غزه، ما هم رأی ندادیم».

ادگار مورَن: سه چهره دیاسپورا

ادگار مورَن روشن بینی خود را حفظ کرده و در اندک‌ گفتارهای عمومی خود همچنان نسبت به سرنوشت فلسطینیان اعتراض می‌کند. در سن ۱۰۳ سالگی، نویسنده کتاب‌هایی مانند «شایعه اورلئان» و «ویدال و خانواده‌اش» از طریق ایمیل با اوریان ۲۱ مکاتبه می‌کند. او از «سکوت جهان» در برابر آنچه فلسطینیان در غزه متحمل می‌شوند، ابراز خشم می‌کند و مشاهده می‌کند که «بخشی از دیاسپورا خود را با اسرائیل هم‌ذات‌پنداری نمی‌کند، بخشی دیگر با آن هویت پیدا کرده و بی‌قید و شرط آن را توجیه می‌کند، و بخش دیگری به آن احساس پیوند دارد اما از محکوم کردنش اجتناب می‌ورزد». او از پرسش من درباره سکوت یهودیان فرانسوی شگفت‌زده نیست: «عشق به اسرائیل و سپس پذیرش بی‌قید و شرط سیاست‌های آن، در میان بسیاری از روشنفکران یهودی جایگزین جهان‌شمول‌گرایی و توجه به ستم‌دیدگان شده است».

مورَن ما را به آنچه در سال ۲۰۰۶ در جهان مدرن و مسئله یهود نوشته بود، ارجاع می‌دهد.:

«خطر، جنگ، و توجیه سلطه، یهودیت بسته و اسرائیلیت بسته را تقویت می‌کند. موعود‌گرایی صهیونیستی در یک ملی‌گرایی بنیادگرا تحلیل رفته است.شاهد نوعی برخورد سیاه و سپید با توجیه اسرائیل به هر قیمتی هستیم (...) این احساس که موضع انتقادی نسبت به دولت اسرائیل ذاتاً ضدیهودی است و این باور که همدردی با مصیبت فلسطینیان، خیانت به سرنوشت یهودی است، شدت بیشتری یافته است».

مورَن همچنین تحلیل کرده که بسیاری از یهودیان فرانسوی چگونه در مسئله اسرائیل-فلسطین تغییر موضع داده‌اند. او می‌نویسد: «این یهودستیزی بود که بازگشت به یهودیت را برانگیخت و صهیونیسم را پویا ساخت، که این امر هویت یهودیان غیریهودی را بازسازی و تقویت کرد.» او می‌افزاید: «معنای جدید واژه یهودی در اسرائیل معنایی باستانی را بازمی‌یابد – هم‌زمان ملت، قوم و مذهب – و این معنا در دیاسپورا نیز گسترش می‌یابد».